مشاور|خانواده|ازدواج|طلاق|خیانت|زوج|روانشناس

حل مشکلات خانوادگی خود را به من بسپاریدو شرایط را خیلی سریع بهبود ببخشید 09058956770

۱۷ مطلب در فروردين ۱۳۹۹ ثبت شده است

آثارطلاق برفرزندان

آسیب های روحی به اطفال پس از طلاق والدین

گاهی اوقات پیش می آید که زوج ها در زندگی زناشویی خود احساس رضایت کافی را ندارند و پس از مدتی خواهان طلاق از یکدیگر هستند اما بسیاری از این پدر ومادر ها که همیشه نگران فرزندانشان بوده اند , با آثار مخرب طلاق بر روی دلبندانشان آشنایی ندارند ونمی دانند که طلاق باعث بروز چه رفتارهایی در کودکان می شود در این بخش از نمناک به آسیب های روحی به اطفال پس از طلاق والدین می پردازیم.

طلاق

آسیب های جدایی و «طلاق» والدین بر روی فرزندان

هنگامی که دو نفر قصد ازدواج با یکدیگر را دارند، باید قبل از عقد کردن، تحت نظارت خانواده هایشان نسبت به یکدیگر به شناخت کافی و کامل برسند. اگر میزان شناخت ما از یکدیگر، سطحی باشد و نیازها و انتظارات طرف مقابل خود را نشناسیم، می تواند مقدمه ای برای ایجاد اول طلاق عاطفی و بعد طلاق رسمی، باشد. پس مهم ترین اصل در جلوگیری کردن از طلاق ، این است که همسران به شناخت کافی نسبت به نیازها و انتظاراتشان بپردازند.
اما اگر این آشنایی و شناخت در دوران قبل از ازدواج صورت نگرفت، بعد از ازدواج هم می شود این کار را انجام داد، اما نیازمند کمی صبر و تحمل و وقت گذاشتن است. کم کم حدود یک سال بعد از ازدواج دو نفر، به دلیل اینکه هر روز و شب در کنار هم هستند، جذابیت هایشان برای یکدیگر کمتر می شود و همین امر موجب می شود که تفاوت ها و تعارض هایشان بیشتردیده شود.
این در واقع زمانی است که باید زنگ خطری خورده شود و زوج ها به این مطلب آگاهی پیدا کنند که اگر سعی نکنند این تعارض ها را بر طرف نمایند، ممکن است آسیب های جدی به خودشان و زندگیشان وارد شود.
طلاق عاطفی
ایجاد احساس ناامنی، احساس گناه، ترس از دست دادن والدین، احساس بلاتکلیفی، تنهایی و افسردگی، افت تحصیلی و ... می تواند از آسیب های طلاق بر روی فرزندان باشد.
وقتی همسران احساس کنند که نیازهایشان در زندگی مشترک برآورده نمی شود، کم کم از یکدیگر فاصله می گیرند و مهر و محبتشان نسبت به هم کمتر می شود و اگر سعی بر درست کردن این حالت نداشته باشند، طلاق عاطفی شکل می گیرد. در طلاق عاطفی همسران به یکدیگر کاری ندارند و نیازهای عاطفی یکدیگر را هم برآورده نمی کنند و زندگی روز به روز کسالت آورتر می شود و این زمانی است که زوج ها تصمیم بر طلاق را می گیرند. این تصمیم علاوه بر این که بر روی خودشان می تواند آسیب هایی را وارد کند، بر فرزندان نیز می تواند تاثیرات منفی را داشته باشد که در زیر به آنها اشاره می کنیم:

طلاق

یکی از آثار مخرب طلاق بر روی فرزندان تنهایی و افسردگی است.

ایجاد احساس ناامنی در دنیا
اولین و مهم ترین نیازی که فرزندان از بدو تولد دارند این است که باید نیاز به امنیت یعنی دور از خطر بودن، در آنها برآورده شود. به ویژه این نیاز باید در 3 سال اول زندگی بیشتر از مابقی زمان ها و بدون معطلی در کودک برآورده شود. اگر والدینی که تصمیم بر جدایی دارند، کودکشان زیر 3 سال است بزرگترین ضربه را در این مورد به کودکشان وارد می کنند و باعث می شوند که کودکشان همیشه احساس ناامنی و ترس از اطرافیان را داشته باشند. اگر کودک بالای 3 سال سن داشته باشد این احساس در او هم شکل می گیرد ولی در کودکان زیر 3 سال بسیار شدیدتر است. معمولا کودکان با طلاق والدین سوال های زیادی هم ممکن است برایشان ایجاد شود. مثل اینکه آیا پول کافی داریم؟ آیا خونمون رو از دست می دیم؟ و سوالاتی از این قبیل.
ترس از دست دادن والدین
وقتی همسران احساس کنند که نیازهایشان در زندگی مشترک برآورده نمی شود، کم کم از یکدیگر فاصله می گیرند و مهر و محبتشان نسبت به هم کمتر می شود و اگر سعی بر درست کردن این حالت نداشته باشند، طلاق عاطفی شکل می گیرد.
معمولا فرزندان طلاق، بعد از جدایی والدینشان از یکدیگر، باید در کنار یکی از آنها زندگی کند و همین کار، باعث می شود که کودک احساس کند که یکی از والدینش را از دست داده و دیگر در کنارش نیست و می ترسد که آن یکی والدش را هم از دست بدهد. این حالت ممکن است که کودک را، به ویژه کودکان خردسال، به اضطراب جدایی مبتلا کند و این حالتی است که کودک با دیر آمدن والدش به خانه، به مدرسه، احساس می کند که ممکن است برایش اتفاقی افتاده باشد.

طلاق

یکی ازآثار مخرب طلاق بر روی فرزندان احساس بلا تکلیفی است.

نهایی و افسردگی
کودکان طلاق به دلیل این که شرایط متعادلی را در زندگیشان ندارند و ممکن است به فکر درست کردن آن شرایط باشند، افراد درخود فرومانده ای می شوند که ممکن است تنها بمانند و این تنها بودن در دراز مدت کودک را به افسردگی نزدیک تر می کند.

