مشاور|خانواده|ازدواج|طلاق|خیانت|زوج|روانشناس

حل مشکلات خانوادگی خود را به من بسپاریدو شرایط را خیلی سریع بهبود ببخشید 09058956770

پنج نکته مهم برای جلوگیری از نشخوار ذهنی

5 نکته مهم برای جلوگیری از نشخوار ذهنی را در همین مقاله به شما آموزش می دهیم. آیا تا به حال مغز شما از یک رشته افکار پر شده است که فقط تکرار می شود... مدام تکرار... و تکرار. این گفتگوهای درونی در واقع همان فکرهای درونی شما هستند اما این فکرها همیشه مفید و موثر واقع نمی شوند. در صورتی که تمرکز ذهن بیشتر بر جنبه های منفی اتفاقات باشد و یا شامل یادآوری مکرّر خاطره های منفی، پس از مدتی تبدیل به نشخوارهای ذهنی می شود. بنابراین روند تفکر مداوم در مورد همان افکار، که فرد را به غم و اندوه یا تاریکی درونی متمایل می کند، نشخوار ذهنی نامیده می شود. در این مقاله در مورد توقف نشخوار فکری، عوارض نشخوار فکری، علت نشخوار ذهنی و داروهای نشخوار ذهنی به شما نکات بسیار مهمی را خواهیم گفت.

ﻧﺸﺨﻮار ذهنی، ﺣﺎﻟﺖ ﺧﻠﻘﯽ ﻓﺮد در ﭘﺎﺳﺦ ﺑﻪ ﭘﺮﯾﺸﺎﻧﯽ اﺳﺖ و ﺑﻪ ﻋﻨﻮان اﺷﺘﻐﺎل داﺋﻤﻲ ﺑﻪ یک اندیشه یا موضوع و تفکر درباره آن توصیف میشود. نشخوار فکری طبقه ای از افکار آگاهانه است که حول یک محور مشخص می گردد و بدون آنکه تقاضاهای محیطی فوری وابسته به آنها باشد این افکار تکرار می شوند. در واقع مجموعه ای از افکار منفعلانه هستند که جنبه تکراری دارند، بر علل و نتایج علائم متمرکزند و مانع حل مسئله سازگارانه می شوند.

نشخوار فکری شبیه به نگرانی است، با این تفاوت که نشخوار فکری بر احساسهای بد و تجارب گذشته تمرکز بیشتری دارد. در صورتی که نگرانی بر امکان بالقوه وقوع حوادث بد در آینده متمرکز است.

ﻓﺮاﯾﻨﺪﻫﺎی ﺷﻨﺎﺧﺘﯽ ﻧﺸﺨﻮار ﻓﮑﺮی، کنترل ناپذیر و ﭘﺎﯾﺪار است. اما در اﺑﺘﻼ و ﺗﺪاوم اﺧﺘﻼل های ﺧﻠﻘﯽ، اﺿﻄﺮاﺑﯽ و بی خوابی نقش دارد. از نظر محتوایی ﻧﺸﺨﻮار ﻓﮑﺮی ﺑﺎ موضوع های ﻣﺮﺑﻮط به ﻓﻘﺪان رابطه دارد. همچنین ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﻪ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﻣﺮﺑﻮط اﺳﺖ زﯾﺮا ﺣﺎﺻﻞ ﺑﺮرﺳﯽ ﻫﻮﯾﺖ ﻓﺮد در ﮔﺬﺷﺘﻪ و ﺗﻔﺴﯿﺮ ﻧﺎدرﺳﺖ هدف های ﻣﻬﻢ وی اﺳﺖ.

نشخوار ذهنی یک عادت است که می تواند برای سلامت روان شما بسیار خطرناک باشد. زیرا می تواند افسردگی را طولانی تر یا تشدید کند و همچنین توانایی شما در تفکر و پردازش احساسات را مختل می کند. همچنین ممکن است باعث شود شما احساس انزوا کنید و در حقیقت می تواند سبب دوری شما از جامعه و افراد شود.

جلوگیری از نشخوار ذهنی

چه عواملی باعث نشخوار ذهنی می شود؟

به دلایل گوناگون مردم نشخوار می کنند. به گفته انجمن روانشناسی آمریکا، برخی از دلایل متداول نشخوار ذهنی عبارتند از:

  • اعتقاد دارید که با تکرار یک فکر به صورت مداوم، به بینش زندگی یا مشکلی دست خواهید یافت.
  • سابقه تروما عاطفی یا جسمی.
  • استرسی که در انجام کارها داشته که نمی تواند کنترل شود.

نشخوار همچنین در افرادی که خصوصیات شخصیتی خاصی دارند، متداول است. که شامل کمال گرایی، روان رنجوری و تمرکز بیش از حد بر روابط شخص با دیگران است. ممکن است شما بیش از حد معمول با دیگران رابطه داشته باشید که قربانی های شخصی بزرگی را برای حفظ روابط خود بدهید، حتی اگر آنها برای شما کار هیچ کاری انجام ندهند.

نظریه های اصلی پیرامون نشخوار فکری

سه نظریه اصلی در مورد نشخوار فکری مطرح شده است نیرومندترین نظریه نشخوار فکری، نظریه سبک های پاسخRST نولن-هوکسما است. بر طبق این دیدگاه، نشخوار فکری روی این حقیقت که فرد افسرده است نشانه های افسردگی، علت ها، معنا و پیامدها و نشانه های افسرده ساز، استوار است.

دومین نظریه، نظریه عملکرد اجرایی خود نظم بخشS-REF است که بر باورهای فراشناختی تأکید نموده است.

سومین نظریه، نظریه پیشرفت هدف است که نشخوار فکری را به عنوان پاسخی نسبت به شکست در پیشرفت فرد در جهت هدف، مطرح ساخته است.

ارتباط نشخوار فکری با وسواس

گاهی نشخوار فکری با وسواس اشتباه گرفته می شود، در صورتی که هر دو با هم متفاوت هستند. دﯾﺪﮔﺎه ﻓﺮاﺷﻨﺎﺧﺘﯽ در ﻣﻮرد اﺧﺘﻼﻻت ﻫﯿﺠﺎﻧﯽ، ﻧﺸﺨﻮار ﻓﮑﺮی را از مولفه های اﺻﻠﯽ در ﺷﺮوع و ﺗﺪاوم اختلال های اﺿﻄﺮاﺑﯽ و ﺧﻠﻘﯽ میداند. این دیدگاه ﻧﺸﺨﻮار ﻓﮑﺮی را به عنوان نمونه ای از اﻓﮑﺎر ﻣﻨﻔﯽ ﻋﻮد ﮐﻨﻨﺪه ﻣﻄﺮح ﮐﺮده اند. به همین منظور آن را ﻓﺮاﯾﻨﺪی فراشناختی میدانند ﮐﻪ در ﺑﺴﯿﺎری از آسیب های روان شناختی اﺗﻔﺎق می افتد. ﻋﻼوه ﺑﺮ اﯾﻦ، ﺑﻪ ﻧﻈﺮ می رسد ﻧﺸﺨﻮار ﻓﮑﺮی پیش بینی ﮐﻨﻨﺪه ﺳﻄﻮح اﺿﻄﺮاب و اﻓﺴﺮدﮔﯽ ﺑﻮده است. به طوری که ﺑﺎ ﻫﯿﭙﻮﻣﺎﻧﯿﺎ، ﻗﻤﺎرﺑﺎزی ﻣﺮﺿﯽ، اﺿﻄﺮاب اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ، ﺗﺪاوم ﻋﻼﺋﻢ اﺳﺘﺮس ﭘﺲ از ﺳﺎﻧﺤﻪ، ﮐﯿﻔﯿﺖ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺧﻮاب، آﺷﻔﺘﮕﯽ ﺧﻮاب، شراب خواری و ﻋﻼﺋﻢ سوء مصرف اﻟﮑﻞ در بزرگسالان و دﺧﺘﺮان و ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎن، رﻓﺘﺎر ﺧﻮدزﻧﯽ و ﺗﻔﮑﺮ ﺧﻮدﮐﺸﯽ راﺑﻄﻪ دارد.

روش فرونشانی افکار برای مقابله با نشخوار ذهنی

ﺑﺴﯿﺎری از اﻓﺮاد در اﮐﺜﺮ اوﻗﺎت آﺷﻔﺘﮕﯽ را ﺗﺠﺮﺑﻪ می کنند ﯾﺎ ﻣﺴﺘﻌﺪ اﻓﮑﺎر ﭘﺮﯾﺸﺎن ﮐﻨﻨﺪه می باشند. ﻋﻤﻮﻣﺎً، در اﯾﻦ موقعیت ها روﺷﯽ ﮐﻪ ﻣﺮدم ﺗﻼش می کنند ﺗﺎ اﻓﮑﺎرﺷﺎن را ﮐﻨﺘﺮل ﮐﻨﻨﺪ اﺳﺘﻔﺎده از ﻣﮑﺎﻧﯿﺴﻢ ﻓﺮوﻧﺸﺎﻧﯽ اﻓﮑﺎر یا سرکوب کردن افکار اﺳﺖ. سرکوبی، انتقال ناخودآگاه چیزی از آگاهی هشیار است.

ﺷﻮاﻫﺪی وﺟﻮد دارد ﮐﻪ ﻧﺸﺎن میدهد ﻓﺮوﻧﺸﺎﻧﯽ اﻓﮑﺎر می تواند دارای ﻧﺘﺎﯾﺞ ﻣﺘﻨﺎﻗﻀﯽ ﺑﺎﺷﺪ. به طوری که ﻓﺮوﻧﺸﺎﻧﯽ اوﻟﯿﻪ اﻓﮑﺎر می تواند بیشتر ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﻣﺸﻐﻮﻟﯿﺖ ﻓﮑﺮی ﯾﺎ ﻫﻤﺎن اﻓﮑﺎر ﺗﮑﺮاری ﮔﺮدد. در واقع در صورتی که سعی در توقف افکارمان داشته باشیم اﻓﮑﺎر ﻓﺮوﻧﺸﺎﻧﺪه ﺷﺪه اداﻣﻪ ﻣﯽﯾﺎﺑﻨﺪ و ﺑﺮای اﮐﺜﺮ اﻓﺮاد دارای ﺗﺒﻌﺎت ﻣﻨﻔﯽ روان شناختی اﺳﺖ. همچنین ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﺳﻄﻮح ﺑﺎﻻﺗﺮ آسیب شناسی رواﻧﯽ می شود.


