مشاور|خانواده|ازدواج|طلاق|خیانت|زوج|روانشناس

حل مشکلات خانوادگی خود را به من بسپاریدو شرایط را خیلی سریع بهبود ببخشید 09058956770

۱۷ مطلب در فروردين ۱۳۹۹ ثبت شده است

نقد وبررسی روانشناسی فیلم پلتفرم

پلتفرم (The Platform)

نتفیلکس در چند سال گذشته نشان داده که یکی از کارآمدترین و موفق ترین اتاق فکرها در میان کمپانی های ساخت و عرضه فیلم را دارد. کمپانی که با در نظر گرفتن شرایط اجتماعی و سیاسی، به تولید و پخش آثار سینمایی می پردازد و همچنین در فصل جوایز، با تعیین یک استراژی دقیق و موفق، آثاری را به رقابت های سینمایی می فرستد که احتمال موفقیت آنها بسیار زیاد است. این کمپانی در جدیدترین اقدام خود، فیلمی اسپانیایی تحت عنوان « پلتفرم » را به انحصار خود درآورده است. فیلمی که پیش از این، اکرانش در جشنواره فیلم تورنتو با تشویق های فراوان مواجه شده و بود پس از آن موفقیت بود که نتفلیکس تصمیم گرفت حق پخش انحصاری آن را کسب نماید و در بهترین زمان ممکن آن را به صورت عمومی عرضه کند. ( ادامه مطلب بخش های زیادی از قصه فیلم را لو می دهد )

« پتلفرم » برخلاف دیگر آثار سینمایی، اثری قصه گو محسوب نمی شود و هرآنچه که در فیلم مشاهده می کنیم، نماد و استعاره ای از وضعیت امروز بشر است. فیلم در ابتدا ما را با جوانی به نام گورنگ آشنا می کند که خودخواسته به محلی برای ترک سیگار مراجعه کرده و در قبال دریافت یک مدرک مهم، تن به حضور در پروژه ای شبیه به قرنطینه با طبقات متعدد است. وی زمانی که از خواب بیدار می شود، خود را در طبقه چهل و هشتم می یابد و متوجه می شود از طریق حفره ای که در میانه اتاق قرار گرفته، می تواند به طبقات بالا تر و پایین تر خود نگاه کرده و بنا به جایگاهی که دارد، برای طبقات پایین تر تصمیم بگیرد.

پلتفرم (The Platform)

پلتفرمی که در فیلم معرفی می شود، در همان دقایق ابتدایی تکلیف خودش را با تماشاگر مشخص می کند. جایی که شخصیت پیرمرد به نام تریماگاسی در دیالوگی به گورنگ اعلام می کند که از طریق حفره یا دریچه ای که در وسط اتاق قرار گرفته، او می تواند افراد طبقه بالا یا پایین خود را ببیند اما نمی تواند با آنها صحبت کند. او در توجیه سخنان خود به گورنگ اعلام می کند:« با طبقات پایین صحبت نکن چون جایگاه شان از تو پایین تر است و نباید با آنها ارتباط برقراری کنی » و زمانی که گورنگ به بالا و در واقع افراد طبقه بالا نگاه می کند، تریماگاسی بار دیگر به او گوشزد می کند: « با افراد بالا هم صحبت نکن چون آنها بالاتر از تو هستند و کاری به کار تو ندارند! »، تمثیلی از روابط میان انسانها در عصر حاضر که دیگری را جز زمانی که در جایگاه اجتماعی خودشان باشد نمی بینند و تمایلی برای ارتباط برقرار کردن با آن ندارند. چراکه ارتباط با طبقه آسیب پذیر در منظر آنها می تواند به جایگاه اجتماعی شان خدشه وارد کند و در آن سو، از ترس مچاله نشدن و تحقیر نشدن از سوی طبقه بالاتر، قید ارتباط با آنها را می زند.

« پلتفرم » در تعریف شخصیت پردازی آدمهایش نیز به جزئیات اهمیت فراوانی داده است. گورنگ نماینده طیفی از جامعه است که کتاب در دست دارد و برای فرار از تبدیل شدنش به یک قربانی بزرگ نظام سرمایه داری، به آن پناه می برد اما در نقطه مقابل، تریماگاسی یک مثال تمام و عیار از مسخ شدن افراد در دام تبلیغات تلویزیونی است. وی درباره دلایل حضورش در پلتفرم می گوید که به تماشای یک تبلیغات تلویزیونی نشسته بود که در آن یک چاقوی تیز معرفی شده بود که حتی می توانست یک آجر را ببُرد! وی پس از دیدن این تبلیغ به این فکر افتاده که شاید زندگی اش تا امروز به پوچی گذشته باشد چراکه خوشی های کوچکی مثل بریدن نان یا آجر را تجربه نکرده است! وضعیت تریماگاسی کنایه ای به وضعیت امروز انسان در مواجه با تبلیغات بی اهمیتی که در بیننده این توهم بزرگ را ایجاد می کنند که با داشتن آنها می تواند  فرد مهم تر، محترم تر و البته موفق تری باشد که تمام این موارد جز یک حربه ای برای خالی کردن جیب شهروندان نیست.

پلتفرم (The Platform)

در ادامه سکویی از طبقات بالاتر به طبقه چهل و هشتم می آید. سکویی که بر روی آن غذاهای متنوعی قرار گرفته و تریماگاسی و گورنگ تنها چند دقیقه فرصت دارند آن غذاها را مصرف نمایند و انرژی شان را برای باقی روز حفظ کنند. اما آن میز غذای رنگارنگ در واقع پسمانده غذای طبقات بالایی است که حالا به طبقه چهل و هشتم آمده و پس از آنکه تریماگاسی و گورنگ از آن تغذیه کنند، باقی مانده آن نیز به طبقات پایین تر ارسال خواهد شد. غذای پسمانده که نقشی اساسی در فیلم ایفا می کند، یک کنایه آشکار به وضعیت نظام سرمایه داری در نظام کنونی جهان است. جایی که تمام منابع غذایی با تنوع بسیار در اختیار عده ای معدود قرار گرفته که اگر رغبتی برای استفاده از آن نداشته باشند، با بی میلی آن را به طبقات دیگر اجتماع سوق می دهند تا از آن استفاده نماید.