ایجاد احساس گناه

در فرزندان بزرگتر، ممکن است احساس گناه ایجاد شود و خود را مقصر بر طلاق والدینش بداند. این احساس مخصوصا زمانی ایجاد می شود که فرزندان سن بالاتری را داشته باشند. احساس گناه می تواند فرزندان را دچار استرس و اضطراب هم بکند.
احساس بلاتکلیفی
فرزندان هم پدر و هم مادر خوب را دوست دارند و با ایجاد طلاق در بین والدینشان دچار بلاتکلیفی می شوند که در کنار کدام یک از آنها می توانند زندگی کنند و آن دیگری که تنها می ماند چه اتفاقی برایش می افتد.
افت تحصیلی
شرایط بعد از طلاق والدین، برای فرزندان بسیار سخت است. معمولا فرزندان طلاق عدم تمرکز پیدا می کنند و نمی توانند سر کلاس به حرف های معلمشان خوب گوش دهند در نتیجه در درس هایشان نیز به مشکل برخورد می کنند و افت تحصیلی بارزی را نشان می دهند. انگیزه پایینی که کودکان بعد از طلاق، نسبت به زندگیشان به دست می آورند نیز در ایجاد عدم دقت و تمرکز کودکان در درسهایشان بسیار موثر است.

خشم

خشم احساسی متداول درمیان کودکان طلاق است که در اثر عدم درک یا پذیرش این مسئله روی می دهد. کودکان گاهی خشم خود را نشان نمی دهند. خشم کودکان زمانی رواج پیدا می کند که دلایل طلاق روشن نباشد. در این مواقع کودکان به خاطر آنچه از نظر آنها «غیرضروری» است از والدین خود می رنجند.

لطفا نظرات خودرابرای ماارسال کنید.

برای دریافت هرگونه مشاوره باشماره09058956770تماس بگیرید.

موافقین ۰ مخالفین ۰

رموز ازدواج موفق


راز ازدواج موفق
1- زوج‌های موفق خواسته‌ها و انتظارات خود را به صراحت می‌گویند. آن‌ها قبل از ازدواج، توقعاتی را که از یکدیگر دارند مطرح می‌کنند، اگر توافق اساسی با هم ندارند (برای مثال مرد فرزند می‌خواهد ولی خانم مخالف است)، می‌توانند به شروع و یا خاتمه ازدواج به طور جدی فکر کنند. بعد از ازدواج، زوج‌های موفق به طور منظم در مورد توقعات و انتظارات‌شان با هم صحبت می‌کنند و اگر اختلافی پیش آمد، آن را به زمان دیگری موکول می‌کنند تا همدیگر‌ ‌را درک کرده و به توافق برسند.

2- زوج‌های موفق فردیت خود را حفظ می‌کنند. بعد‌ ‌از ازدواج، استقلال زوج‌ها کم می‌شود اگر افراد فرزند داشته باشند روز به روز‌ ‌وابستگی بیشتر می‌شود و گاهی افراد احساس خستگی می‌کنند. زوج‌های موفق می‌دانند حتی‌ ‌اگر به هم علاقه داشته باشند، گاهی احساس خستگی می‌کنند. آن‌ها یکدیگر را تشویق می‌کنند تا همیشه ما نباشند و زمانی را هم برای خود داشته باشند و به کارهای مورد علاقه خود بپردازند. بدین ترتیب زوج فردیت خود را حفظ می‌کند و زندگی، شاداب می‌شود‌.

3- زوج‌های موفق همدیگر را مرکز توجه قرار می‌دهند. آن‌ها یکدیگر را دست کم‌ ‌نمی‌گیرند و همیشه به فکر خوشبختی همسر خود و خانواده هستند. معمولا افراد چند سال‌ ‌پس از ازدواج مانند سال‌های اول به هم توجه نمی‌کنند. ولی زوج‌های موفق، کارهای‌ ‌کوچک نظیر در اولویت قرار دادن نیازها و کارهای همسر و کارهای بزرگ نظیر احترام و گوش‌ ‌کردن به حرف‌های یکدیگر را مدنظر قرار می‌دهند. ازدواج، دریای تغییرات است. شما اغلب‌ ‌فراموش می‌کنید همسرتان مهم است و به او توجه نمی‌کنید. در عوض به کار، سرگرمی‌ و‌ ‌دوستان اهمیت می‌دهید ولی زوج‌های موفق همدیگر را مرکز توجه قرار می‌دهند.

4- زوج‌های موفق روش‌های حل اختلاف را می‌آموزند. جان گاتمن روان‌شناس که 20 سال‌ ‌زندگی زوج‌ها را مطالعه کرده، عامل اصلی موفقیت یا شکست ازدواج را توانایی، یا عدم‌ ‌توانایی حل اختلافات می‌داند. حتی اگر شما و همسرتان کاملا با هم یکی باشید، گاهی‌ ‌با نظر هم موافق نیستید و این مخالفت باعث ناراحتی می‌شود. نباید به اعتیاد، خشونت‌ ‌و ... رو بیاورید. اگر خواسته شما و همسرتان با هم فرق دارد، باید آن را حل کنید. زوج‌های موفق با هم صحبت می‌کنند، حتی اگر احساس بدی نسبت به هم دارند. آن‌ها در‌ ‌مورد اختلافات و مخالفت‌ها با هم مذاکره می‌کنند تا به نتیجه عادلانه برسند. آن‌ها‌ ‌از یکدیگر حمایت می‌کنند و غر نمی‌زنند و می‌پذیرند در مواردی عشق، برتر از پیروزی است.

5- زوج‌های موفق با هم رشد می‌کنند. مسلما فردی که امروز با او ازدواج می‌کنید10 سال آینده متفاوت خواهد بود. شما هر دو تغییر می‌کنید، به ویژه‌ ‌در شرایط سخت زندگی مانند از دست دادن والدین. زوج‌های موفق می‌دانند که یکی یا هر‌ ‌دو در طول زندگی تغییر می‌کنند و قواعد عوض می‌شود. پس لازم است تغییر کنید تا‌ ‌بتوانید روابط در حال تغییر را عوض کنید.

6- زوج‌های موفق برای حفظ روابط می‌کوشند. زوج‌های موفق به طور منظم وضعیت زندگی خود را بررسی کرده و با هم صحبت می‌کنند تا از شادی و رضایت هر دو از زندگی مشترک مطمئن شوند. اگر یکی، یا هر دو ‌از زندگی مشترک ناراضی هستید، مشکل‌تان را حل کنید‌.

7- از مراجعه به مشاور خجالت‌ ‌نکشید. زوج‌های موفق قبل از مراجعه به مشاور، سند طلاق را امضا نمی‌کنند. آن‌ها می‌کوشند تا در اولین فرصت مشکلات را حل کنند.