لطفا برای دریافت مشاوره باشماره09058956770تماس بگیرید

لطفا نظرات خودرابامادر میان بگذارید.

اینستاگرامshokoh_ahmade@

موافقین ۰ مخالفین ۰

انگیزه های خیانت در مردان وزنان

انگیزه های خیانت در مردان و زنان

انگیزه های خیانت در مردان و زنا

 

دلایل بسیاری برای خیانت افراد متاهل وجود دارد. عواملی از قبیل اختلالات شخصیت، مشکلات دوران کودکی، شبکه های اجتماعی و مرزبندی ضعیف در افراد می تواند منجر به خیانت شود.

نا امیدی نیز از عوامل رایج ایجاد خیانت در زندگی مشترک است مثلا فرد خیانتکار ممکن است تلاش های نا موفق زیادی برای حل مسائل زندگی مشترک خود انجام داده باشد و سرانجام از بهبود زندگی خود نا امید شود. البته اینها دلایل موجهی برای این عمل نادرست نیستند اما معمولا وجود مجموعه ای از عوامل باعث روی دادن خیانت می شوند.

انگیزه های خیانت در مردان و زنان:

احتمال خیانت در مردان بیشتر از خانم ها است و اکثرا به منظور رفع نیازهای جنسی و یا دریافت توجه صورت می گیرد.

بیشتر مردان برایشان سخت است که کلماتی برای ابراز علاقه خود پیدا کنند و عشقشان را از طریق راههای لمسی ابراز می کنند در نتیجه رابطه جنسی روش مهمی برای برقراری ارتباط و ایجاد صمیمت در مردان است.

به طور مثال اگر میزان رابطه جنسی با همسرشان کاهش یابد و یا از رابطه خود ناراضی باشند احساس پس زده شدن و دوست داشتنی نبودن می کنند.

انگیزه های خیانت در مردان و زنان
انگیزه های خیانت در مردان و زنان

 

زنان چه زمانی خیانت می کنند؟

در مقابل خیانت در زنان به منظور پر کردن خلاء های عاطفیشان صورت می گیرد.

 زنان معمولا از عدم وجود ارتباط مناسب با همسرشان گله می کنند و بیشتر احساس می کنند که نادیده گرفته می شوند و نیاز دارند تا مورد توجه و احترام قرار بگیرند. آن ها در رابطه خارج زناشویی به دنبال صمیمت احساسی می گردند و به دنبال فردی هستند که به آن ها کمک کند که بتوانند به زندگی زناشویی خود پایان بدهند.

 

عوامل مرتبط با وجود مشکلات در رابطه:

مشکلات در رابطه زناشویی می تواند در ایجاد خیانت تاثیر بگذارد:

نبود ارتباط کافی بین زوجین باعث ایجاد احساس تنهایی و درک نشدن می شود.

کمبود ارتباط عاطفی و یا جسمانی: یاعث می شود که افرادی در جایی خارج از زندگی مشترک خود به دنبال رفع نیازهای عاطفی و جسمانی خود باشند.

انگیزه های خیانت در مردان و زنان
انگیزه های خیانت در مردان و زنان

 

ازدواج با دلایل اشتباه: ازدواج صرفا به دلیل مسائل مالی و نجات از شرایط قبلی باعث می شود فرد انتخاب درستی نکند و پس از ازدواج نتوانند نیازهای دیگر خود را رفع کنند و زندگی فرو بپاشد

عدم تعهد و سازگاری پایین: افراد تنوع طلب که تحمل پایبندی به رابطه را ندارند پس از ازدواج نیز بیشتر احتمال دارد که به الگوی رفتار قبلی خود باز گردند و روابط متعددی را برقرار کنند.

خشونت خانگی: مانند کتک زدن و یا سوء استفاده عاطفی مثل تحقیر، توهین و از بین رفتن احترام ها در رابطه نیز می تواند عامل فرار افراد از زندگی زناشویی خود باشد.

در کل عدم رسیدگی به مشکلات زندگی مشترک و رها کردن آن ها به حال خود باعث بدتر شدن شرایط و تخریب رابطه می شود. باید با اقدام به موقع و کمک گرفتن از متخصصین از فروپاشی رابطه جلوگیری کرد.

لطفانظرات خودرابرای ما ارسال کنید.

برای دریافت مشاوره باشماره09058956770تماس بگیرید.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

18گام که بعداز طلاق با آن مواجه می شوید.

هجده گامی که در زندگی بعد از طلاق تجربه می‌شود

بر اساس تحقیقات انجام شده برای بازگشت به زندگی بعد از طلاق باید از هجده گام بگذرید تا بتوانید همان آدم اول قبل از ادواج و حتی بهتر از آن شوید. در ادامه هجده گامی که برای افرادی که طلاق گرفته‌اند اتفاق می افتد، آمده‌است:

1- حس انکار و عدم پذیرش واقعیت

ابتدا حس می‌کنید که یک کابوس می‌بینید که هر لحظه ممکن است تمام شود و هر لحظه منتظر از خواب پریدن و تمام شدن این کابوس هستید. واقعیت را نمی‌پذیرید و باورتان نمی‌شود که این تغییر در زندگیتان اتفاق افتاده است.

2- ترس از زندگی پیش رو

بعد از اینکه پذیرفتید که واقعا جدا شده‌اید، ترس از زندگی پیش رو شروع می‌شود. ترس‌هایی مانند اینکه نکند نتوانم به تنهایی از عهده زندگی جدید و مسائلش بر بیاییم. اگر خانم باشید ممکن است این ترس برایتان به وجود بیاید که چگونه بعد از طلاق مخارج خود را تأمین کنید و یا چگونه مشکلات مالی را مدیریت کنید. همچنین در صورتی که فرزند داشته‌باشید این نگرانی وجود دارد که چگونه می‌توانید به تنهایی به تربیت او بپردازید.

3- فرار از واقعیت

بعد از شروع شدن ترس‌ها و قبول واقعیت، دست به هر کاری برای فرار از واقعیت می‌زنید. کارهایی مانند اعتیاد به مواد مخدر، روابط جنسی متعدد و پر خطر، کار‌های هیجانی و ... ممکن است بروز پیدا کند. که این کارها معمولا در کوتاه مدت نتیجه بخش ولی در بلند مدت نتایج خوبی را به همراه نخواهد داشت.

4- احساس تنهایی در زندگی بعد از طلاق

بعد از اینکه راه حل‌هایتان برای زندگی مستقل نتیجه نداد، احساس تنهایی می‌کنید. حس می‌کنید دنیا به آخر رسیده و احساس می‌کنید که کسی نیست شما را آن گونه که انتظار دارید درک کند. در این زمینه مطالعه مقاله درمان تنهایی می‌تواند اطلاعات مفیدی را در اختیارتان قرار دهد.

5- به دنبال روابط قدیمی و دوستی‌های گذشته

معمولا برای رفع تنهایی به دنبال راهی می‌گردید تا آن را به شیوه‌ای که به نظر خودتان درست می‌آید، پر کنید. گاهی با پیدا کردن و مصاحبت با دوستان قدیمی این اتفاق رقم می‌خورد. گاهی نیز ممکن است به دنبال معشوقه قدیمی‌تان که پیش از ازدواج با او در ارتباط بودید، بروید و او را جستجو کنید. ملاقات با دوستان مشترک بین شما و همسر سابقتان می‌تواند مشکل آفرین باشد.

6- احساس گناه در زندگی بعد از طلاق

هنگامی که جدا شدید معمولا این حس به شما دست می‌دهد که نمی‌توانید با حس‌های منفی و احساس گناه مقابله کنید. این که تمام اتفاقات منفی ناشی از طلاق را به خود نسبت می‌دهید و حالتان بد‌تر و بدتر می‌شود. در حالی که طلاق مانند تمام اتفاقات دیگر می‌تواند صرفا یک اتفاق باقی بماند و تأثیرات مخربی بر زندگی نداشته‌باشد. هر چند که این کار نیازمند تلاش و صبر بسیار است. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه احساس گناه کلیک کنید.

7- اندوه پس از جدایی

به دلایل مختلف در این مرحله تمام غم‌ها و اندوه‌های ناشی از طلاق به شما هجوم می‌آورند. اینجا احساس می‌کنید که انگار یک چیز ارزشمند و بسیار عزیزی را از دست داده‌اید. این را باید بپذیرید که همیشه پس از یک از دست دادن، داشتن احساس غم  طبیعی است.

8- زندگی بعد از طلاق | خشم ناشی از جدایی

بعد از احساس غم احساس بعدی که فرصت بروز می‌یابد، خشم است. خشم بابت گرفتن حق زندگی شاد و سرشار از آرامش که معمولا محکوم اصلی در نبود آن، همسر سابقتان است. واقعیت این است، زمانی که طلاق صورت می‌گیرد، افراد خشم‌هایی در خود احساس می‌کنند که در درون خود انباشته شده و هیچ وقت فرصت بروز نیافته‌اند.

در واقع افراد هر چقدر هم زمان جدایی فرد جسوری باشند معمولا خشمی در درون خود احساس می‌کنند. این خشم می‌تواند از ناگفته‌ها، ناحقی‌ها، توهین‌ها و... نشأت بگیرد. ممکن است احساس کنید که اگر این خشم به شیوه‌ای مناسب و درست تخلیه نشود بعدا، باعث انباشتن خشم، سرکوب شدن و انفجار بی موقع خشم می‌شود. در نتیجه می‌بایست سعی کنید خشم‌های خود در هنگام طلاق به شیوه درست هدایت کنید.