تریماگاسی پس از اینکه سهم غذای پسمانده خود را مصرف می کند و سکو به سوی طبقات پایین تر حرکت می کند، آب دهان خود را با نفرت بر روی غذا پرتاب می کند. این اقدام او با واکنش تعجب برانگیز گورنگ مواجه می شود که از او دلیل انجام این کار را جویا می شود و تریماگاسی در پاسخ به او می گوید: « تا پایینی ها آن را بخورند! » و زمانی که گورنگ به او می گوید:«  آیا از اینکه طبقات بالا هم اینکار را برای تو انجام بدهند خوشحال می شوی؟ » می گوید: « احتمالا این کار رو انجام میدن!». جمله ای که چندین بار در طول فیلم از زبان تریماگاسی برای توجیه تمام رفتارهای اشتباهش استفاده می شود و  تمثیلی آشکار از وضعیت امروز بشر در مواجه با هم نوع خود است. جایی که ارزش های انسانی فدای جایگاه اجتماعی شده و اشتهای سیری ناپذیر و جنون رفتار سرمایه داران، به صورت یک عقده در ذهن طبقات ضعیف تر جای باز کرده است. جامعه ای که در آن افراد ترجیح می دهند طبقات پایین تر را تحقیر نمایند تا کمی مزه قدرت را بچشند حتی اگر این قدرت پوشالی باشد.

پلتفرم (The Platform)

زمانی که گورنگ متوجه می شود طبقات بسیاری زیر او و تریماگاسی قرار دارند که شاید غذا به آنها نمی رسد و از گرسنگی تلف می شوند، سعی می کند تا به طبقه بالایی اطلاع دهد که از میزان غذای مصرفی شان بکاهند تا به طبقات دیگر هم برسد اما با واکنش سخت تریماگاسی مواجه می شود که او را " کمونیست " خطاب می کند و اعلام می کند که با افراد طبقه بالا در مورد جیره بندی صحبت نکنند چراکه آنها اصلا علاقه ای به کمونیست ها ندارند! تریماگاسی در اینجا آشکارا تفکری را رهبری می کند که براساس آن هر دیدگاه اجتماعی مخالف نظام حاکم سرمایه داری، می تواند منجر به ایجاد برچسب های گوناگونی نظیر تفکرات " کمونیستی " شود. چه بسا نفرات بسیاری در طول تاریخ وجود داشته اند که نظریه های جامعه شناسانه و اصلاحی ارائه داده اند اما به جای نقد و تحلیل نظریاتشان، به فاسد بودن و کمونیست بودن متهم شده و سرنوشت متفاوتی نصیب شان شد!

یکی از کلیدی ترین سکانس های فیلم، سکانس صحبت های آخرِ ماه میان تریماگاسی و گورنگ است. جایی که در نیمه شب بوی گاز به مشام رسیده و به معنی آن است که آنها بیهوش شده و در طبقات نامشخصی بیدار می شوند. در این گفتگو تریماگاسی از گورنگ درباره اعتقاداش به پروردگار سوال می کند و سپس عنوان می کند:« حداقل این ماه بهش معتقدم! ». جمله ای که به وضوح نشان می دهد بشر در هنگام مواجه با ترس به سراغ اعتقادات مذهبی خود می رود و برای رسیدن به آرامش و امید برای رهایی از مخمصه، به او متوسل می شود. تریماگاسی در طول مدتی که هم طبقه گورنگ بود، کوچکترین رحم و مهربانی را برای افراد طبقه پایین به کار نمی گرفت اما در دقایق مواجه با حقیقت که احتمال دارد پس از بیدار شدن به طبقات بسیار پایین تری منتقل شود، انسان معتقدی می شود و از گورنگ می خواهد برای او و خودش دعا کند تا مورد لطف پروردگار قرار بگیرد؛ نوعی از اعتقاد که در جوامع کنونی بسیار یافت می شود!

پلتفرم (The Platform)

تریماگاسی حتی در هنگام صحبت های آخر پیش از انتقال به حفره ای جدید، به گورنگ از آنچه که در ذهنش می گذرد می گوید. وی در دیالوگی جالب و کنایه وار عنوان می کند که مانند آنچه که به گورنگ وعده داده اند، احتمالا او نیز با یک مدرک دانشگاهی معتبر از حفره خارج خواهد شد. دیالوگی که در راستای تفکرات پوچ او از تبلیغات و بدست آوردن چیزهایی است که در زندگی اش ابداً برای او اهمیتی ندارند. مواردی مثل چاقوی بُرنده که هیچ تاثیری در زندگی او در کهنسالی نداشته و حالا خیال خوش بدست آوردن یک مدرک دانشگاهی که به نظر می رسد برای کسی مانند تریماگاسی، حتی از آن چاقوی بُرنده هم بی اهمیت تر باشد. نشانی از طمع و پوچی انسان در جایگاه امروز که حتی نمی داند چه چیز می تواند او را خوشحال تر کند و زندگی بهتری نصیبش کند.