زوج‌های موفق

ازدواج موفق یکی از مهم‌ترین فاکتورهای کاهش افسردگی محسوب می‌شود

 

10 قانون طلایی ازدواج موفق
1- سعی کنید بیشتر از آن که انتظار داشته باشید چیزی از همسرتان دریافت کنید، چیزی به او ببخشید. اگر هدف شما ایجاد حس رضایت و خوشبختی در همسرتان است، مطمئن باشید فرصت‌های بی شماری برای رسیدن به این هدف پیدا خواهید کرد. در این صورت شما نیز از لطف و محبت همسرتان برخوردار خواهید شد. زیرا انسان‌ها همواره سعی می‌کنند خوبی‌های دیگران را جبران کنند.

2- از همسرتان انتظارات غیرواقعی نداشته باشید. اجتناب از انتظارات غیرواقعی می‌تواند از بروز بسیاری درگیری‌ها، عصبانیت‌ها و سرخوردگی‌ها جلوگیری کند. انتظار نداشته باشید همسرتان کامل و بی نقص باشد. در ضمن هیچ‌گاه او را با دیگران مقایسه نکنید.

3- سعی کنید نسبت به همه چیز دیدی مثبت داشته باشید.

4- به راه‌هایی فکر کنید که می‌توانید همسرتان را نسبت به انجام کارهایی که دوست دارید، ترغیب کنید. اگر این روش موثر نبود روش‌های دیگر را امتحان کنید و به یاد داشته باشید که تحسین و تعریف به موقع می‌تواند یک انگیزه قوی باشد.

5- اهداف خود را طبقه‌بندی کرده و افکار خود را بر مهم‌ترین هدف‌تان یعنی داشتن یک محیط خانوادگی آرام و شاد متمرکز کنید.

6- هیچ‌گاه با همسرتان وارد جنگ قدرت نشوید؛ به جای این کار با او به توافق برسید.

7- همسرتان را به خاطر اشتباهاتش سرزنش نکنید. در عوض سعی کنید روشی در پیش بگیرید که از تکرار این اشتباهات جلوگیری کند. وقتی شما همسرتان را به خاطر اشتباهاتش سرزنش می‌کنید، احساسات او را جریحه‌دار می‌کنید و باعث آزار او می‌شوید.

8- اگر همسرتان به شما توهین کرد، سکوت کرده و با او مقابله به مثل نکنید. با این کار از بروز بسیاری از بحث‌های غیر ضروری جلوگیری می‌کنید. این لحظات به سرعت سپری خواهند شد و شما می‌توانید در زمان بهتری با همسرتان درباره رفتارش صحبت کنید (البته این بدان معنا نیست که تصور کنید الزاما باید با یک همسر بد زبان و بدخو کنار بیایید و همیشه تمام کج‌رفتاری‌های او را تحمل کنید؛ این مشکل دیگری است و راه‌حل‌های دیگری دارد).

9- در زمان حال زندگی کنید. اشتباهات و وقایع تلخ گذشته را فراموش کنید و سعی کنید شرایط زندگی امروزتان را تغییر دهید.

10- همواره از همسرتان بپرسید: برای این که زندگی ما شاد و دلپذیر باشد، من چه کاری می‌توانم انجام بدهم؟

ازدواج موفق از مهم‌ترین فاکتورهای کاهش افسردگی
زندگی توام با عشق و محبت در کنار همسر، مهم‌ترین فاکتور ایجاد آرامش روحی است.مطالعات اخیر پژوهشگران حاکی از آن است: افراد متاهل نسبت به کسانی که مجردند زندگی شادتری دارند.

این مطالعات نشان می‌دهد: ازدواج موفق یکی از مهم‌ترین فاکتورهای کاهش افسردگی محسوب می‌شود. بر این اساس افرادی که با همسرشان زندگی توام با عشق و محبت را تجربه می‌کنند از آرامش روحی قابل توجهی برخوردارند.

 

لطفا نظرات خودرابرای ماارسال کنید.

برای دریافت مشاوره باشماره09058956770تماس بگیرید.

موافقین ۰ مخالفین ۰

درمان خیانت زناشویی

 

خیانت

بیشتر بدانید از دانستنی هایی پیرامون خیانت زناشویی

۱. خیانت همراه خود درد و آسیب بسیاری به‌همراه دارد و به‌سلامت عبور کردن از آن راحت نیست.

۲. خیانت باعث خشم، غم و افسردگی زیادی می‌شود.

۳. بهبود رابطه نیازمند صرف زمان و تلاش بسیاری است.

۴. در صورتی زندگی به بقای خود ادامه می‌دهد که فرد خیانت‌کار مسئولیت کار خود را بپذیرد و طرف مقابل را مسئول آن نداند (به من محبت نمی‌کردی، رابطه جنسی خوبی نداشتی، همیشه غر می‌زدی، لباس‌های بد در خانه می‌پوشیدی و …).

پذیرفتن مسئولیت رفتار به‌معنای انجام فعالیت‌ها و رفتارهای زیر است:

الف) هرگونه ارتباط و تماس با معشوقه را قطع کنید. در صورتی که آن شخص همکار فرد است، باید تدابیری اندیشید تا حداقل ارتباط صورت پذیرد. نمی‌توان به بهانه‌های مختلف از جمله او ناراحت می‌شود اگر …، کارم را از دست می‌دهم و … بخواهید وضعیت را مانند گذشته حفظ کنید. باید درک کنید که شرایط تغییر کرده است.

ب) خیانت خود را توجیه نکنید. قبول کنید که اشتباه کرده‌اید و هیچ توجیهی برای آن وجود ندارد. شما صاحب اراده و اختیار هستید.

ج) همه دروغ‌هایی که مجبور بودید برای پوشاندن رابطه خود بگویید را به‌طور روشن و آشکار بیان کنید.

د) انگیزه‌های خود را از رابطه خارج از ازدواج به‌طور شفاف توضیح دهید. دلایل خود را توضیح دهید، اما جزییات رابطه خود را نگویید. نحوه بوسیدن او، نحوه رابطه جنسی با او و … را توضیح ندهید. همسر شما سوال‌های زیادی می‌کند، زیرا داستان زندگی که به آن باور و اعتماد داشته است از بین رفته است و باید داستان جدیدی بر اساس واقعیت‌های موجود برای خود بسازد که سبب درمان خیانت های زناشویی می شود.

ترمیم رابطه بعد از خیانت

او مانند گم شده‌ای است که به‌دنبال راه می‌گردد، زیرا راهی که همیشه از آن گذر می‌کرده است دیگر قابل اعتماد نیست. بنابراین او لبریز از سوال است. با آرامش و صبوری باید به سوال‌های او پاسخ دهید.