9- رها کردن

حال زمان رها کردن رسیده‌است. اینجا از نظر فیزیکی جدا شده‌اید اما هنوز از نظر ذهنی برای رهایی نیاز به زمان و درمان مناسب دارید. در صورتی که درمانی برای آسیب‌های روحی روانی در این مرحله صورت نگیرد، با مشکلات بیشتری در آینده مواجه خواهید شد.

10- خود ارزشمندی و افزایش اعتماد به نفس

این گام، گام حس‌های مثبت است که در ادامه‌ی این راه به آن می‌رسید. اینکه با ارزش هستید و لایق بهترین زندگی‌ها می‌باشید.

11- انتقال

در اینجا می‌خواهید آثار زندگی قبلی را از زندگی خود پاک کنید. به این دوره، دوره انتقال می‌گویند. یعنی انتقالی که با طغیان و تحول همراه است.

12- صداقت در زندگی بعد از طلاق

در این گام است که دیگر نمی‌خواهید بر روی چهره خود نقاب بزنید. نه نقاب قهرمان بودن و نه نقاب قربانی بودن. دیگر به خود نمی‌گویید که «طلاق و جدایی از همسر بر روی من هیچ تأثیری ندارد» و یا سعی نمی‌کنید باور هیولا بودن همسر سابقتان را در ذهن خود پرورش دهید. 

13- عشق (تمایل به دوست داشتن و دوست داشته شدن)

در اینجاست که کم کم خود را لایق دوست داشتن و دوست داشته شدن می‌دانید و باور می‌کنید آدمی هستید که ممکن است در نظر دیگران دوست داشتنی هم به نظر برسید.

14- اعتماد

حال زمان آن فرا رسیده‌است که به جنس مخالف اعتماد کنید. توجه داشته باشید که برای هر شخصی می‌تواند این مورد به دلیل عمیق بودن آسیب‌های عاطفی که خورده و زخم‌هایی که تحمل شده‌است، متفاوت باشد.

15- تمایلات جنسی

میل جنسی یک ویژگی خدادادی است که بعد از طلاق قاعدتا با آن مواجه می‌شوید و ممکن است با این مسئله دچار چالش‌های ذهنی متعددی شوید. با حل کردن این چالش‌ها می‌توانید به تعادل کافی برسید.

16- استقلال

در این مرحله علاوه بر استقلال مالی و فیزیکی می‌توانید از نظرذهنی نیز به یک استقلال نسبی دست پیدا کنید. یعنی خود را به عنوان یک شخصی جدا و مستقل در جامعه و دارای حقوق طبیعی انسانی بپذیرید.

17- هدف‌مندی در زندگی بعد از طلاق

زمانی که از نظر ذهنی مستقل شدید، می‌توانید به صورت هدف‌مند عمل کنید و هدف‌هایی را برای خود ترسیم کنید که اغلب در گذشته موفق به انجام آن‌ها نشده‌اید و حال که احساس مستقل بودن می‌کنید، آن را به سر انجام برسانید.

18- آزادی

در این مرحله که مرحله آخر است خود را از بند تمام چیزهایی که پیرامون طلاق بوده رها می‌کنید و درست مانند پرنده‌ای که می‌خواهد در آسمان پرواز کند، رها و آزاد می‌شوید. اینکه همه می‌توانند از تمام این مراحل به راحتی عبور کنند یا نه، کاملا به تفاوت‌های شخصیتی بر می‌گردد. همیشه نمی‌توان گفت که این مراحل را به انتها خواهید رساند.

بلکه ممکن است در هر کدام از این مراحل مانند انکار، رفتن در لاک تنهایی یا عدم ارتباط درست با جنس مخالف با مشکل مواجه شوید. به واسطه‌ی توانایی‌ها و تفاوت‌های فردی می‌توان این مراحل را طی کرد. در یک فرد ممکن است یک سال و در شخص دیگر چهار سال طول بکشد. اما هر تغییری نیازمند صبر است. دریافت مشاوره روانشناسی و مشاوره طلاق گذر کردن از هر کدام از این گام‌ها را برای شما سریع‌تر و آسان‌تر می‌کند.

برای دریافت هرگونه مشاوره با شماره ۰۹۰۵۸۹۵۶۷۷۰تماس بگیرید.

لطفا نظرات خودرابرای ماارسال کنید.

موافقین ۰ مخالفین ۰

چندراهکاربرای رهایی از افکار منفی ورسیدن به آرامش

روانشناسان معتقدند که تفکر بیش از حد می تواند باعث بروز اشکالات اساسی در اعمال انسان شود، به ویژه برای خانم هایی که در استرس و ناامیدی بسرمی‌برند، به اضطراب و افسردگیشان منجر خواهد شد.در ادامه، توصیه هایی برای توقف تفکر بیش از حد و آرامش یافتن در زمان حال به شما پیشنهاد می‌شود.
به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا به نقل از سایت روان، همۀ ما برای مثبت بودن بیشترین تلاش خود رامی کنیم، ولی گاهی هم الگوهای منفی فکری باعث نابودی لحظات زیبای زندگیمان می شود.

ما ممکن است در گذشته اشتباهاتی کرده باشیم که باعث نگرانی و تنش ما در زمان حال باشد و این موضوع می تواند در آینده به نتایج منفی منجر شود. ما احتمالاً بیش از اندازه به تجزیه و تحلیل تجارب معمولی و تعاملاتمان می پردازیم و این در حالی است که بسیاری از مشغولیات ذهنی ما، حتی وجود خارجی هم ندارند. بسیاری از مواقع به محض این که اتفاق بدی رخ می دهد، ما آن را با اتفاقات بد گذشته پیوند می دهیم و شروع به احساس ناراحتی و غم می کنیم و شاید همین حالا در مورد بسیاری از مشکلات که احتمال می دهیم به نتایج منفی برسد، به خود سخت بگیریم و مضطرب باشیم.

اگر شما بسیاری از مواقع خود را در چنین موقعیت هایی می یابید، به قول روانشناسان؛ "بیش از اندازه متفکر" هستید و این طرز فکر می تواند به سلامتی شما آسیب شدید برساند.
روانشناسان معتقدند که تفکر بیش از حد می تواند باعث بروز اشکالات اساسی در اعمال انسان شود، به ویژه برای خانم هایی که در استرس و ناامیدی بسر می برند، به اضطراب و افسردگیشان منجر خواهد شد.
در ادامه، توصیه هایی برای توقف تفکر بیش از حد و آرامش یافتن در زمان حال به شما پیشنهاد می شود.

۱- پذیرش این که بیش از حد تفکر می کنید

نخستین گام برای حل مشکل، قبول آن است. اگر احساس می کنید که نمی توانید ذهن خود را نسبت به افکار بیش از اندازه کنترل کنید و این موضوع در کاهش شادی، تصمیم گیری، انجام کارها و یا تشکیل روابط عاطفی شما تاثیر گذار است پس بپذیرید که مشکل دارید. اگر هر زمانی که اتفاق بدی می افتد و خود را در دام افسردگی و منفی گرایی می بینید، شما مشکل دارید. انکار مشکل و سرِ خود را درون برف پنهان کردن منجر به وضعیت بدتر شما خواهد شد. اگر در این مورد شک دارید و مطمئن نیستید، از دوستان وعزیزان خود صادقانه بخواهید که به شما واقعیت را بگویند زیرا آنها گاهی شما را بهتر از خودتان مشاهده می کنند.

۲- خود را ببخشید

؛ مغز ما تمایل طبیعی به تفکر بیش از حد دارد

هنگامی که پذیرفتید بیش از حد فکر می کنید، خود را ببخشید زیرا مغز انسان تمایل طبیعی به تفکر بیش از حد دارد. خانم دکتر روانشناس «سوزان نولن-هوکسما» کارشناس برجسته در این زمینه، می گوید: "مغز ما برای تفکر بیش از حد برنامه ریزی شده است زیرا افکار و خاطرات ما به طور ذاتی به یکدیگر مرتبط هستند. بنابراین هنگامی که انسان در اثر یک رخداد دچار استرس می شود، سیل افکار منفی که هیچ ربطی به موضوع اصلی ندارد به ذهن او سرازیر می شود. برای نمونه؛ عملکرد ضعیف شغلی شما باعث می شود که به یاد خاله تان که سال گذشته فوت کرده، بیافتید!"
علاوه بر این زمانی که اتفاق بدی برای انسان رخ می دهد یا کسی احساس منفی دارد، به احتمال زیاد به تمام چیز های منفی که زندگی اتفاق افتاده و ربطی به یکدیگر ندارند و شاید حتی وجود نداشته باشند، فکر می کند. هر چه این اتفاق بیشتر رخ دهد، در آینده فرد به تفکرات بیشتر و بیش از حد گرفتار می شود. حال با دانستن این موضوع؛ هنگامی که مغزتان تلاش برای متصل کردن رویدادها را به هم دارد، شما می توانید آگاهانه شروع به حل مشکل خود کنید.

۳- بیشتر تنفس کنید

اگر مغز ما به این اتصال تارعنکبوتی در مورد حوادث بد مشغول شد، امواج افکار منفی شروع به بارش می کنند ولی چگونه می توان این الگو را شکست؟
اولین و ساده ترین کاری که انسان در این مواقع می تواند انجام دهد، کنترل تنفس است. تنفس به شما آرامش می بخشد و شما را به زمان حال و طبیعت پیرامونتان مرتبط می سازد. این موضوع بسیار ساده به نظر می رسد ولی هنگامی که ذهن ما شروع به تفکر منفی می کند، ما به نوعی جنون کشیده می شویم که کنترل آن نیز مشکل است ولی باید بدانیم که در این هنگام ما به آرامش ذهنی و بدنی نیازمندیم.