اما بحران با بیدار شدن تریماگاسی و گورنگ در طبقه 173 آغاز می شود. طبقه ای که در آن احتمال رسیدن غذا بسیار اندک است چراکه طبقه های بالاتر قطعاً از سهم خود نگذشته اند و تمام غذا را مصرف کرده اند تا چیزی برای طبقات پایین تر باقی نماند. در این شرایط زمانی و برخلاف آنچه که تصور می شد، رابطه دوستانه میان تریماگاسی و گورنگ کاملاً رنگ عوض می کند. تریماگاسی زمانی که گورنگ را به تخت می بندد، می گوید که او دوست خوبی است اما گرسنگی خوی وحشی انسانها را بیدار می کند و احتمال اینکه پس از مدتی او برای رفع گرسنگی به سراغ کشتنش برود و از گوشت او مصرف کند بسیار زیاد است. وضعیت طبقه 173 به خوبی این پیام را منتقل می کند که انسان در زمان گرسنگی و فقر، نه دوستی می شناسد و نه محبت و نه انسانیتی. در این شرایط به قول تریماگاسی، کتابِ گورنگ که نماینده آگاهی بشر است سازگار نیست بلکه چاقوی خودش اهمیت دارد که می تواند به وسیله آن بکشد و زنده بماند.

پلتفرم (The Platform)

بیدار شدن در طبقه 33 و هم اتاقی شدن با یکی از کارکنان پلتفرم که حالا خودش وارد حفره شده، پیام های دیگری برای مخاطب دارد. گورنگ و ایموگیری از طبقه متوسط و آگاه جامعه محسوب می شوند و در این بین ایموگیری سعی دارد که طبقات پایین تر را از لزوم مصرف بهینه منابع آگاه کند اما هیچکدام از افراد طبقه پایین به نظرات او اهمیتی نمی دهند. در نهایت نیز گورنگ که پیش از این خود در طبقات پایین حضور داشته و می داند که وضعیت چطور مدیریت می شود، به معرکه وارد می شود و به طبقات پایین هشدار می شده اگر آنچه که ایموگیری می خواهد را اجرا نکنند، غذایی که به سمت شان می رود را پر از مدفوع کرده و حتی یک نقطه سالم در آن باقی نمی گذارد و پس از این تهدید است که آنها حرف ایموگیری را جدی می گیرند! کنایه ای از توسل به زور برای اجرای دستوراتی که به نفع بشر است اما گاهی خودخواهی تمام و کمال انسان مانع از اجرای آن می شود و تنها راه باقی مانده در این شرایط، توسل به زور قلمداد می شود!

ایموگیری که خود از کارکنان سیستم یا همان پلتفرم بوده، به گورن اعلام می کند که اطلاعی از وضعیت نداشته و تا به امروز که سالهاست برای سیستم کار می کند، نمی دانسته در طبقات مختلف حفره اینچنین وضعیتی حکمفرماست. او نماینده بخشی از جامعه است که هنوز وجدان و انسانیت در آنها از بین نرفته اما عضو سیستمی شده اند که فساد بصورت سیستماتیک در آن جریان داشته و با زیرکی برای سالها حقیقت آن از مردم پنهان شده است. ایموگیری به حدی به سیستمی که در آن کار می کرده اعتماد داشته که حتی به درستی نمی داند چند طبقه در حفره وجود دارد و آیا نقطه انتهایی نیز برای آن وجود دارد یا خیر؟ شاید به همین دلیل است که او پس از بیدار شدن در طبقه 202 و زیر سوال رفتن تمام باورها و اعتقاداتی که تا آن روز داشته، زندگی خود را پوچ و بی اهمیت پنداشته و به زندگی اش خاتمه می دهد.

پلتفرم (The Platform)

« پلتفرم » در دقایق انتهایی تصمیم می گیرد دو هم اتاقی ( که حالا گورنگ و فردی به نام باهارات است ) را شخصاً برای رعایت عدالت با توسل به زور و خشونت به معرکه بفرستد. آنها خود بر روی میز نشسته و به طبقات پایین می روند تا با توسل به زور، از افراد بخواهند سهم خودشان را مصرف کنند و غذایی برای طبقات پایین نیز باقی بگذارند و پیامی هم برای سیستم ارسال کنند که نشان از همبستگی آنها و مقابله با سیستم داشته باشد. اما زمانی که سفر پر ماجرای آنها آغاز می شود و آنها به طبقات بسیار پایینی که تا آن لحظه ندیده بودند سفر می کنند، با حقایق تلخی مواجه می شوند که کنایه ای به وضعیت امروز بشر دارد. طبقاتی که تا دقایقی پیش حتی کارمند خود پلتفرم اطلاعی از وجود آنها نداشت و دیگر افراد حاضر در حفره نیز در مورد آن چیزی نمی دانستند.

طبقه ای که به نظر می رسد بخشی از بشر فراموش شده امروزی باشد. جمعیتی که در معادلات امروز سیاره زمین نقشی ندارند و هیچکس در مورد آنها نمی داند و اصلاً اطلاعی از حضور یا عدم حضور آنها ندارند. جمعیتی که یا بر اثر گرسنگی تلف شده اند یا یکدیگر را خورده و حتی به آتش کشیده اند. آنچه که برای آنها رخ می دهد برای نظام سرمایه داری اهمیتی ندارد و بشر امروزی نیز که مطیع نظام جهان کنونی است، سالهاست که آنها را فراموش کرده و از فجایعی که برایشان رخ می دهد بی اطلاع است. گورنگ و باهارات در ابتدای مسیر خود برای قانع کردن طبقات بالاتر مجبور به اعمال زور و خشونت هستند چراکه طبقات بالایی علاقه ای برای حمایت از افراد ضعیف تر ندارند و ترجیح می دهند خود تمام منابع را مصرف کنند و هیچ برای آنها باقی نگذارند. اما زمانی که رفته رفته به طبقات پایین تر می روند، متوجه می شوند که ساکنین طبقه پایین به راحتی امکان قانع شدن برای مصرف جیره بندی غذا را دارند و حتی به یکدیگر برای سیر شدن نیز کمک می کنند.