اگر شما با خیانت همسر مواجه شدید، بهیچوجه سوال‌های جزیی از او نکنید؛ زیرا تحمل شنیدن جواب آنها را نخواهید داشت و هربار در دام مقایسه و افکار منفی بیشتری می‌افتید. سوال‌هایی مانند چند بار، چه مدت، چند وقت یکبار، آیا او بهتر از من بود، آیا زیباتر بود ، آیا با او رابطه جنسی از نوع … هم داشتی، آیا او در رختخواب بهتر بود؟ اینها همه سوال‌هایی است که نباید از همسرتان بپرسید، اگرچه می‌دانیم که چقدر کنجکاوی به شما فشار می‌آورد تا شما جواب آنها را بدانید. سوال‌های شما باید در ارتباط با خودتان و رابطه‌تان باشد و نه شخص دیگر. 

لطفا نظرات خودرابامادرمیان بگذارید.

برای دریافت مشاوره باشماره 09058956770تماس بگیرید.

موافقین ۰ مخالفین ۰

باج گیری عاطفی

 

باج گیری عاطفی چیست؟
برای واژه باج گیری، می‌­توانیم واژه‌هایی مثل استثمار، بهره کشی یا سوءاستفاده را نیز هم طراز قرار دهیم. اما باج گیری عاطفی، یعنی فردی با استفاده از موضع برتر عاطفی خود، فرد مورد نظرش را کنترل کند و منافعش را به دست بیاورد. افراد باج­گیر، از ترس، تعهد و احساس گناه طرف مقابل برای بهره کشی استفاده می­ کنند. فرد قربانی نیز به خاطر احساس گناه، از دست دادن توجه و یا هر فقدان دیگری مجبور است که به خواسته‌های طرف مقابلش تن بدهد و اغلب دچار شکست عشقی می‌شود.

چطور بفهمیم کسی باج گیری عاطفی می‌کند؟


فرد باج­گیر، می­ تواند از ضعف شما علیه شما و برای دستیابی به چیزی که می­ خواهند استفاده کند. آن‌ها می­‌دانند که چه چیزی برای شما مهم است و همان‌ها را از شما طلب می­ کنند. آن‌ها به طور کلی 4 دسته هستند:

۱. باج گیری عاطفی به صورت تنبیهی
خواسته خود و پیامد عدم پذیرش آن را می‌­گویند. مثلا اگر فلان کار را بکنی ترکت خواهم کرد. این گروه از افراد به صورت آشکار باج می‌گیرند و خواسته‌های خود را عملی می‌کنند. مثالی دیگر والدینی هستند که فرزندان خود را ملزم به ازدواج با شخص خاصی می‌کنند و می‌گویند اگر با فلان شخص ازدواج کنی تو را طرد می‌کنیم و از ارث محروم می‌شوی. والدینی که باج گیری عاطفی می‌کنند اغلب بر روی انتخاب‌های دیگر فرزندانشان برای ازدواج عیب و ایراد می‌گذارند و از این طریق سلطه گری می‌کنند. گروهی دیگر از تنبیه کنندگان هستند که به تنبیه کنندگان خاموش معروف‌اند و با سکوت طولانی مدت خود شما را تنبیه می‌کنند به گونه‌ای که در نهایت تسلیم خواسته‌هایشان می‌شوید.


۲. باج گیران عاطفی که شما را تهدید می‌کنند
تهدیدشان علیه خودشان است و اغلب افرادی وابسته و بدون تواناییِ مسئولیت پذیری هستند. مثلا اگر این کار را نکنی خودم را می­ کشماین نوع از باجگیران خشمشان را متوجه خودشان می‌کنند و از این طریق حس ترس و ترحم شما را بر می‌انگیزند. این گونه افراد همیشه دیگران را مسئول اتفاقات ناگوار زندگی‌شان می‌دانند و به شدت وابسته هستند. باج گیران تهدید کننده قربانی خود را در تنگنا قرار می‌دهند و از این طریق به خواسته خود می‌رسند. اغلب نوجوانان و جوانان چنین رفتارهایی از خود بروز می‌دهند و والدین را تسلیم خواسته‌های خود می‌کنند.


۳. وسوسه کننده‌ها
آن‌ها در ازای خواسته خود، وعده‌های جذاب و عجیب می‌­دهند و معمولا پس از رسیدن به هدفشان به آن عمل نمی­‌کنند. همچنین آن‌ها به احساسات و درخواست‌های شما توجه نمی­‌کنند و هر بار چیز بیشتری از شما می­‌خواهند. این دسته از باج گیری‌های عاطفی اغلب در روابط دوستی و کارمند و کارفرما دیده می‌شود. افراد وسوسه کننده باهوش‌ترین افراد باج گیرهستند.

۴.. باج گیری عاطفی سرزنشی
در این نوع از باج گیری عاطفی فرد برای اطمینان از توجه شما، می‌­خواهند که شما خواسته ­شان را حدس بزنید و اگر در آن ناتوان باشید، شدیدا بهم می­ ریزند. همچنین این گونه از افراد جوری وانمود می‌کنند که تمام بدبختی‌هایشان تقصیر شما است و شما مسئول تمام اتفاقات بدی زندگیشان هستیدو علاوه بر این به گونه‌ای به شما القا می‌کنند که اگر خواسته‌شان را عملی کنید شما را می‌بخشند. باجگیران عاطفی اغلب افسرده و گریان هستند؛ ممکن است به ظاهر مظلوم به نظر برسند اما در واقع با این کار خود کنترل شما را در دست می‌گیرند و سلطه گری می‌کنند. برای مثال چنین جملاتی بر زبان می‌آورند: «من به خاطر تو تمام این بدبختی‌ها را تحمل کردم؛ اگر بمیرم هم اهمیتی به من نمی‌دهی»

 

لطفانظرات خودرابامادرمیان بگذارید.

برای دریافت مشاوره باشماره09058956770تماس بگیرید.

موافقین ۰ مخالفین ۰

شناخت پیش از ازدواج

مشاوره ازدواج

 

شناخت پیش از ازدواج، به تلاش برای شناختن ویژگی ها، خصوصیات و علائق طرفین ازدواج گفته می شود. در واقع دوره قبل از ازدواج، کوشش مشترکی است برای پیدا کردن یک پایه مشترک برای زندگی زناشویی و اطمینان یافتن از فرد مقابل در جهت ایجاد یک رابطه زناشویی و عاطفی مناسب. نقش خانواده، اختلافات فرهنگی در ازدواج، اختلافات طبقاتی از جمله مواردی است که در مرحله قبل از ازدواج از اهمیت بالایی برخوردار است.