۴- کمتر صحبت کنید

بسیاری از کسانی که بیش از حد تفکر می کنند، به ویژه خانم ها در هنگام استرس و نگرانی، نمی توانند جلوی صحبت کردن خود را بگیرند. در مواقع نادری ممکن است که صبحت کردن در مورد نگرانی ها به شما کمک کند ولی در بیشتر اوقات باعث بدتر شدن اوضاع و شرایط می شود به ویژه اگر شنونده هم کسی باشد که بیش از حد فکر می کند، در نتیجه شما تمامی وقت خود را به تجزیه و تحلیل و شکافتن جزییات هر مشکل منفی زندگی خود خواهید کرد. احتمالا در پایان صحبت نیز در اثر مرور افکار منفی بیش از حد، غمگین تر از قبل خواهید شد.
این نوع همکاری در نشخوار فکری که در آن هر دو نفر در مورد زندگی هایشان صحبت می کنند، می تواند هر دو را به عمق بیشتری از منفی گرایی و استرس بکشاند. پژوهش ها نشان داده است که این نوع نشخوار فکری، در میان خانم ها باعث افزایش هورمون استرس (کورتیزول) می شود.
اگر واقعا احساس نیاز به بیان مسائل خود دارید، می توانید آنها را بنویسید و به وسیلۀ ذهن آگاه خود آنها را تجزیه و تحلیل و در نتیجه روشن نمایید. در بیشتر مواقع، هنگامی که آنها را می خوانید، متوجه می شوید که بیشتر نگرانی ها و افکار منفی شما بی مورد است. این نوع ژورنالیک آزاد می تواند بسیار سودمند باشد.

۵- مشغولیت فیزیکی برای خود ایجاد کنید

شما اکنون می دانید که بدن و ذهن خود را به وسیلۀ کنترل تنفس و کمتر صحبت کردن چگونه آرام نگاه دارید ولی گاهی انرژی درونی بدن شما باید به گونه ای تخلیه شود که در این موارد یک پیاده روی سریع، دوچرخه سواری طولانی و یا سریع، بازی با حیوانات خانگی و کودکان، انجام یوگا، بازی های ورزشی، شنا و یا دویدن می تواند مفید باشد. فعالیت هایی که جاذب هر دو حالات ذهنی و بدنی باشد، بهتر است زیرا شما نیاز به بیرون رفتن از الگوهای وسواسی فکری دارید تا وضعیت حضور در زمان حال در شما به جریان افتد.
علاوه بر فعالیت های فیزیکی، تمریناتی که باعث تحریک مغز شود نیز برای هدایت و تغییر مناسب الگوهای فکری موثر است. بازی های گوناگون فکری، یادگیری زبان یا موسیقی و یا هر گونه هنری که بتواند سرگرم کننده باشد، شما را از تفکرات بیش از حدتان منحرف می سازد.

۶- تمرین تمرکز حواس

یکی از بزرگ ترین و بهترین راه های مبارزه با تفکر بیش از حد، توانایی زندگی کردن در زمان حال است. احساس گناه در شکست های گذشته و نگرانی در مورد موضوعات آینده می تواند انرژی و اوقات شما را تحلیل برد ولی به وسیلۀ توجه به اکنون، شما به عشقی که شایستگی آن را برای خود دارید خواهید رسید. لائو تزو می گوید: "اگر شما افسرده هستید در گذشته زندگی می کنید. اگر شما مضطرب هستید، درآینده زندگی می کنید ولی اگر آرامش دارید، در زمان حال بسر می برید." حال پرسش این است که چگونه می توانیم در زمان حال حاضر زندگی کنیم؟
با توجه به استراتژی هایی که در بالاتر برای داشتن یک ذهن آرام ذکر شد، شما می توانید با تمرکز حواس یا شکلی از مدیتیشن که بدون قضاوت و تفکرست، مشاهده گر زمان حالتان باشید. اگر در این حالت افکار مزاحم و نگران کننده به ذهن شما هجوم آورد، آن را نادیده بگیرید و اجازه دهید که با احترام تمام و بدون هیچ گونه تقلایی از ذهنتان عبور کند. انرژی افکارتان را آزاد سازید و فضای درونی آرام برای خود ایجاد کنید. برای دست یابی به نتایج سودمند؛ بهترین کاری که می توانید انجام دهید، یادگیری تکنیک های مراقبۀ فکری مانند مدیتیشن متعالی است ولی اگر انجام این کار برایتان مشکل است با متخصصانی که به شیوه های شناخت درمانی آشنایی دارند، مشورت کنید.

۷- به کائنات تسلیم شوید

هنگامی که ما نگران هستیم، اساساً به کنترل جریان زندگی امید داریم زیرا به نتایج یک وضعیت اهمیت می دهیم و می خواهیم همه چیز بر وفق مرادمان باشد و در نتیجه از وقوع اشتباهات و تغییر نتایج وحشت داریم. در واقع ما بر وقایع زندگیمان کنترل زیادی نداریم.

اگر از یک نقطه نظر آگاهانه به این موضوع نگاه کنیم؛ نگرانی های ما به نتایجی که مایلیم دست یابیم، اثری ندارد. حال می توانیم نگران باشیم و تحلیل رویم یا این که هر آنچه هست را بپذیریم و بگذاریم که بگذرد. کائنات از ما قدیمی تر و خردمندتر است، پس بجای وسواس های نگران کننده، کنترل را تا حدودی فراموش کرده و با عشق و اعتماد و تسلیم به جهان، بگذاریم که آرامش بیشتری داشته شود.
تسلیم شدن به معنای واگذاری و عدم تلاش نیست بلکه این حالت بدان معناست که شما به جای ایستادگی و مبارزه در مقابل جریان کنونی زندگی با آن هماهنگ می شوید و به آن می پیوندید.

تسلیم، شکلی از آزادی و آرامش است زیرا شما مایلید که به جریان زندگی اعتماد کنید و می دانید همه چیز در زمان، مکان و شرایط مناسب اتفاق خواهد افتاد و شما در جایی قرار دارید که باید باشید.
حتی اگر مفهوم نگرانی "خوب" یا "بد" بودن نتایج باشد، این نشانه ای از دوگانگی و در نتیجه تنها یک توهم است. از نظر کائنات و جهان هستی؛ هیچ چیز خوب یا بدی وجود ندارد. هر دو این ها، پشت و روی یک سکه هستند.

۸- به یاد داشته باشید؛ این افکار ماست که واقعیتمان را می سازد

همان طور که در بالاتر ذکر شد ما هیچ گونه کنترلی بر آشکار شدن و چگونگی وقایع زندگی خود نداریم، حداقل بخشی از ذهن خودآگاه ما تنها توانایی دیکته کردن برخی وقایع را دارد و این افکار ماست که با شکل دادن انرژی برای ما ایجاد واقعیت می کند. بنا به قانون جذب؛ ما هر بیشتر در مورد چیزی نگران باشیم، همان نتایج نگران کننده را به سوی خودمان جذب می کنیم.
ما باید نسبت به افکار خود آگاهی بیشتری داشته باشیم زیرا که افکار ما دارای قدرت بیش از اندازه ای است که حتی بتوانید فکرش را بکنید. اگر نگران از دست دادن شغلتان باشید، با این نگرانی؛ احتمال اخراج خود را بیشتر می کنید.

اگر نگران مبتلا شدن به بیمارهای مهلک باشید، به وسیلۀ انرژی ای که به آن سو ارسال می کنید، ندانسته بدن خود را در وضعیت ابتلا به آن بیماری ها آماده می سازید.
انرژی افکار و احساسات شما، خالق زندگی شماست و به همین دلیل برخی می گویند: "نگرانی، سوءاستفاده از انرژی تفکر خلاق است."

آیا می خواهید یک زندگی شاد، آرام و همراه با توجه و تمرکز به اکنون برای خود ایجاد کنید؟ اگر جوابتان مثبت است، شما تمامی ابزار مناسب برای ساخت واقعیت ذهنی و حضور در افکارتان را دارید. اگر به تفکر بیش از حد ادامه دهید، آنگاه با استفاده از همین ابزار، شما می توانید یک زندگی سرشار از نگرانی و اضطراب برای خود بوجود آورید.

 انتخاب با شماست

لطفانظرات خودرا برای ماارسال کنید.

برای دریافت  مشاوره با شماره 09058956770تماس بگیرید.

 

موافقین ۰ مخالفین ۰

زبان عشق همسران

راه‌هایی برای رمزگشایی زبان عشق همسرتان

راه ابراز عشق در افراد متفاوت است و از آن در روانشناسی با "زبان عشق" یاد می‌شود. فراگیری زبان عشق همسر طعم زندگی زناشویی را برایتان شیرین می‌کند.

 آیا تا به حال در زندگى مشترکتان احساس ناامیدى کرده اید یا این فکر به ذهنتان خطور کرده که شریک زندگیتان به شما توجه نمی کند؟

 

یکى از نکات مهم و جالب در زندگى زناشویى این است که بدانید افراد با زبان هاى مختلف عشق خود را ابراز مى کنند زیرا هر فرد در جهان عشق را به گونه اى متفاوت درک کرده و به شکل متفاوتى به همسر خود نشان مى دهد. 
 
مشکل بسیارى از افراد این است که نمى توانند زبان ابراز عشق همسرشان را درک کنند اما این بدان معنا نیست که شما یا همسرتان به هم علاقه ندارید. 
 
حال راه حل چیست و چگونه مى توان زبان ابراز عشق همسر را به خوبى درک کرد؟ "گری چاپمن" مشاور و نویسنده کتاب "زبان عشق، راز عشق در زندگى" در کتاب خود راهکار این موضوع را نشان داده و اظهار داشته که با یادگیری و پی بردن از زبان عشق همسرتان رابطه عاشقانه شما روز به روز بهتر مى شود و زندگی شیرین را تجربه می کنید. 
 
چند زبان عشق را با خواندن مطالب زیر بیاموزید.
 
عشق را در کلام همسرتان بیابید
اگر همسرتان هنگام صحبت با شما بر روی برخی کلمات تاکید می کند یا اغلب از کلمات عاشقانه استفاده می کند، به این معنی است که راه ابراز عشق او از راه کلامی بوده و او به طور مداوم از این راه ابراز علاقه کرده و اغلب در حال تمجید و تقدیر از شما است. 
 