پلتفرم (The Platform)

شاید بزرگترین ایراد « پلتفرم » در پایان بندی باشد. فیلم به خوبی مقدمه چینی مد نظرش را برای زدن ضربه نهایی به ذهن مخاطب مهیا می کند اما در انتهای فیلم، او را با پایانی باز و با انبوهی از پرسش ها و در عین حال که اشاراتی مذهبی به سرنوشت بشر دارد، به حال خود رها می کند، مانند لحظه ای که فردی با اسکانس های فراوان در تختش هیچ ندارد و مفهومی شعار زاده همچون " پول نمی تواند شما را نجات دهد " را در ذهن مخاطب تداعی می کند. گورنگ در انتهای فیلم با دختر بچه که نمادی از معصومیت و زندگی جدید برای بشریت است، بر روی میز شامی که نوری الهی بر آن تابیده شده، به انتهای خط می رسد. گورنگ از روی میز غذا بلند می شود و به کنار می رود و در خیالش با تریماگاسی صحبت می کند. او می پذیرد که نیازی نیست حامل پیام باشد و خودِ پیام ( که دختر بچه است ) می بایست به تنهایی به سیستم برسد تا ایده مرد خردمند اجرا شود. مرد خردمندی که گفته بود مدیران این سیستم نادان و فاسد هستند و برای رساندن پیام باید کارکنان و در واقع بازوی آنها را آگاه کرد.

از این رو، دختر بچه به تنهایی بر روی میز در حالی که خوابیده به بالا فرستاده می شود تا پیامی برای کارکنان سیستم فاسد باشد. کارکنانی که مانند ایموگیری شاید معتقد هستند که در این سیستم هیچ بچه ای خردسالی وجود ندارد اما حالا می توانند با واقعیت مواجه شوند و امیدوار باشند که پس از دیدن آن مانند ایموگیری دچار فروپاشی ذهن نشوند و در عوض سیستم را تغییر دهند. در نمای پایانی فیلم، دختر بچه در حالی که بر روی میز غذا خوابش برده به سمت طبقه 0 بالا می رود. تصویری که با توجه به ساز و کار مذهبی فیلم در فصل پایانی شاید حتی اشاره ای به تابلوی شام آخر داوینچی داشته باشد. با این تفاوت که این بار سفره کاملاً خالی است و بشر به به سمت نابودی کشیده شده است. شاید تنها راه نجات بشر، معصومیت بچه خردسال و در واقع بازگشت به اصل انسانیت است. بچه خردسالی که نماینده آینده بشر است و باید چاره ای برای پایان دادن به ساز و کار حفره و تشکیل جهانی عاری از تبعیض نژادی تلاش کند؛ هرچند که راه بسیار پر فراز و نشیبی پیش روی دارد.

للطفا نظرات خودرابرای ماارسال کنید.

برای دریافت مشاوره باشماره09058956770تماس بگیرید.

موافقین ۰ مخالفین ۰

تکنیک های همسرداری

تکنیک های مهم همسرداری

 

وقتی همسرتان خسته و بی‌حوصله یا گرسنه است خواسته‌هایتان را مطرح نکنید. پیش از غذا خوردن در خواست انجام کاری نکنید.

 

 

همه خانم‌ها دلشان می‌خواهد قلب شوهرشان را کاملا تسخیر کنند و از او حرف‌های حق‌شناسانه و محبت‌آمیز بشنوند، اما اغلب آنها گاه و بیگاه دچار امواج خشم، بی‌احساسی، بی‌حوصلگی و کم‌توجهی شوهرانشان می‌شوند. روانشناسان و مشاوران خانواده اعتقاد دارند که آقایان، پیام‌هاى دیدارى را دریافت مى‌کنند و خانم‌ها پیام‌هاى شنیدارى را دوست دارند.

 

یعنی اگر می‌خواهید جذاب باشید :

 

اول از همه به ظاهر خودتان رسیدگی کنید. توجه به سلامت و فعالیت‌هاى جسمانى، نظیر قدم زدن و نرمش می‌تواند قدرت نفوذ شما را بالا ببرد.

 

سعی کنید خودتان را دوست داشته باشید و فعالیت‌هایی را که خودتان را راضی می‌کند انجام دهید تا اعتماد به نفستان بالا برود. اگر فکر کنید دوست‌ داشتنی نیستید کسی هم شما را دوست نخواهد داشت.

 

سعی کنید شادمانی را به زندگی خود راه دهید. زنانى که همیشه شاد هستند و در مورد خود احساس خوبى دارند، بیشتر مورد توجه همسرشان هستند و از جذابیت بیشترى برخوردارند.

 

وقتی شوهرتان خسته از کار روزانه به خانه برمی‌ گردد به استقبالش بروید و با خوشرویی از او پذیرایی کنید و هنگام رفتن به سر کار او را بدرقه کنید.

 

وسایل او را از دستش بگیرید و از خریدهایش تعریف کنید.

 

اول از همه خبرهای خوب را به او بدهید و نگذارید بچه‌ها در بدو ورود از سر و کول او بالا بروند.

 

اگر زمان غذا خوردن است از پیش آماده باشید و سفره را بچینید.

 

وقتی همسرتان خسته و بی‌حوصله یا گرسنه است خواسته‌هایتان را مطرح نکنید. پیش از غذا خوردن در خواست انجام کاری نکنید.

 

اگر همسرتان بدقولی کرد یا دیر به خانه آمد و توضیحی نداد بعد از رفع خستگی با ملایمت از او علت تاخیرش را بپرسید و بگویید که برای او نگران شده‌اید.

 

اگر همسرتان کم حرف می‌زند فضایی برای تنهایی او قرار دهید و برای سرگرمی خود از کم‌حرفی او شکایت نکنید. اگر تنها می‌مانید شما هم با یک سرگرمی شخصی اوقات خود را پر کنید تا زمانی که همسرتان خود درخواست کند حرف‌هایش را بشنوید.