شناخت قبل از ازدواج از طرق مختلفی صورت می گیرد. بسته به نوع ازدواج، افراد مسیر های متفاوتی را طی می کنند. در ازدواج های سنتی طرفین به صحبت کردن در منزل در مورد برخی مسائل کلیدی کفایت کرده و اگر خانواده های معیارهای هم را بپذیرند، وصلت انجام می شود. برخی دیگر از افراد نیز بعد از طی کردن یک دوره دوستی، تصمیم به ازدواج می گیرند. در این حالت آن ها یک شناخت نسبتا عمیق از هم دارند و شاید در جلسات خواستگاری، صحبت های مهمی نداشته باشند. برخی از خانواده ها هم در بین این دو حالت قرار می گیرند و زمانی را برای شناخت در نظر می گیرند. در این زمان افراد با هم قرار ملاقات های خارج از منزل گذاشته و در مورد مسائل مهم توافق می کنند.

هر فردی که قصد ازدواج دارد، باید دارای ویژگی های خاصی باشد. این ویژگی ها امر شناخت را تسهیل می کند. اولین ویژگی صداقت است. در صورت نداشتن صداقت، هیچ کدام از مراحل بعدی به خوبی پیش نخواهد رفت. مهم ترین ویژگی فردی که پیش نیاز آمادگی برای ازدواج است، خودآگاهی است. پس از معیار های انتخاب همسر خود آگاه باشید. فردی که خود را به خوبی نشناسد، از نیاز های خود آگاه نباشد، ملاک های روشن و دقیقی برای ازدواج نداشته باشد یا انگیزه های ازدواج خود را تعیین نکرده باشد، نمی تواند فرایند ازدواج را به خوبی طی کند. مسئولیت پذیری و تعهد از ویژگی های دیگری است که فرد جویای ازدواج به آن نیاز دارد. در نهایت توانایی ارتباط اجتماعی، مهارت حل مسئله و مدیریت هیجانات فرایند شناخت را تسهیل می کند.

 

لطفا نظرات خودرابامادرمیان بگذارید.

برای دریافت مشاوره باشماره09058956770تماس بگیرید

موافقین ۰ مخالفین ۰

ابعاد صمیمیت زوجین

 

ارتباط با همسر

 

ابعاد صمیمیت در رابطه زوجین

 

بیشتر افراد تصور می کنند صمیمیت صرفا به جنبه های سکسی خلاصه می شود اگر چه این بعد رابطه زوج بسیار مهم و غیر قابل انکار است ولی تنها جنبه صمیمیت نیست. زوجها از بسیاری جهات دیگر می توانند با هم ارتباط برقرار نموده و صمیمیت خود را افزایش دهند

ابعاد صمیمیت

صمیمیت در بعد عاطفی:

صمیمیت د ربعد عاطفی به این معنی است که زوج به راحتی بتوانند مسایل عاطفی خود را چه مثبت و چه منفی با هم در میان بگذارند در این نوع صمیمیت دونفر می توانند بدون احساس ضعف یا نگرانی از ترسها، نگرانی ها، غم، شادی، عشق و محبت خود گفتگو کنند

صمیمیت در بعد جنسی :

بسیاری مردم معتقدند که این بعد مهمترین بخش رابطه زوجی است و دلیل اهمیت ان این است که که این نوع رابطه با هر کسی امکان پذیر نیست و رابطه ویژه ای است بین زوجین. نکته مهم در این بعد این است که بیشتر افراد بیش از این که بدان عمل کنند در مورد آن حرف می زنند سعی در عمل به جای فکر کردن و حرف زدن باعث افزایش صمیمیت در این بعد رابطه می شود.

صمیمیت همدلانه:

این نوع صمیمیت به درک نیازها و احساسات طرف مقابل آنگونه که او می اندیشد و احساس می کند مربوط است توجه به اولویت های طرف مقابل همانگونه که او حس می کند و پرداختن به آن باعث افزایش این نوع صمیمیت می شود

صمیمیت عقلانی:

این نوع صمیمیت مربوط به تبادل عقاید و افکار در زمینه های فلسفی، سیاسی، فرهنگی، علمی و از این دست می باشد. این نوع صمیمیت نیاز به نزدیکی درسطح هوش،اطلاعات و علایق دو طرف است. اختصاص دادن وقت برای درمیان گذاشتن افکار و عقاید در موارد فوق باعث افزایش صمیمیت در این زمینه می شود.

صمیمیت شغلی:

این نوع صمیمیت بدین معنی است که دو طرف بتوانند در مورد شغل و تحصیل یکدیگر با هم گفتگو و مشارکت کنند. در وافع بدین معنی است که در این باره حرف برای گفتن داشته باشند و بتوانند در این زمینه به هم نیز کمک کنند. آنها می توانند وظایف شغلی یکدیگر را پیگیری کنند و در جهت کاهش بار کاری یکدیگر به هم یاری رسانند که در این صورت صمیمت بیشتری با هم پیدا می کنند و سختی کار را کمتر احساس کنند.

صمیمیت معنوی:

بدین معنی است که دو طرف درک مشترگی از فلسفه و هدف زندگی داشته باشند. داشتن فلسفه مشترک از زندگی و درک نزدیک به هم ازمفهوم زیستن تاثیر به سزایی در شیوه نگریستن و سبک زندگی انسانها خواهد داشت. زوجی که ادراک معنوی مشترکی دارند نسبت به هم احساس نزدیکی بیشتری خواهند داشت.

صمیمیت فیزیکی:

این نوع صمیمیت به معنی رابطه سکسی نیست بلکه به معنی این است که دو نفر بتوانند حتی بدون سکس یکدیگر را در آغوش گرفته لمس کنند و بتوانند یکدیگر را ماساژدهند و ببوسند و از این امر لذت ببرند. این نوع صمیمیت بخش زیادی از نیازهای عاطفی دو طرف را برطرف می کند و لازمه یک رابطه صمیمانه است

صمیمیت در سبک گفتگو:

یکی از صمیمیت های کمتر شناخته شده صمیمیت در زبان، چه نوشتاری و چه گفتاری است . بعد از بعد ظاهری دو نفر، که اولین و نه مهمترین مرحله در جذب دوفرد به یکدیگر است، مرحله بعدی گفتگو و رابطه زبانی دو نفر است که اشتراک و صمیمیت در این بخش می تواند به ادامه یک رابطه رمانتیک در دراز مدت کمک کند. زبان نماینده روان انسان است که حالات درونی فرد را به صورت سمبل ارایه می دهد. اشتراک و نزدیکی در این بخش می تواند نشان دهنده نزدیکی روانشناختی دو فرد نسبت به یکدیگر باشد.