-----------

 

باید بدانید که تمام این حرف های عاشقانه از قلب او بر زبانش جاری شده و شما باید زبان ابراز عشق او را درک و هنگام گفتن جملات عاشقانه از او تشکر کرده و به او بفهمانید که عشق او را با تمام وجود درک کرده اید. 
 
کمک کردن زبان عشق همسران 
زبان ابراز عشق برخی افراد خدمت کردن به فرد مورد علاقه شان بوده و بدان معنی است که کمک کردن به همسر برای آن ها صدایی بلندتر از ادای کلمات عاشقانه دارد و این گونه افراد که کمک کردن را برای ابراز علاقه انتخاب می کنند، اغلب کمتر تحت تاثیر جملات و کلمات قرار می گیرند.

----------- 

آماده کردن صبحانه، شستن ظروف یا کمک کردن در کارهای خانه زبان ابراز عشق برخی مردان و کارهایی مانند شستن ماشین، زبان عشق در برخی خانم ها بوده و اگر همسر شما اخلاقی از این دست دارد، باید بدانید که او کمتر از حرف های عاشقانه استفاده می کند اما از صمیم قلب شما را دوست داشته و به جای کلمات این روش را برای اظهار علاقه در زندگی به کار می گیرد.

 

شما نیز باید با درک این زبان عشق همسرتان از او قدردانی کرده و عشق را در زندگی مشترکتان جاری کنید. 
 
هدیه راهی عاشقانه برای ابراز عشق 
بسیاری از افراد فکر می کنند که اشخاصی که انتظار هدیه از شریک زندگی شان دارند، عشق واقعی ندارند و احساسات آن ها سطحی است اما باید بدانید که این تفکر درست نیست و دریافت هدیه برای بسیاری از افراد به خصوص در خانم ها به این معنی است که همسرشان به فکر او بوده و عاشقانه او را دوست دارد.

 -----------

 

به عبارتی هدیه دادن یکی از زبان های ابراز عشق به کسی که دوستش دارید، محسوب شده و اگر همسر شما عشق را با دریافت هدیه بیش از پیش حس می کند، بهتر است هر از چند گاهی حتی با یک هدیه ساده و ارزان مانند یک شاخه گل او را خوشحال کرده و به او بفهمانید که او را دوست داشته و عاشقانه به زندگیتان نگاه می کنید. 
 
وقتی "زمان" معنای عشق را می دهد
برای برخی افراد گذراندن زمان با همسر زبان عشق است؛ به این معنی که این اشخاص وقتی می بینند که همسرشان زمان های فراغت خود را با آنها می گذراند، فکر می کنند که در دنیا برای عشقشان از همه چیز بیشتر اهمیت دارند به طوری که او حاضر نیست هیچ کار دیگری را انتخاب کند و بیشتر وقت خود را با وی می گذراند.

 

----------- 

اگر همسر شما بیشتر تمایل دارد اوقات خود را با او بگذرانید، سعی کنید آخر هفته بیشتر با یکدیگر به پیک نیک، پیاده روی و سفر بروید، چرا که برای او این کارها به معنی وجود عشق در زندگی است و پس از انجام این کارها می بینید که او قدردان شما بوده و زندگی شیرین و عاشقانه پیش روی شما و همسرتان خواهد بود

.لطفا نظرات خودرا با مادرمیان بگذارید.

برای دریافت مشاوره باشماره09058956770تماس بگیرید.

 

 

موافقین ۰ مخالفین ۰

چند علامت شروع طلاق در زندگی زناشویی

🔔📃 ٦نشانه منتهی شدن یک زندگی به طلاق

1️⃣ شروع تند و خشن

🔻نخستین نشانه که طلاق را پیش بینی می کند، شروع بحث است، زیرا 96 درصد از اوقات روش شروع بحث می تواند روشی را که بحث پایان می پذیرد، پیش بینی کند. موقعی که یکی از همسران بحث را با استفاده ای یک شروع تند و خشن همچون منفی بودن ، اتهام یا تحقیر شروع می کند، بحث اساساً محکوم به شکست خواهد بود. در سوی دیگر، موقعی که یکی از همسران بحث را با استفاده از یک شروع نرم آغاز می کند، بحث به احتمال زیاد سرانجام مثبتی خواهد داشت.

2️⃣ 4 تعامل منفی
 
🔻یک شروع تند و خشن می تواند بحث همسران را به سقوط در یک مسیر تعامل منفی منتهی کند. این تعامل منفی می تواند زندگی مشترک را ویران کند. در حقیقت، چهار نوع تعامل منفی وجود دارد که برای یک زندگی زناشویی مهلک است. معمولاً این چهار نوع تعامل آرام آرام و به ترتیب وارد قلب زندگی های مشترک می شوند: انتقاد، تحقیر، حالت تدافعی گرفتن و اشکال تراشی.

3️⃣ ظغیان کردن

🔻طغیان کردن به این معناست که تعامل منفی همسرتان- خواه در ظاهر عیب جویی، تحقیر یا حتی حالت دفاعی داشتن – بسیار درهم شکننده و موقتی است و معمولا به طرف مقابل یک شوک بزرگ دست می دهد. بسیاری از افراد با بی قیدی یا طفره رفتن ، خودشان را از احساس طغیان کردن محافظت می کنند. این قطع رابطه عاطفی می تواند یکی از همسران را از این احساس شدید منفی محافظت کند، اما در همین زمان می تواند به طلاق نیز منجر شود.


4️⃣ زبان بدن

🔻تغییرات فیزیولوژیکی در بدن همچون افزایش ضربان قلب، ترشح آدرنالین و افزایش فشار خون که همزمان با طغیان کردن است
این تغییرات فیزیولوژیکی در بدن ادامه بحث را غیرممکن می کند، توانایی تان برای پردازش اطلاعات را کاهش می دهد به این معنی که توجه به آنچه همسرتان می گوید سخت تر می شود، حل مساله خلاقانه از پنجره ذهنتان خارج می شود و در خزانه رفتاری تان تنها واکنش های دفاعی و از لحاظ منطقی غیر منطقی باقی می ماند؛ رفتارهایی مانند نزاع (برای مثال: انتقاد، تحقیر و اهانت و غیره) یا گریختن (برای مثال؛ طفر رفتن) بحث برای حل مساله که یکی از همسران یا هر دو را به طغیان کردن منتهی کند، محکوم به شکست است و در نتیجه، مسئله حل نمی شود.

5️⃣ تلاش های اصلاحی شکست خورده

🔻اقدامات اصلاحی تلاش هایی هستند که به وسیله همسران برای کاهش تعارض انجام می شوند اقدام اصلاحی جنگ افزار سری همسران خوشبخت است. 
این تلاش ها استفاده از هر روشی برای اجتناب از هیجانات منفی خزنده خارج از کنترل است. 
یک اقدام اصلاحی می تواند حرکتی ساده همچون خنده یا لبخند یا عذرخواهی باشد؛ هر چیزی که به همسران برای کاهش تنش کمک کند. هر چند، اگر یکی از همسران احساس طغیان کردن داشته باشد، این اقدامات اصلاحی ناموفق خواهد بود. همسری که احساس ظغیان کردن دارد، خود را از قید بحث رها می کند و اقدامات اصلاحی را بیهوده می سازد.

6️⃣ خاطرات بد

🔻آخرین نشانه طلاق موقعی است که همسران گذشته مشترک شان را با یک نگاه منفی به یاد می آورند. تحقیقات من نشان دهنده همسرانی که عمیقا با یک منظر منفی به همسرشان نگاه می کنند، اغلب دوباره گذشته شان را می نویسند. منفی گرایی اضافه ای که به این صورت در زندگی همسران وارد می شود، به درک تحریف شده ای منتهی می شود که می تواند بر گذشته، حال و آینده یک رابطه زناشویی تاثیر بگذارد.

 

لطفا نطرات خودرابرای ماارسال کنید.

برای دریافت مشاوره باشماره09058956770تماس بگیرید.

موافقین ۰ مخالفین ۰

نیاز انسان به نوازش

انسان و نیاز به نوازش

 #نوازش یا به عبارتی دیگر دیده_شدن، یکی از عمیق ترین نیازهای روانی انسان است که فقدان آن در کودکی یا بزرگسالی اختلالاتی روانی عمیقی مانند اختلال شخصیت خودشیفته؛ اجتنابی و ضداجتماعی را رقم میزند. 

#اریک_برن، روان‌شناس برجسته و بنیانگزار مکتب "تحلیل روابط متقابل" می‌گوید: اگر انسان‌ها نوازش نشوند، مغزشان متلاشی می‌شود و این کنایه‌ایست از اهمیت نوازش به‌عنوان غذای روح برای مغز.

🔺نوازش‌می‌توانند مثبت یا منفی باشد. لبخند زدن، جملات مهرآمیز گفتن و ... نمونه‌هایی از نوازش مثبت و اخم کردن، مشاجره، انتقاد، نیش و کنایه زدن مواردی از نوازش‌های منفی هستند.

🔺این نیاز به اندازه‌ای قوی است که بشر همه ی تلاش خود را به کار می‌گیرد تا دیگران او را ببینند، تایید کنند، دوست بدارند و تحسین کنند و اگر چنین چیزی اتفاق نیفتد به صورت تعجب آوری برای به دست آوردن #دیده_شدن٬ به نوازش‌های منفی پناه میبرد، به عبارتی، ما حاضریم انتقاد شویم، بازخوردهای منفی بگیریم، زیر سوال برویم و... تا به خودمان ثابت کنیم که دیگران ما را می‌بینند و به‌همین دلیل مهم هستیم! یکی از نمودهای این واکنش روانی در کودکانی است که بخاطر دیده شدن از سمت والدین دائما دست به رفتارهای منفی میزنند و متأسفانه والدین به رفتارهای منفی کودک به سرعت پاسخ میدهند و کودک یاد میگیرد که با ادامه ی این روند به راحتی می تواند توجه والدین را به دست آورده و نیاز به نوازش خود را تأمین کند.