 

شاید عجیب باشد ولی خیلی شنیده می‌شود که مردان، زنان باهوش را دوست ندارند و دلشان می‌خواهد همسرشان نسبت به آنان معلومات کمتری داشته باشند. این موضوع به آنان حس بهتری می‌دهد و برعکس این موضوع حس حسادت و رقابتشان را برمی‌انگیزد. بنابراین جلوی آنها ابراز فضل نکنید و تا جایی که می‌ توانید با وجود توانایی جسمی و فکری از آنان کمک بخواهید. به همسرتان احترام بگذارید و به جای رقیب درست کردن برای او از او تعریف و تمجید کنید.

 

در ناراحتی‌هایش شریک شوید و شنونده خوبی باشید و پند و اندرز دادن را کنار بگذارید و از گفته‌هایش سوء استفاده نکنید. آشپزخانه پر رونقی داشته باشید و اگر می‌خواهید از شوهرتان کمک بگیرید از کارهای ناشیانه‌اش ایراد نگیرید و هر کار خوب او را تحسین کنید تا برای انجام بقیه کارها، ترغیب شود.

لطفا نظرات خودرابرای ماارسال کنید.

برای دریافت هر گونه مشاوره با شماره09058956770تماس بگیرید.

موافقین ۰ مخالفین ۱

اعتمادبه نفس در رابطه زناشویی

 

 

رابـطـه زنـاشـویـی و اعـتـماد به نـفـس

 

اعتمادبه‌نفس جنسی یعنی اعتماد داشتن به بدن خود و پذیرفتن تصویر آن همان‌طور که هست و توانایی‌هایی که دارد و لذتی که می‌تواند ایجاد کند.

 

احساس آرامش و راضی‌بودن از بدن و رابطه زناشویی کار آسانی نیست اما در هر سنی امکا‌ن‌پذیر است. کافی است احساس آزادی درونی داشته باشید و نگاه مثبتی به خود بیندازید. داشتن اعتماد به نفس جنسی، یعنی جرأت دادن به خود برای ملاقات با همسر و وارد شدن به یک رابطه زناشویی بدون هیچ ترسی...

 

به کسانی که گمان می‌کنند بدنی ایده‌آل ندارند، نمی‌توان اظهار علاقه و با آنها رابطه‌ای را آغاز کرد زیرا دچار نوعی درگیری درونی می‌شوند و به مرور زمان، این درگیری باعث سستی بدنی و کاهش میل و اشتیاق جنسی خواهد شد.

 

نداشتن اعتماد به نفس جنسی به خصوص در میان زنان شایع است. اگر زنان مطمئن باشند از نظر جنسی جذاب هستند و همسرشان دوستشان دارد، اعتماد به نفس جنسی پیدا می‌کنند ولی اگر زنی احساس کند بین او و آنچه در اجتماع مد روز است؛ مانند جوانی، لاغری، عضلانی بودن و... شکاف عمیقی پیش آمده، نگاهی که به خود دارد منتقدانه‌تر می‌شود و همین امر می‌تواند اعتماد به نفس جنسی او را تخریب کند. البته اعتماد به نفس جنسی در مردان هم مهم است. در واقع قدرت نعوظ، اندازه آلت تناسلی و حسی که به همسر خود منتقل می‌کنند و میزان توانایی در ارضا کردن همسر، اعتماد به نفس جنسی‌شان را بالا می‌برد.

 

چگونه اعتماد به نفس جنسی را افزایش دهیم؟

 

برای داشتن اعتماد به نفس جنسی تنها آشتی کردن با بدن خود کافی نیست بلکه از لحاظ روحی و ذهنی نیز باید با خود آشتی کرد. تخیل، احساس و کنجکاوی از اصول اصلی روابط جنسی است. این رابطه را زن و شوهر خلق می‌کنند و بال و پر پیدا می‌کند. زن و شوهر وقتی اعتماد به‌نفس جنسی پیدا می‌کنند که رابطه جنسی‌شان را در نظر خود هیجان‌انگیز جلوه دهند و اجازه بدهند لذت طرف مقابل آنها را درگیر و با خود همراه کند. بهترین دارو برای کسانی که اعتماد به نفس جنسی ندارند، این است که حین برقراری رابطه جنسی، فرد به خود اجازه ‌دهد احساساتش کنترل او را در اختیار بگیرد و این بدنش باشد که هر طور می‌خواهد عمل کند و مغز به هیچ عنوان دخالت نداشته باشد. در واقع اعتماد به نوازش‌ها، بازی‌های جنسی و عمل طرف مقابل است که اعتماد به نفس جنسی فرد را بالا می‌برد.

 

1 به طرف مقابل اعتماد کنید

 

گاهی ترس از اینکه قضاوت طرف مقابل در مورد ما چه باشد، باعث می‌شود به خصوص در اولین برخوردها، میل جنسی به شدت کاهش یابد. گاهی یک کلمه، یک نگاه یا یک تجربه بد، باعث از دست دادن اعتماد به نفس جنسی فرد می‌شود. همسر خوب، همسری است که از نظر جنسی همسر خود را سرکوب نکند و به همراه او یک رابطه لذت‌بخش به وجود آورد. مسخره یا مقایسه کردن اشتباه بزرگی است. اعتماد به نفس جنسی در یک مرد یا زن با نگاه‌های همسر تقویت می‌شود. چیزی به نام حافظه جسمی واقعا وجود دارد. اندام‌های ما تمام تجربه‌های مثبت و منفی را در خود ذخیره می‌کنند. هر چه تجربه‌های مثبت ما بیشتر باشد اعتماد به نفس جسمی و جنسی‌مان بالاتر می‌رود.

 

2 خود را ماساژ دهید

 

سعی کنید هر روز صبح بعد از بیدار شدن یا شب موقع خواب، لباس‌هایتان را درآورید و بدنتان را ماساژ دهید. پاها، شکم، گردن و.... چشمانتان را ببندید، نفس عمیق بکشید و دستانتان را شل کنید. ماساژ باعث کاهش فشارها و فعال‌تر شدن شما می‌شود.