صمیمیت تفریحی:

این نوع صمیمیت بدان معنی است که دو نفر از تفریحات مشابهی لذت ببرند و در برنامه ریزی برای گذران اوقات فراغت با هم اشتراک نظر داشته باشند. تصور کنید دو نفر که یک طرف ترجیح می دهد آخر هفته منزل بماند و فوتبال تماشا کند و طرف دیگر دوست دارد تفریحات خارج از منزل داشته باشد حتی اگر هم این دو نفر بخواهند خود را با دیگر ی تطبیق دهند به اندازه دو نفری که در این زمینه اتفاق نظر دارند از این اوقات لذت نمی برند.

صمیمیت در خلاقیت:

این نوع صمیمیت، بین صممیت شغلی و تفریحی قرار دارد در واقع اشتراک سلیقه در چگونگی گذران وقت به صورت خلاقانه است مثلا گوش دادن به موسیقی، نواختن موسیقی، باغبانی، آشپزی با هم و سرودن شعر با هم و بسیاری زمینه های دیگراست.

صمیمیت در تعارض:

تعارض علی رغم مفهومی که دارد می تواند منجر به صمیمیت شود اگردونفر در زمان اختلاف نظر عنان از کف نداده و بتوانند به گونه ای بالغانه به حل مسیله با تبادل نظر بپردازند که در این صورت بعد از آن می توانند احساس نزدیکی بیشتری نسبت به هم داشته باشند.

صمیمیت در بحران:

این نوع صمصمیت زمانی است که وقتی یکی ازدو طرف یا هر دو دچار بحران شده اند بتوانند در کنار هم بوده و از یکدیگر حمایت کنند. مواردی مانند بیماری، از دست دادن عزیزان، مشکلات شغلی ویا بحرانهای اقتصادی از جمله این بحرانها است که می تواند زوج را به هم نزدیک کند.

در نهایت این که انواع صمیمیت از آن جهت اهمیت دارد که افراد با آگاهی نسبت به آنها می توانند رابطه خود را در ابعاد بیشتری گسترش دهند و نیز به افراد داوطلب ازدواج کمک می کند که قبل از تصمیمی گیری نهایی در مورد یک زندگی دراز مدت میزان صمیمیت خود را در آینده با توجه به میزان اشتراکات و همخوانی ها ارزیابی کنند

برای دریافت مشاوره باشماره 09058956770 تماس بگیرید.

لطفا نظرات خودرابامادرمیان بگذارید.

موافقین ۰ مخالفین ۰

فواید مشاوره قبل از ازدواج

مشاوره قبل ازدواج چه فایده ای دارد؟

 

بیشتر جوانان مشاوره قبل ازدواج را ضروری نمیدانند و مدام این سوال را با خودشان تکرار میکنند؛ مشاوره قبل ازدواج به چه دردی میخورد؟

مشاوره قبل ازدواج به چه دردی میخورد؟

ازدواج هندوانه دربسته است یا باید تحقیق کرد،فکر کرد و با مشاورین مشورت کرد تا بتوان مهارت های زندگی مشترک را آموخت و شادتر و موفق تر زندگی کرد.

مشاوره قبل ازدواج

شما هرچقدر هم که فکر کنید بهترین مرد یا زن روی کره زمین را پیدا کرده اید، بازهم به دلیل هیجانات ناشی از علاقه زیاد ممکن است دچار خطا شوید و تصمیم اشتباهی بگیرید. مشاوره قبل ازدواج، همین دوراهی ها و چاله هایی را که ممکن است در آن بیفتید و خود و طرف مقابلتان را بدبخت کنید، برایتان مشخص می کند.

مشاوره قبل ازدواج

مشاوره قبل ازدواج دردی را دوا میکند؟

خیلی ها هنوز بر این باور هستند که ازدواج هندوانه دربسته ای است که تا باز نشود، خوبی و بدی آن مشخص نمی شود. اکثر افرادی هم که این حرف را می زنند، خودشان تجربه ناخوشایندی از ازدواجشان داشته اند و بیشتر قسمت و تقدیر الهی را مقصر می دانند و نه انتخابی که خودشان کرده اند اما یادمان نرود موقع خرید کردن همان هندوانه دربسته ای که نگران سالم یا خراب بودن آن هستیم، از تجربه آقای میوه فروش استفاده می کنیم و از او می خواهیم که خوبش را برایمان سوا کند (البته اگر میوه فروش قابل اعتمادی باشد.) 

مشاوره قبل ازدواج هم همین نقش را برای ما بازی می کند. شما هرچقدر هم که فکر کنید بهترین مرد یا زن روی کره زمین را پیدا کرده اید، بازهم به دلیل هیجانات ناشی از علاقه زیاد ممکن است دچار خطا شوید و تصمیم اشتباهی بگیرید. مشاوره پیش از ازدواج، همین دوراهی ها و چاله هایی را که ممکن است در آن بیفتید و خود و طرف مقابلتان را بدبخت کنید، برایتان مشخص می کند و یک نقشه راه درست برای تشکیل یک زندگی مناسب را در اختیارتان قرار می دهد. درباره همه این اتفاقات و ریزه کاری های مشاوره پیش از ازدواج که ممکن است برای شما هم سؤال باشد، با ناهید دهقان، روان شناس و مشاور خانواده در امر پیش از ازدواج گفت وگو کرده ایم: 

ما برای مشاوره پیش از ازدواج باید به چه نوع متخصص حوزه روان شناسی مراجعه کنیم؟

مشاوره پیش از ازدواج هم توسط کسانی که تحصیلات روان شناسی دارند و هم افرادی که مشاوره خوانده اند، انجام می شود ولی برای انجام مشاوره پیش از ازدواج، روان شناس بالینی اولویت دارد؛ به دلیل اینکه روان شناسان بهتر می توانند مشکلات شخصیتی افراد و اختلال های روانی ای که به آن دچار هستند را بهتر تشخیص بدهند، توصیه می شود که برای انجام این نوع مشاوره ها، نزد یک روان شناس بالینی که تخصص مشاوره پیش از ازدواج را دارد، مراجعه کنیم.