🔺نوازش‌ها می‌توانند کلامی و غیرکلامی باشند. کلمات مهرآمیز نمونه‌هایی از نوازش‌های کلامی هستند و کلمات طرد کننده و توهین ها هم نوعی نوازش منفی کلامی هستند؛ برای مثال دقت کنید به خوشحال شدن یک نوجوان در کلاس درس وقتی معلم به دلیل رفتار منفی؛ به او توهین میکند!!!

🔺نیاز به نوازش شدن نیازی طبیعی و همگانی است. ارضای این نیاز، احساس خوب و خواستنی بودن و ارزشمند بودن را تقویت می‌کند و بستر لازم برای بهبود روابط بین‌فردی و سلامت روان را فراهم می‌کند، به شرطی که بیاموزیم چگونه نوازش‌های مثبت را دریافت کنیم و چگونه دیگران را مورد نوازش قرار دهیم. به تمام ابعاد مثبت همسر؛ فرزند یا دوستانتان دقت کنید و آنها را به زبان بیاورید.

🔺ارتباط به معنای تبادل اطلاعات و احساسات است، با این تعریف ارتباط نوعی داد و ستد است به این ترتیب، تبادل نوازش نیز در بافت ارتباطی معنا پیدا می‌کند. 

🔺در ارتباط سالم، تبادل نوازش‌های مثبت وجود دارد و برای تقویت ارتباط می‌توان از آن بهره گرفت. نوازش می‌تواند ابزاری برای پایان بخشیدن به کار "ناتمام" باشد. اگر دیگران را آزرده‌ایم، نسبت به آنها بدرفتاری کرده‌ایم، آنها را مورد قضاوت قرار داده‌ایم و... با نوازش کردن می‌توانیم راه را برای دلجویی از آنها هموار کنیم و به آنها کمک کنیم تا ما را ببخشند. نوازش‌های مثبت می‌تواند پادزهری برای رفتارهای آزارگرانه و خشونت‌آمیز باشد.

خدمات مشاوره وروانشناسی
در حوزه خانواده، مشاوره فردی،زوجی. نوجوان،،مشاوره پیش از ازدواج
 

 

پیج اینستاگرام:http://www.instagram.com/shokoh_ahmade
شماره تماس:09058956770

موافقین ۰ مخالفین ۰

آسیبهای زندگی مشترک در دوران نامزدی

 

آسیب های جدی آغاز زندگی مشترک در دوران نامزدی

 

دوران نامزدی دوران حساس قبل از ازدواج و شروع زندگی مشترک است که برخی افراد با رفتارهای اشتباه در این دوران دچار شکست می شوند.

مشکلاتی که با شروع زندگی مشترک در دوران نامزدی به وجود می آید

دوران نامزدی مرحله شیرینی از زندگی است که بعد از گذراندن مرحله سخت خواستگاری و استرس های ناشی از آن برای شناخت بیشتر آغاز می شود. اما گذراندن دوران نامزدی همیشه توام با خوشی نیست بلکه به سلامت عبور کردن از آن، کار آسانی نیست و چه بسا برخی از نامزدی ها قبل از رسیدن به مرحله اصلی به پایان برسد.

زندگی مشترک در دوران نامزدی

انجام برخی رفتارهای اشتباه در دوران نامزدی شما را از مسیر ازدواج دور می سازد و قبل از اینکه شما زیر یک سقف بروید رابطه شما را با شکست روبرو می کند. در این بخش  برخی از دلایلی که باعث می شوند زندگی مشترک در دوران نامزدی به شکست رابطه عاطفی ختم شود برای شما آورده ایم.

زندگی مشترک در دوران نامزدی

آسیب های شروع زندگی مشترک در دوران نامزدی :

 

دختران و پسران نسبت به این دوران نظر متفاوتی دارند که این نظر متفاوت در آغاز زندگی مشترک از عواملی است که مشکلات زیادی به وجود می آورد مثلا مردان دوران نامزدی را یک دوره آزمایشی می دانند که هیچ اجباری در منجر شدن آن به ازدواج وجود ندارد اما زن ها دوران نامزدی را دورانی می دانند که حتما به ازدواج ختم می شود.

مانند متاهل ها رفتار نکنید

اگر مردان در دوران نامزدی از تمامی مزایای زندگی مشترک بهره مند شوند دیگر چیزی برای آنها باقی نمی ماند که برای رسیدن به آن بخواهند تن به ازدواج بدهند و او در همان دوران همه چیزهایی که می خواسته به دست آورده است اما اگر این حرف ها را آقایان بشنوند ممکن است عصبانی شوند و آن را انکار کنند اما بهتر است با خودتان روراست باشید و این اشتباه را نکنید.

رفتار غلط نامزدها

ارزش خود را حفظ کنید

در صورتی که شما و نامزدتان با هم زیر یک سقف زندگی کنید او دیگر برای به دست آوردن شما تلاش نمی کند و ارزش خود را برای او از دست می دهید. اگر چه شما با هم زندگی می کنید اما به چشم همسر به شما نمی نگرد . برخی از مردان که با نامزد خود زندگی می کنند درباره او می گویند:«اهمیتی ندارد، او همسرم نیست». این سخن و کمبود اشتیاق و توجه بر روح و روان شما تاثیر بدی خواهد داشت .

جذابیت رابطه را با این اشتباه از دست ندهید

هنگامی که قبل از رسمیت بخشیدن به رابطه تان با نامزد خود در یک خانه زندگی می کنید او دیگر میلی ندارد که به رابطه خود رسمیت ببخشد و با این کار عمر خود را هدر می دهید زیرا نامزدتان هر چند وقت یکبار زمانی را برای رسمیت دادن به رابطه تعیین می کند اما این کار را عملی نمی کند و شما با چشم بر هم زدنی می بینید که سالها می گذرد ، خواهرتان ازدواج می کند و باز هم خبری از ازدواج شما نیست . سرانجام شما در وضعیتی قرار می گیرید که به تهدید روی می آورید و می گویید:« اگر ازدواج نکنیم از تو جدا خواهم شد» ولی این کار را نمی کنید و این کار تنها رابطه شما را سردتر می کند.

اشتباهات در دوران عقد

بی مسئولیتی به دنبال زندگی با هم پیش از ازدواج

نامزدهایی که پیش از ازدواج با هم زندگی می کنند در مورد ازدواج عقیده محکمی ندارند و برای ماندن در کنار هم تلاش نمی کنند و از زیر بار مسئولیت رفتن شانه خالی می کنند .

آنها وقتی با مشکلی مواجه می شوند سریعا به جدایی فکر می کنند زیرا چنانچه چندین بار در بخش سبک زندگی نمناک اشاره شده است هیچ تعهدی برای نگه داشتن آنها کنار هم وجود ندارد.مسئولیت قانونی و عرفی که ازدواج برای شما دارد سبب می گردد هنگام ایجاد مشکلات با هم همراه شوید و با موانع و مشکلات با قدرت روبرو شوید.

افزایش احتمال طلاق با زندگی کردن نامزدها زیر یک سقف

زندگی زیر یک سقف برای زوج هایی که با هم نامزدند احتمال طلاق را افزایش می دهد. این زوج ها برای آماده کردن خودشان برای یک زندگی مشترک سالم باید دیدارهای فراوان به منظور به دست آوردن شناخت کافی با هم داشته باشند تا ارزش های مشترک یکدیگر را بیابند. آنها می توانند در کلاس های آمادگی برای ازدواج شرکت کنند و مهارت های ارتباطی و روش های زندگی مسالمت آمیز را بیاموزند .

مشکلات زندگی در دوران نامزدی

هیجان تازه عروس و داماد بودن را از بین نبرید

اگر در دوران نامزدی با هم زندگی کنید طعم شیرین آغاز یک زندگی نو را از خود بعد از ازدواج و رسمیت بخشیدن به آن گرفته اید و تجربه لذت بخش تازه عروس بودن و به دست داشتن حلقه ازدواج برای نشان دادن تعهدتان را از دست داده اید .

اگر فکر می کنید ادامه زندگی زناشویی در دنیای امروز با خوبی و خوشی ممکن نیست ، اشتباه فکر می کنید زیرا هنوز زوج های بسیار زیادی وجود دارند که مصداق این جمله افسانه ای هستند « آنها تا آخر عمر به خوبی و خوشی زندگی کردند» پس تنها کافیست خودتان را بشناسید و دلیل خود از زندگی را بدانید.

این ها تنها بخشی از مشکلاتی بودند که زندگی زیر یک سقف پیش از ازدواج برای شما به همراه خواهد داشت. مشکلاتی که باعث می شوند یک دور باطل را برای مدت های زیاد و یا حتی سال ها برای حفظ رابطه و کشاندن آن به سوی ازدواج تکرار کنید. تجربه ای که باعث تحقیر و شکستن قلبتان خواهد شد و زخم هایی جبران نشدنی بر روح شما خواهد گذاشت.

لطفا نطرات خودرابرای ماارسال کنید.

برای دریافت مشاوره باشماره09058956770تماس بگیرید.

موافقین ۰ مخالفین ۰

بعداز خیانت همسرم‌چه کنم؟

 

به این موضوع فکر کنید که برملا کردن این امر پس از خیانت همسر چه پیامد هایی خواهد داشت؟

پس از آنکه متوجه خیانت همسر خود می شوید، باید چکار کنید؟

و چه کاری نباید انجام دهید؟ این مقاله به ما گام های موثری را بعد از خیانت همسر پیشنهاد می دهد:

زمانی که متوجه روابط پنهان همسر خود می شوید، وحشت، سردرگمی، رنج روحی و جسمی تمام وجود شما را فرا گرفته و شما را در وضعیتی تاریک و مبهم قرار می دهد.

سیلی از نصیحت و راهنمایی از طرف خانواده و دوستان، کتاب ها، و اینترنت به سمت شما روانه می شوند. زندگی شما به شدت دستخوش تغییر می شود.