 

3 حرکت داشته باشید

 

بدوید، راه بروید، دوچرخه‌سواری و شنا کنید. نباید فقط برای لاغر شدن یا ماهیچه‌ای کردن بدنتان ورزش کنید. تحرک برای سلامت جسم و آزاد شدن فکر خوب است.

 

4 تفریح کنید

 

اشتیاق، اشتیاق می‌آفریند. برای دیدن یک فیلم خوب به سینما بروید، کتاب خوبی بخوانید و تا می‌توانید تخیل خود را پرورش دهید.

 

5 به احساسات خود توجه کنید

 

در یک رابطه زناشویی، روی عملی که انجام می‌دهید و آنچه حس می‌کنید، تمرکز داشته باشید. تمام حواستان باید به چیزی باشد که روی بدنتان اتفاق می‌افتد. یاد بگیرید هنگام برقراری رابطه جنسی بیش از اینکه با مغزتان فکر کنید، با بدنتان تفکر کنید.

 

6 جرات خواستن پیدا کنید

 

یاد بگیرید در یک رابطه جنسی آنچه دوست دارید، از همسر خود تقاضا کنید. با دادن اطلاعات درست و راهنمایی به جا، هم شما اعتماد به نفس پیدا می‌کنید هم همسرتان.

 

7 گاهی «نه» بگویید

 

اگر از نوعی رفتار خوشتان نمی‌آید به همسرتان بگویید. ساکت بودن در این لحظات باعث کاهش میل جنسی می‌شود

لطفا نظرات خودرابرای ماارسال کنید.

برای دریافت مشاوره با شماره 09058956770تماس بگیرید.

موافقین ۰ مخالفین ۰

علل خیانت در زندگی زوجین

خیانت یکی از تلخ ترین تجربه های زندگی هر فردی می تواند باشد. خیانت یک موضوع بسیار جدی است؛ زیرا اعتماد را از بین می برد و مسلما بدون اعتماد، هیچ رابطه ای دیگر شکل نخواهد گرفت. بدون اعتماد، جامعه، خانواده، موسسات و قطعا ازدواج از بین خواهند رفت. خیانت همچنین اثرات مخربی بر زندگی افراد می گذارد. اثرات خیانت شامل شوک، از دست دادن روحیه، غم و اندوه، از بین رفتن اعتماد به نفس و خشم می باشد. به غیر از اینها بسیاری از افراد که خیانت دیده اند، به دنبال دلیل آن هستند. آنها می خواهند بدانند که چرا شریک زندگیشان به آنها خیانت کرده است. در این مقاله علت خیانت در زندگی مشترک را مورد بررسی قرار داده ایم.

دلایلی که منجر به خیانت زوجین می شود

احساسات، شهوت، جاه طلبی، حرص و طمع همه می تواند باعث شود شخص به دیگران خیانت کند. البته دلایل زیادی وجود دارد که آنها را به طور خلاصه ذکر می کنم اما نمی توان برای آنها اولویت و مرتبه ای در نظر گرفت.

علت خیانت در زندگی مشترک
علت خیانت در زندگی مشترک

سردی روابط

وقتی بین زوج ها روابط محبت آمیز، عاطفی و هیجانی کم می شود و دیگر خبری از احساس شور و عشق اولیه نیست، در این زمان ممکن است یکی از زوج ها وارد رابطه خیانت آمیز شود.

سرد شدن نسبت به ظاهر یکدیگر

در زندگی زناشویی افراد به تدریج ممکن است نسبت به ظاهر همسرشان دلسرد شوند یا اینکه جذابیت های فرد مقابل برایشان یکنواخت و تکراری شده باشد.

اعتماد به نفس پایین و خودانگاره منفی نسبت به خود

افراد برای آنکه عزت نفس و خودانگاره شان را حفظ و تقویت کنند، می کوشند از طریق رفتارهایشان نشان دهند عزت نفس شان بالاست و در این زمینه مشکلی ندارند.

این دسته از اشخاص به دنبال رابطه هایی خارج از سیستم خانواده می گردند تا خودشان را اثبات کنند. البته گاهی هم فرهنگ ها باعث ایجاد این تصورات می شوند. مرد می خواهد از طریق مردانگی و زن از طریق جذابیت، خود را نشان دهد.

داشتن اختلالات و مشکلات روانشناختی

افرادی که دچار یکسری از اختلالات بالینی هستند بیشتر در معرض خیانت به همسرانشان قرار می گیرند. مثلا اشخاصی که کنترل های هیجانی ندارند یا اینکه دچار ضعف شخصیت اند.

ازدواج های اجباری

زن یا مردی که برخلاف میل شان و به دلیل اصرار خانواده تن به ازدواج می دهند، احتمال آن که به همسرشان خیانت کنند بیشتر از سایرین است.

انتقام گرفتن

زن و شوهر ممکن است به خاطر رنجشی که از یکدیگر دارند دست به انتقام بزنند و راه خیانت را انتخاب می کنند. مثلا مردی که به همسرش بدبین است و او را تحت فشار قرار می دهد، همسرش برای انتقام گرفتن از او بی وفایی می کند. این مورد در زنان شایع است چرا که دائما زنان به این فکرند کارهای بدی را که همسرشان در حق شان کرده تلافی کنند.

علت خیانت در زندگی مشترک
علت خیانت در زندگی مشترک

برآورده نشدن نیازهای جنسی

از دیگر علل خیانت در زندگی مشترک می توان به روابط جنسی اشاره کرد. افرادی که در روابط جنسی به مشکل برمی خورند به جای آن که از طریق مشاوره و مراجعه به متخصصان مشکلاتشان را حل کنند، سعی می کنند به همسرشان خیانت کنند. مراجعه به مشاوره می تواند آن ها را در بهبود روابط جنسی زوجین کمک کند.

هیجان خواهی

یکسری از افراد دوست دارند دست به کارهای پنهانی بزنند چرا که برایشان تولید هیجان می کند و این احساس را به دست می آورند که افرادی زرنگی اند و دیگران نمی توانند این قضیه را بفهمند اما این را باید دانست بالاخره روزی این روابط آشکار می شود.