 چه ضرورتی دارد قبل از ازدواج با فردی مشاوره انجام بدهیم؟

تصمیم به ازدواج یکی از مهم ترین اتفاق هایی است که در زندگی هر کس اتفاق می افتد. از آنجایی که قصد ما از ازدواج کردن تشکیل یک خانواده بوده و قرار است در زیر سایه این خانواده فرزندی به وجود بیاید و رشد کند، باید در انتخاب فردی که قرار است با او تشکیل زندگی بدهیم، بسیار دقیق و نکته سنجانه عمل کنیم؛ مثلا در یک مورد، خانمی بعد از چندین سال ازدواج به بنده مراجعه کرده بود و خواستار جدایی بود، به این دلیل که صاحب فرزندی شده بود که این فرزند دچار نقص عقلی بود و این مسئله را از پدر خود به ارث برده بود و خود این خانم عنوان می کرد که در زمان آشنایی اش این نقص را می دانسته و صرفا از روی علاقه با این آقا ازدواج کرده است.

 خیلی از افراد به دلیل غالب شدن هیجان هایی در زمان آشنایی، قادر به تصمیم گیری درست نیستند و بسیاری از خطا و ایرادهایی که وجود دارد و بعدا ممکن است در زندگی زناشویی مشکل ساز شود، نمی بینند و تمایل دارند که از فرد مورد علاقه خود ایده آل سازی کنند. کمک گرفتن از یک مشاور پیش از ازدواج، این خاصیت را دارد مواردی را که ممکن است در زندگی آن دو نفر باعث ایجاد بحران شود، شناسایی کند.

 در چه مرحله ای از آشنایی دو طرف، باید مشاوره پیش از ازدواج اتفاق بیفتد؟

مشاوره پیش از ازدواج هم در زمان آشنایی دو نفر با هم و هم بعد از مرحله خواستگاری اتفاق می افتد. به این صورت که ممکن است دو نفر قبل از انجام مراحل رسمی خواستگاری و به واسطه آشنایی ای که با یکدیگر دارند، احساس کنند به هم علاقه مند شده اند و مایل هستند، نزد یک مشاور بروند و میزان تناسب همدیگر برای امر ازدواج را بسنجند یا اینکه بعد از مراسم خواستگاری و تصمیم قطعی برای ازدواج، این مشاوره انجام شود. فرایند مشاوره در هر دو شکل، هیچ تفاوتی ندارد و یک فرایند معمول در همه این مراحل اتفاق می افتد.

 فرایند معمولی که در جلسات مشاوره پیش از ازدواج اتفاق می افتد، شامل چه مراحلی است؟ چه محتوایی دارد و چه چرخه ای را پشت سر می گذارد؟

اتفاق معمولی که در این جلسات اتفاق می افتد و یک فرایند پنج تا 10 جلسه ای را شامل می شود، حضور هر دو نفر در یک جلسه مشترک مشاوره پیش از ازدواج است. در این جلسه ابتدایی، میزان و مدت آشنایی دو نفر با یکدیگر و دلایلی که برای ازدواج مطرح می کنند، شنیده می شود؛ سپس در جلسات جداگانه هر فرد به تنهایی مورد ارزیابی قرار می گیرد. این ارزیابی، مشاوره و مصاحبه های فردی را شامل می شود تا میزان نگرش و شخصیت افراد مشخص شود و مشاور ذهنیتی از هر دو نفر پیدا کند و میزان همخوانی آنها را بسنجد.

 در کنار این ارزیابی ها، از آزمون هایی نیز برای تکمیل شناخت دو طرف استفاده می شود. درنهایت در یک جلسه مشترک همه یافته های مشاور از دو نفر و نظر او نسبت به ازدواج آنها، به بحث گذاشته می شود. خیلی از مواقع خود همین جلسه پایانی مشترک و واکنش افراد نسبت به مواردی که گفته می شود، ملاک بسیار خوبی برای سنجش یک زوج است. به عنوان مثال، فردی که یافته مشاور مبنی بر اینکه او فرد شکاکی است را می پذیرد و سعی در اصلاح خود می کند، با فرد دیگری که این مشکل را قبول نمی کند و با پرخاشگری واکنش نشان می دهد، در تصمیم گیری درباره اینکه او می تواند فرد قابل اتکایی در زندگی باشد یا نه، بسیار تأثیرگذار است.

 آیا خانواده ها هم باید در این جلسات حضور داشته باشند؟

مبنای مشاوره پیش از ازدواج بر اساس حضور و گفت وگو با دو نفری است که قصد ازدواج با یکدیگر را دارند ولی گاهی اوقات حضور خانواده ها برای بررسی های بیشتر یا پیداکردن دلیل مخالفت خانواه ها با ازدواج فرزندشان و یافتن تفاوت های فرهنگی الزام پیدا می کند. در این صورت در یک جلسه جداگانه از آنها خواسته می شود که در این جلسات حضور پیدا کنند.

 آیا آزمون هایی نیز در این مشاوره پیش از ازدواج استفاده می شود؟ این تست ها چه کاربردی دارند؟

معمولا آزمون هایی که در این جلسات استفاده می شود، آزمون های ارزیابی شخصیت و احتمال ابتلا به اختلال های روانی است که بیشتر مبنای تکمیلی دارند. بیشترین ارزیابی در جلسات مشاوره پیش از ازدواج براساس مصاحبه و مشاوره های چند جلسه ای است که انجام می گیرد.

 فردی که مشاور پیش از ازدواج است، در چه صورتی به دو نفری که برای ازدواج مراجعه کرده اند، می گوید شما مناسب هم نیستید و نباید با هم ازدواج کنید؟ درواقع، چه نشانه های خطری در فرد می بیند که او را از ازدواج با فرد مقابل منع می کند؟

 تصمیم گیری نهایی برای انتخاب یک نفر به عنوان همسر خود، برعهده دو نفری است که برای مشاوره پیش از ازدواج مراجعه می کنند. یک مشاور پیش از ازدواج، هرگز «بله» یا «نه» قطعی به دو نفر نمی گوید، بلکه سعی می کند ارزیابی کند دو نفر تا چه حد می توانند با یکدیگر زندگی خوبی داشته باشند ولی در این بین نشانه های خطری وجود دارد که باید جدی تر گرفته شود و حتما در صورت مشاهده به دو طرف تذکر داده شود که در صورت ادامه پیداکردن این موارد، حتما به مشکل برخواهند خورد. مثل اینکه دو نفر اهل گفت وگو با یکدیگر نیستند، در جلسه مشاوره با یکدیگر اختلاف نظر دارند و بحث و جدل می کنند، به فرد مقابل خود بی اعتماد هستند و خاطره خوشی از رفتار و برخورد او در ذهن خود ندارد.