مهم نیست چقدر همسر خیانت کار شما ابراز پشیمانی کند، شما قانع نشده و بی اعتمادی بر تمام وجود شما و رابطه تان سایه افکنده است.

پس از خیانت همسر

  1. شما ممکن است بخواهید بلافاصله از طریق شبکه های اجتماعی، تلفن، یا ایمیل تمامی افرادی که می شناسید را از کاری که او با شما انجام داده است آگاه سازید. نفس عمیقی بکشید. با استدلال و براساس منطق رفتار کنید و از کارهای عجولانه و بدون فکر خود داری کنید.
  2. به خاطر داشته باشید که حتی اگر اکنون به نظر غیر ممکن برسد، اما ممکن است بتوانید مشکلات رابطه ی خود را حل کنید. با گذشت زمان ممکن است احساس کنید که می توانید او را ببخشید.
  3. اگر تمام آشنایان و دوستان خود را متقاعد کرده باشید که همسرتان با بی رحمی تمام به شما خیانت کرده و موجب رنج  دیدن شما شده است و این که باور کنند همسر شما را مانند یک هیولای دیو صفت تصور کنند، می تواند پذیرش مجدد او به عنوان همسر شما را برای آنها نیز بسیار دشوارتر سازد و واکنش های خانواده و دوستان شما می تواند حتی زمانی که مشکلات وخشم موجود میان شما و همسرتان برطرف شده باشد برای رابطه ی شما  موجب مشکلات متعددی شوند.

 

این مسئله را تنها با افرادی که مورد اعتماد شما هستند مطرح کنید.

پشتیبانی عاطفی، صرف نظر از اینکه رابطه ی شما نجات خواهد یافت یا خیر، برای تسلا و تسکین درد شما لازم است.

خود را حبس نکرده و از دیگران دوری نکنید، شما به دوستان خوب خود برای ایجاد و حفظ توان کافی برای از سر گذراندن این سختی نیاز دارید.

پس لطفا به هر کسی چیزی نگویید.

پس از آنکه وضعیت خود را با تعداد اندکی از دوستان مورد اعتماد خود در میان گذاشتید، ممکن است تصمیم بگیرید تا این موضوع را به همه بگویید.

در چنین وضعیتی حتی اگر این کار را انجام دهید و این خبر بد در مورد همسرتان را در اختیار همه بگذارید، تصمیم شما دیگر عجولانه نیست و با فکر کافی انجام گرفته است.

این مسئله نشان دهنده ی توانایی شما برای اتخاذ تصمیمات قاطع و دقیق و همچنین توانایی شما برای خویشتن داری و کنترل رفتارهای خود حتی در موقعیت های دشوار است.

پس از خیانت همسر

بلافاصله تصمیم به ترک خانه و اسباب کشی نگیرید.

اگر نمی توانید با او زیر یک سقف باشید، ابتدا برنامه ی کوتاه مدتی برای ترک آن خانه بگیرید تا زمانی برای بدست آوردن ثبات از دست رفته خود داشته باشید.

ممکن است حتی فکر کردن به زندگی با این فرد که شما فکر می کردید او را می شناسید، و نقاط ضعف و راز های خود را با او درمیان گذاشته اید، به نظر غیر ممکن برسد.

اما به خود زمان کافی بدهید تا به اینکه چه چیزی به نفع شما خواهد بود فکر کنید و به راحتی بر اثر رنج وارده به خودتان صدمه نزنید.

زوج های بسیاری هستند که پس از چند ماه از برملا شدن رابطه ی پنهانی یکی از آنها، دوباره زند گی در زیر یک سقف را شروع می کنند.

انتقام جویی پس از خیانت همسر به بهبود شرایط کمک نخواهد کرد.

برخورد های احساسی پس از خیانت همسر ، چه در سخن گفتن و یا برخورد فیزیکی با همسر خیانت کار، کاری درقبال ریشه ی مشکل شما انجام نخواهد داد.

اینکه بخواهید حرف های تند و آزار دهنده ای به او بزنید، کاملا قابل درک است، اما ولی این اقدامات ویرانگر می توانند هرگونه شانس بازسازی اعتماد و امنیت عاطفی میان شما را حتی کمرنگتر سازند. احترام متقابل در آینده تنها در شرایطی حاصل خواهد شد که با آگاهی کامل در جهت بدست آوردن آن اقدام کنید.

خشم پس از خیانت همسر

3-خشونت فیزیکی

بسیاری از مردم معتقدند که خشونت فیزیکی تنها زمانی اتفاق می افتد که مردی یک زن را کتک بزند.

اعمال خشونت فیزیکی محدودیت جنسیتی ندارد.

صرف نظر از آنکه چه کسی آغازگر خشونت باشد و یا مرتک اعمال خشونت بار شود،همواره نتایجی ویرانگر خواهد داشت.

تعقیب فردی که با همسر شما رابطه داشته است یا ارسال مطالبی ناخوشایند از او در شبکه های مجازی ممکن است اندکی خشنودی موقتی را برای شما در پی داشته باشد، ولی در درازمدت هیچ حاصلی نخواهد داشت.

انرژی خود را برای این امور بیهوده مصرف نکنید.

نگذارید یک همسر دروغگو کنترل شما را به هم بزند و نتوانید درست تصمیم بگیرید.

اگر دارای فرزند هستید، بیاد داشته باشید، مسئولیت حمایت از آنها با شماست.

زمانی که حرف های بدی در مورد پدر یا مادر او می زنید، آنها رنج خواهند برد.

شما سعی دارید فردی که موجب جریحه دار شدن احساست شما شده است را رنج دهید، اما ممکن است در پایان متوجه شوید که همزمان موجب رنج کودکان خود نیز شده اید، و آنها مستحق آن نیستند.

حتی با این راهنمایی ها، مواجه شدن با خیانت می تواند بسیار آزار دهنده باشد.

سعی کنید متوجه شوید چه کاری به نفع شما خواهد بود. گاهی اوقات زوج ها می توانند بر مصائب ناشی از خیانت فایق آمده و رابطه ی خود را مانند قبل و یا حتی بهتر، بازسازی کنند. ولی بسیاری اوقات نیز چنین نتایجی ناممکن است.

مهم نیست که وضعیت را چگونه می بینید، همزمان با بررسی راه های پیش روی خود سعی کنید با خودتان مهربان باشید ولی از احساس ترحم در قبال خود بپرهیزید.

آیا اعتماد کامل به همسرم، مانع خیانت می شود؟

همسرانی که تجربه بی وفایی و خیانت ندارند، اغلب در ابتدا بسیار به همسرشان اعتماد می کنند. آن ها باور ندارند که ممکن است بی وفایی ازدواج شان را تخریب کند.

من اغلب می شنوم که همسران می گویند: « همسرم هرگز به من خیانت نمی کند، به او اعتماد کامل دارم» یا «او دارای باورهای مذهبی اخلاقی خاصی است که انجام چنین عملی را غیر ممکن می کند»

اما باید بدانیم که وقتی فردی به همسرش خیانت می کند، این عمل در ابتدا برای خودش نیز تعجب آور است.

این اشخاص اغلب می گویند:

«من همیشه اشخاصی را که به همسرشان بی وفایی می کردند، خودخواه و گمراه و ضعیف النفس می دانستم. هرگز تصور نمی کردم خودم روزی به همسرم خیانت کنم».

البته هدف از بیان این مطلب عادی بودن خیانت نیست. حقیقت این است که اعتماد کامل نسبت به خود یا همسرمان برخلاف تصور معمول، ما را از خطا و لغزش محافظت نمی کند چرا که مطمئن بودن از خود باعث می شود که فرد از قرار گرفتن در شرایط و موقعیت های پرخطر که منجر به خیانت می شود ترسی نداشته باشد.

در واقع خیانت مانند اعتیاد ( اعتیاد به مواد یا اعتیاد به اینترنت، اعتیاد به بازی های کامپیوتری، اعتیاد به خرید و…) موضوعی تدریجی و از روی غفلت می باشد.

چرا سوالات در مورد خیانت همسر را نمی پرسیم و می گذاریم کار از کار بگذرد.

مهم ترین فاکتورهای تاثیر گذار بر خیانت کدام هستند؟

همان طور که هیچ فرد معتادی عمدا و با قصد و نیت قبلی برای معتاد شدن اقدام به مصرف مواد نداشته، هیچ مرد و زنی هم نبوده که به عمد و با نیت قبلی اقدام به خیانت کند.

وسوسه و میلی که منجر به خیانت می شود تا حدودی تابع شرایط و به صورت تدریجی بوده و این اطمینان صددرصدی به خود یا همسر راهکار معقولی نیست.

البته بعد افراطی این قضیه یعنی شک و مراقبت بیش از اندازه که منجر به استرس و نگرانی شدید می شود نیز توصیه نمی شود.

در اکثر موارد بی وفایی به صورت تدریجی و بدون برنامه در پی یک اتفاق عادی شروع شده و کم کم این صمیمیت بیشتر و در نهایت منجر به خیانت می شود.

در واقع همین تدریجی بودن و نداشتن برنامه اولیه به این کار، ظاهری طبیعی می دهد.

این شروع تدریجی ممکن است در مسافرت ها، محل کار، بخصوص در فضای مجازی و موقعیت های زیادی رخ دهد، که به یک صمیمیت تدریجی و در نهایت خیانت منجر شود.

این شروع پردردسر در اغلب موارد – اما نه همیشه- با برطرف نشدن نیازهای عاطفی و فاصله میان همسران همراه است.

جلوگیری از خیانت همسر

برای جلوگیری از خیانت همسر نیازهای زیر را برطرف کنید:

پس از صحبت های متعدد با صدها زن و مرد درباره ی نیازهای هیجانی، ده نیاز که برای اغلب اشخاص که در اولویت قرار دارد،کشف شده.