علل اقتصادی

وقتی یکی از همسرها در زندگی مشترک، خواسته های مادی اش برطرف نمی شود وارد رابطه ای قرار می گیرد که مرکز توجه اند و نیازهای اقتصادی شان فراهم می شود که بیشتر در مورد زنان مصداق دارد.

کنجکاوی

گاهی افراد به دلیل صحبت سایرین درباره روابط خارج از سیستم خانواده، به دنبال بی وفایی می روند و به اصطلاح می خواهند ببینند چه خبر است.

لطفا نظرات خودرابرای ماارسال کنید.

برای دریافت مشاوره با شماره09058956770تماس بگیرید.

 
موافقین ۰ مخالفین ۰

آموزش نه گفتن له کودکان

چگونه "نه" گفتن را به کودکمان آموزش دهیم

آموزش نه گفتن به کودکان

چگونه "نه" گفتن را به کودک آموزش دهیم

یکی از مهم ترین راه های محافظت از فرزندتان، آموزش قدرت و توانایی “نه” گفتن به اوست. توانایی نه گفتن فرزندان به این معنا نیست که آنها به هر چیزی نه بگویند. بلکه آنها یاد خواهند گرفت که مجبور نیستند کاری را که راحت نیستند انجام دهند و باید در موقعیت هایی که آنها را ناراحت می کند، سریعا نه بگویند. البته این کار ساده ای نیست و نیاز به صبر و حوصله والدین دارد. در این مقاله با روش های آموزش نه گفتن به کودکان آشنا خواهید شد.

روش های آموزش نه گفتن به کودکان

اهمیت آموزش مهارت نه گفتن به کودکان یک امر ضروری برای زندگی آینده فرزندانتان می باشد. کودکانی که در جریان معادلات ساده زندگی مهارت نه گفتن را یاد می گیرند، در سال های جوانی بدون ترس از قطع شدن رابطه و یا طرد شدن به خواسته دوستی که به او سیگار تعارف می کند نه می گوید و یا در برابر توقع های نابه جای همسرش در سال های بعد بدون ترس از اینکه رابطه اش در زندگی مشترک به خطر بیفتد جواب منفی می دهد. علاوه بر تاثیرات مثبت در آینده کودکان، این کار یکی از بهترین راه های مقابله با آزار جنسی کودکان است.

آموزش نه گفتن به کودکان
آموزش نه گفتن به کودکان

دیکتاتور نباشید

هنوز هم هستند پدر و مادرهایی که سبک فرزند پروری دیکتاتوری را دارند و به این باورند که به خاطر نقش پدر و یا مادر بودن دلیلی برای اینکه فرزندان خود را قانع کنند و علت موضوعی را برای فرزندان خود توضیح دهند وجود ندارد. فقط کافی است تشخیص دهند و بگویند نه. درست است که کودک شما تا سالهای نوجوانی توانایی و ابزاری برای مقاومت در برابر پدر و مادر خود ندارند و خواسته و یا ناخواسته از والدین اطاعت می کنند اما وقتی والدین برای تصمیمات و حرف خود دلیل نمی آورند و توضیح نمی دهند در آینده هم این کودکان نمی توانند در مواردی که با آنها مخالف هستند سربلند و پیروز بیرون بیایند و نمی توانند هنگام نه گفتن منطق خود را بکار گیرند.

به همین دلیل توصیه می کنیم وقت نه گفتن به فرزندتان، دلیل این تصمیم را هم توضیح دهید. مثلا به کوچولوی تان بگویید «نه برایت چیپس نمی خرم، چون دیروز خورده بودی و زیاد خوردنش برایت ضرر دارد»، همین جملات ساده و قابل فهمی که به زبان کودک تان آنها را ادا می کنید، تکلیف او را در آینده در بسیاری از موقعیت هایی که باید نه بگوید روشن می کند.

«نه» سرنوشت ساز است

اگر این نکته ها را بخوانید می فهمید چرا باید به کودک تان نه گفتن را آموزش دهید. اگر به کودک تان یاد دهید به موقع و بجا از این کلمه استفاده کند، آینده اش را بیمه کرده اید. چرا که باعث شده اید او فکرش را به کار بیندازد و تصمیم گیری کند . از خودش در برابر خطرات و سوء استفاده ها محافظت می کند . موفقیت بیشتری را بدست می آورد و همیشه به دنبال موقعیتی بهتر و تصمیم درست تر است و اعتماد به نفس او تقویت می شود و مستقل بودن را یاد می گیرد .

آموزش نه شنیدن

موافقت یک خیابان دو طرفه است. نه تنها آنها اجازه دارند به کسی که به بدن، احساسات و یا فضای شخصی شان وارد می شود نه بگویند، بلکه باید به نه گفتن دیگران هم احترام بگذارند.

وقتی که کودکتان جواب منفی برای خواسته اش می شنود و مدام خواسته اش را تکرار می کند، از سر بی حوصلگی و یا ترحم حرفتان و نظرتان را عوض نکنید. در چنین مواقعی هر چند بار به خواسته و اصرار او جواب منفی بدهید و با رفتاری خوب و مهربانانه علتش را برای او توضیح دهید. در اینصورت او یاد خواهد گرفت که در صورت تکرار خواسته کسی قرار نیست حرفش را عوض کند و در صورتی که منطق و احساسش به او می گوید باید پاسخ منفی دهد و دلیلی ندارد جواب نه خود را تغییر دهد.

این مرحله از آموزش نیاز به صبر و حوصله زیادی دارد. باید بر روی حرفتان ایستادگی کنید و تسلیم کودک نشوید. در صورت تسلیم شدن این باور را به کودک خواهید داد که اگر کسی برای خواسته ای اصرار کرد باید تسلیم شود. فراموش نکنید که کودکان آینه رفتار والدین هستند.