 وضعیت امروز مشاوره های پیش از ازدواج را در کشور ما چطور ارزیابی می کنید؟

در جامعه امروز ما، استقبال گسترده ای از مشاوره پیش از ازدواج انجام می گیرد و این استقبال هم از سمت خود خانواده ها و هم زوج هایی است که قصد تشکیل خانواده را دارند. خود من تجربه مشاوره پیش از ازدواج را برای زوج هایی داشتم که از روستاها و شهرهایی به غیر از تهران مراجعه می کردند و با تا چندین جلسه، این مشاوره ها را ادامه می دادند.

 آیا در جلسات مشاوره پیش از ازدواج علاوه بر سنجش تناسب دو نفر با یکدیگر مهارت آموزی نیز به افراد انجام می شود؟

هدف اصلی مشاوره پیش از ازدواج، سنجش همخوانی دو طرف در امر ازدواج است ولی در مواقعی پیش می آید که دو طرف با هم از نظر بسیاری از ملاک ها همسانی دارند ولی نیاز است که برای ادامه زندگی خود و داشتن یک خانواده پویا، مهارت های زندگی مثل گفت وگو کردن، حل تعارض و مدیریت خشم را یاد بگیرند. در اینجاست که ادامه پیداکردن جلسات مشاوره بعد از تصمیم گیری برای ازدواج و پیش از رفتن زیر یک سقف ضرورت پیدا می کند.

 مشاوره پیش از ازدواج بیشتر به دنبال تفاوت ها و اختلاف ها در دو طرف می گردد تا آنها را از ازدواج با یکدیگر منع کند یا به دنبال وجه اشتراکی است تا بتواند دو نفری که متقاضی ازدواج هستند را به هم نزدیک کند؟

مسلما افرادی که شباهت های بیشتری یا یکدیگر داشته باشند، بهتر می توانند با یکدیگر کنار بیایند اما این به آن معنی نیست افرادی که با یکدیگر در زمینه هایی اختلاف دارند، نباید به هیچ وجه با هم ازدواج کنند. تفاوت هایی در ازدواج مسئله آفرین است و باعث اختلاف می شود که زوج ها را در زندگی دچار تنش کند و باعث درگیری آنها با یکدیگر شود. مهم برخورد خود افراد با تفاوت ها و اختلاف هایی است که دارند.

 خود فردی که مشاوره پیش از ازدواج را به مردم ارائه می دهد، چه مهارت ها و صلاحیت هایی باید داشته باشد و چه دوره های تخصصی ای را گذرانده باشد؟

یک مشاور پیش از ازدواج خوب، علاوه بر تحصیلاتی که مرتبط با حوزه روان شناسی و خانواده دارد، باید ویژگی های شخصیتی مناسب را نیز داشته باشد. ویژگی های مثل صبور بودن و عجله نکردن در امر تصمیم گیری، حافظه خوب، گوش دادن مؤثر و فعال، یک مشاور این حوزه را برای تصمیم گیری بهتر یاری می رساند. بهتر است خود این فرد ازدواج کرده باشد و چالش های این انتخاب را گذارنده باشد تا درک بهتری از فضای همسرداری و ازدواج داشته باشد. علاوه بر اینها، گذراندن دوره های مرتبط با خانواده و مشاوره پیش از ازدواج بسیار کمک کننده است.

  جلسات مشاوره پیش از ازدواج به صورت فردی هم ممکن است اتفاق می افتد یا حتما باید با حضور هر دو نفر برگزار شود؟

برای هر چه بهتر برگزار شدن مشاوره پیش از ازدواج بهتر است که هر دو نفری که قصد ازدواج با یکدیگر را دارند، مراجعه کنند ولی گاهی ممکن است که تنها یکی از طرفین برای مشاوره مراجعه کند. این مسئله ای است که بسیار متداول است و هیچ ایرادی به آن وارد نیست ولی توصیه ما در این موارد آن است که دو نفر حتما یک مشاور پیش از ازدواج را برای تصمیم گیری انتخاب کنند و فرضا یکی از طرفین در محل کار خود به مشاوری مراجعه نکند و طرف دیگر به یک مشاور متفاوت. این کار باعث ناهمخوانی می شود و ممکن است تناقض هایی را در تصمیم گیری برای امر ازدواج ایجاد کند.

 معمولا گذراندن چند جلسه مشاوره پیش از ازدواج برای زوج ها ضروری است؟

روند معمول جلسات مشاوره پیش از ازدواج از پنج جلسه تا 10 جلسه متغیر است که بسته به نوع ویژگی های شخصیتی طرفینی که مراجعه می کنند و مسائل و مشکلاتی که در بین آنها وجود دارد، این تعداد جلسات بیشتر یا کمتر می شود.

 شما طی این سال ها با چه چالش ها و مشکلاتی در زمینه مشاوره پیش از ازدواج در کشورمان روبه رو بوده اید؟

مسئله و دغددغه اصلی ای که در امر مشاوره پیش از ازدواج به ویژه در کشور ما اتفاق می افتد، درک نکردن مسئله «چرایی ازدواج» از سمت دختر و پسرهایی است که قصد ازدواج با یکدیگر را دارند. خیلی اوقات طرفینی که برای ازدواج مراجعه می کنند، دلیل و فلسفه مناسبی برای ازدواج ندارند و واقعا هیچ هدفی را از تشکیل یک زندگی دنبال نمی کنند و براساس تصمیم های هیجانی و ناگهانی و بدون فکر کردن، تصمیم می گیرند که خانواده تشکیل بدهند. در این بین، خیلی از خانواده ها هم فکر می کنند ازدواج کردن مثل تکالیف دیگر زندگی مانند درس خواندن یا کار پیداکردن است که حتما و هر چه زودتر باید انجام شود و همین اصرار و در تنگنا قراردادن دختر یا پسرشان برای ازدواج کردن، باعث تصمیم گیری های نادرست می شود که علت بسیاری از طلاق های امروزه نیز هست.

برای دریافت مشاوره باشماره 09058956770 تماس بگیرید.

لطفا نظرات خودرابامادرمیان بگذارید.

موافقین ۰ مخالفین ۰