این نیازها عبارتند از:

  • نیاز به تحسین،
  • محبت،
  • گفتگو،
  • حمایت خانوادگی،
  • تعهد خانوادگی،
  • حمایت مالی،
  • صداقت و روراستی،
  • جذابیت جسمانی،
  • بازسازی ارتباط
  • و ارضای جنسی.
  • لطفا نظرات خودرابرای ماارسال کنید.
  • برای دریافت مشاوره با شماره09058956770تماس بگیرید.
موافقین ۰ مخالفین ۰

فواید نوازش کردن

- نوازش کردن رفتاری حیاتی و اصیل است که متأسفانه کمتر به آن توجه می‌کنیم. دیده‌اید که گربه‌ها چطور وقتی کسی دستی به سرشان می‌کشد یا پشتشان را نوازش می‌کند آرام می‌شوند؟ ما نیز بعضی‌اوقات به تنها چیزی که نیاز داریم نوازش است. اینکه همسرمان نا غافل دستمان را بگیرد یا سرمان را روی سینه‌اش بگذارد و نوازشمان کند. هیچ‌چیز با قدرتی که چنین رفتاری دارد برابری نمی‌کند. این معجزه لمس کردن است. وقتی‌که به‌دوراز کلمات قابل تفسیر، سلول‌های پوست دست که بیشترین حس‌گرهای عاطفی را دارند، دست شما را لمس می‌کنند، انرژی فراوانی بین دودست ردوبدل می‌شود که حاوی اطلاعاتی است که ساعت‌ها گفتگوی عاشقانه آن‌ها را منتقل نمی‌کند.

 

نوازش و لمس

 

چرا لمس بسیار مهم است

مطالعات نشان داده است کودکانی که بدون لمس عاطفی رشد می‌کنند دارای مشکلات شدید رشد بوده و قادر به ارتباط اجتماعی نیستند.

با لمس کردن، مناطق خاصی از مغز ما فعال می‌شود، بنابراین بر فرآیندهای فکری، واکنش‌ها و حتی پاسخ‌های فیزیولوژیکی ما تأثیر می‌گذارد.

به‌عنوان‌ مثال،یک مطالعهگزارش کرده است که اسکن‌های مغزی نشان داده است که لمس عاطفی قشر orbitofrontal مغزرا که مرتبط با یادگیری و تصمیم‌گیری و همچنین مسئول رفتارهای عاطفی و اجتماعی است فعال می‌کند.

آزمایش‌های خاصی همچنین نشان داده‌اند که بوسه عاشقانه به شریک زندگی، ابزار مهمی است - بخصوص برای خانم‌ها، زیرا ترکیب شیمیایی شخصی شده موجود در بزاق هر فرد، اطلاعات مهمی را در مورد سازگاری فیزیولوژیکی آن‌ها به مغز منتقل می‌کند.

فایده‌های نوازش یا لمس عاطفی به سلامت جسمی و سلامت روان نیز گسترش می‌یابد.

مطالعه‌ای که در سال 2014 در مجله Psychological Science منتشر شد،حاکی از آن است که در آغوش گرفتن و نوازش کردن دارای اثر محافظتی در برابر عفونت‌های تنفسی است.

همچنین، در بین افرادی که مریض می‌شوند، کسانی که در قالب لمس و نوازش پشتیبانی عاطفی دریافت کرده‌اند، علائم کمتری از عفونت نشان دادند.

مطالعات دیگر نشان می‌دهد، زوج‌هایی که شرکای خود را مرتب در آغوش می‌گیرند،فشار خون و ضربان قلب کمتری دارند، این نشان می‌دهد که نوازش کردن و لمس عاطفی می‌تواند برای قلب به معنای واقعی کلمه و نه صرفاً استعاره‌ای سودمند باشد.

تحقیقات نشان داده است که بوسه‌های عاشقانه زوج‌ها به تقویت سیستم ایمنی بدن نیز کمک می‌کند. دانشمندان گزارش می‌دهند،هنگامی‌که دو زوج یکدیگر را می‌بوسند،"80 میلیون باکتری به ازای هر بوسه صمیمی 10 ثانیه‌ای" منتقل می‌شود.

این ممکن است به نظر منزجرکننده باشد، اما مفید است چراکه این تبادل میکروبی تقریباً مانند واکسن عمل می‌کند و سیستم ایمنی بدن را با تهدیدات جدید باکتریایی جدید آشنا کرده و اثربخشی آن را در برابر انواع متنوعی از پاتوژن ها تقویت می‌کند.

سرانجام آنکه، لمس برای تسکین دردهای جسمی نیز بسیار مؤثر است. ماساژ درمانیمی‌تواند روش عالی برای تسکین انواع دردها باشد، ازسردرد گرفتهتاکمردرد.

چنانکه ملاحظه شد لمس شدن و مورد نوازش قرار گرفتن غذای موردنیاز جسم و مغز عاطفی ما برای احساس بخشی از این جهان بودن است. متأسفانه در برخی روابط زناشویی یکی از دو نفر ممکن است فاقد خرد عاطفی ضمنی در نوازش‌های ساده خود باشد، امری که به ایجاد رابطه‌ای اصیل و مستحکم ضربه می‌زند. در این موارد،سوی دیگر رابطه ازلحاظ عاطفی محروم می‌شود و در احساس و اعتبار رابطه شک خواهد کرد. این زمانی است که جدایی عاطفی در زندگی رخ می‌دهد.

توصیه‌هایی برای نوازش کردن

نوازش سلاحی قدرتمند است، یک ژست اساسی که تمام عواطف، تعادل درونی و بهزیستی روان‌شناختی را در برمی‌گیرد.

نوازش روابط عاطفی را مجدداً تأیید می‌کند و آن را می‌سازد؛ و مانند یک چادر نامرئی ما را با شخصی که درقلب ما ساکن است یکی می‌کند. هیچ فناوری‌ای نمی‌تواند چیزی را جایگزین آن کند: هیچ دستگاهی گرمای آغوش و شیرینی نوازش را ندارد. بااین‌حال نوازش کردن باید واجد خصوصیاتی باشد تا تأثیر جادویی خود را بر جا بگذارد.

در ادامه با مهم‌ترین خصوصیات و پیامدهای روانشناختی نوازش آشنا می‌شوید.

بی‌قیدوشرط نوازش کنید: برای اینکه نوازش تأثیر متعالی خود را داشته باشد، باید بدون قید و شرط باشد. وجود آشکار یا ضمنی پیش‌شرط برای نوازش از تأثیر آن می‌کاهد. نوازش کردن باید مستقیماً از قلب شما نشات بگیرد. تنها در این صورت است که نتیجه‌بخش است. اگر نوازش صمیمانه و بدون قید و شرط باشد، ارتباط برقرار می‌شود و دو نفر خود را جزئی از یکدیگر می‌دانند.

نوازش بیش از همه محرکی حسی است که موجب تولید حس می‌شود؛ اما تنها زمانی به بیدار کردن احساسات و احساسات مثبت می‌انجامد که بی‌قیدوشرط باشد در غیر این صورت ممکن است پیامدهای حسی و عاطفی ناخوشایندی در طرف مقابل برجا بگذارد.

نوازش را به روال تبدیل کنید: اگر می‌خواهید فواید نوازش را به‌تمامی دریابید از هر فرصتی برای لمس، نوازش یا در آغوش گرفتن و بوسیدن همسرتان استفاده کنید. هر چه در طی شبانه‌روز ارتباط لمسی و تماس عاطفی بیشتری بین زن و مرد وجود داشته باشد از میزان استرس، تنش و غرولند کم می‌شود. گرفتن ساده دست همسر در دست به هنگام تماشای تلویزیون، در آغوش گرفتن پیش از ترک منزل و پس از ورود به منزل، بوسه خواب و بوسه بیداری ... مثال‌هایی است که می‌توانند به روال روزانه تبدیل شوند.

 

پیش چشم فرزندان نوازش کنید: در زندگی‌های زناشویی غالباً روابط عاطفی و ارتباط‌های تماسی اعم از در آغوش گرفتن، بوسیدن و نوازش کردن به زمان و مکان‌های خاص تبعید می‌شود و فرزندان چندان‌که شاهد بگوومگوهای والدین هستند به‌ندرت شاهد در آغوش گرفتن یا نوازش آن‌ها توسط یکدیگر هستند. این باعث می‌شود تصویری که از خانواده در ذهن کودک شکل می‌گیرد تحریف‌شده تثبیت شود.

 روانشناسان معتقدند مشاهده نوازش و تماس عاطفی بین والدین علاوه بر انتقال فضای همدلی و محبت به فرزندان از منظر الگوسازی هم مؤثر است؛ بنابراین اجازه دهید تا کودکان شما از بچگی با نوازش کردن در خانواده آشنا شوند.

 

نوازش بخشی از ما را منتقل می‌کند: مردم به‌سادگی برای لذت بردن، تسکین دادن یا مراقبت و رضایت بخشیدن به دیگران نوازش نمی‌دهند.ما نوازش می‌کنیم تا بخشی از خودمان را منتقل کنیم و پیوند برقرار کنیم.

نوازش می‌تواند در مورد ما چیزهای زیادی بگوید. بنابراین، ما باید آن‌ها را با آرامش و ظرافت انتقال دهیم چراکه می‌تواند احساسات ناخوشایند ما را نیز منتقل کند.

نوازش به‌عنوان بخشی از دل‌بستگی سالم: درست است که غالباً دل‌بستگی به‌عنوان "وابستگی" تلقی می‌شود؛ یعنی به چیز یا شخصی بیش‌ازحد چسبیدن و متصل شدن؛ اما از دیدگاه عاطفی، افراد برای ایجاد پیوند، نیاز به دل‌بستگی سالم دارند. نوازش رفتاری است که از طریق آن دل‌بستگی خود را به دیگری تأیید می‌‌کنیم و همچنین دیگری را به خود دل‌بسته می‌کنیم.

 

خلاصه: نوازش کلمه‌ای است که بر روی پوست حک‌شده است و همه ما باید آن را دریابیم، زیرا برای قلب‌های شکسته  مرحمی بهتر از نوازش وجود ندارد.

لطفا نظرات خودرابرای ماارسال کنید.

برای دریافت مشاوره باشماره09058956770تماس بگیرید.

 

موافقین ۰ مخالفین ۰