کوپن های تان را نسوزانید

گفتیم کودک تان در کنار کسب کردن مهارت «نه شنیدن»، «نه گفتن» را هم یاد می گیرد، به همین دلیل باید مراقب زمان و شرایطی که کلمه «نه» را به زبان می آورید باشید. برای شروع باید تعداد دفعاتی که پاسخ منفی به زبان می آورید را محدود کنید. یادتان نرود که شما هر روز چند کوپن نه در اختیار دارید و نباید با ولخرجی، کوپن های تان را بسوزانید.
اگر مکرر و بیهوده از این کلمه استفاده کنید باعث میشود که این کلمه در ذهن کودکتان بی ارزش و بی اعتبار شود و همچنین این خطر را دارد که خودش هم نتواند به جا و قاطعانه از این کلمه سرنوشت ساز استفاده کند .

بازی مهارت نه گفتن

یکی از بهترین شیوه های آموزش مهارت های جدید کودک و شناختن آن در زندگی واقعی، نقش بازی کردن است. موقعیت های مختلفی که فرزندتان باید نه بگوید را بازی کنید و کودک را با فضایی که ممکن است در آن قرار بگیرد آشنا کنید تا کودک به راحتی بتواند خودش را در موقعیت قرار داده و نه بگوید

لطفا نظرات خودرابرای ماارسال کنید.

برای دریافت مشاوره با شماره09058956770تماس بگیرید.

 

 

موافقین ۰ مخالفین ۰

مهارت عشق ورزی به همسر

عشق ورزیدن به همسر در زندگی زناشویی

زن و شوهر باید یکدیگر را در مورد نیازهایشان و آنچه از عشق ورزی و ازدواج می‌خواهند آگاه کنند. عشق ورزیدن یک هنر است که نیاز به آموزش دارد.

برخی از نامزدها یا زن و شوهر ها بر سر این موضوع اختلاف دارند که یکی از آنان (اصولا مردها) راه عشق ورزیدن به همسرش را نمی‌داند، نیازهای او را درک نمی‌کند و باید همه چیز را برایش توضیح داد. این شکایت که بیشتر از طرف زنان مطرح می‌شود اغلب با این شکایت از طرف مردان پاسخ داده می‌شود که همسرشان از آنان انتظار ذهن خوانی دارد و طوری رفتار می‌کند که گویی باید به نحوی سحرآمیز نیازهای او را پیش‌بینی کرده، در غیر این صورت عصبانی خواهد شد. مقاله زیر را بخوانید تا با حقیقت موضوع بیشتر آشنا شوید.

عشق ورزیدن افسانه‌ای

 

بسیاری از زنان به یکی از رایج‌ترین و شایع‌ترین افسانه‌های عشقی باور دارند. باوری نادرست درباره عشق که در عمل به رابطه و ازدواج صدمه می‌زند. این افسانه عشقی این است:

«چنانچه نامزد / همسرم به راستی مرا دوست داشته باشد خود به خود خواسته‌ها و نیازهای مرا خواهد فهمید.» این افسانه بدین معنی است که شما هرگز مجبور نیستید خواسته‌ها و نیازهایتان را به او بگویید. شما مجبور نیستید رویاها و آرزوهای پنهان خود را با او در میان بگذارید. چنانچه او همسر مطلوب شما باشد باید خودبه‌خود درونی‌ترین افکار و احساسات شما را کشف کند!

اینکه هرگز مجبور نباشید در مورد خواسته‌ها و نیازهایتان حرفی بزنید. همسرتان شما را دیده و در یک چشم برهم زدن شما را باتمام ظرائف وجودتان شناخته است؛ بیشتر شبیه فیلم‌ها و افسانه‌هاست. به طور حتم این تصویر ذهنی مطلوب از همسر را زمانی که دختربچه کوچکی بیش نبودید، گرفته‌اید و همین که در بزرگسالی شاهزاده جذاب و زیبای خود را که سوار بر اسبی سفید از راه رسید دیدید، از او انتظار دارید تمامی خواسته‌ها و نیازهایی را که خودتان از آنها آگاهی ندارید کشف و برآورده کند.

 

عشق ورزیدن ، عشق ورزی به همسر ، عکس عاشقانه ، رابطه عاشقانه

 

مشکلی که در اینجا وجود دارد این است که هنگامی که از نامزد / همسرتان انتظار دارید خودبه‌خود شما را خوشحال کند و خواسته‌ها و نیازهایتان را برآورده کند، از پیش او را محکوم به شکست می‌کنید. علاوه بر این او احساس خواهد کرد می‌خواهید او را آزمایش کنید (که البته همین‌طور هم هست). او احساس خواهد کرد او را بازی می‌دهید و با راه انداختن بازی حدس بزن می‌خواهید باید و نباید نشانش دهید. چرا که هیچ وقت صریح و پوست کنده و صادقانه خواسته‌هایتان را نزد او مطرح نمی‌کنید.

هنگامی که مردی احساس می‌کند چنین توقعات و انتظارات ناگفته‌ای از او می‌رود، اغلب سر به شورش و طغیان برخواهد داشت. حتی اگر از اول خواسته باشد شما را خوشحال کند این کار چنان عصبانیش می‌کند که از خیرش می‌گذرد. شما خیال می‌کنید او بی‌خیال است یا دوست ندارد به دل شما راه بیاید یا در مقابل شما مقاومت می‌ورزد، در حالی که حقیقت این است که او بسیار صادقانه و منطقی عمل کرده است.

نیازهای خود را مطرح کنید

  • نامزد / همسرتان را در مورد خواسته‌ها، نیازها و اولویت‌هایتان آموزش دهید. به او بگویید دوست دارید روز تولدتان برایتان چه کند یا چگونه عشق ورزیدن یا حتی اینکه دوست دارید چگونه شما را لمس کند را به او بگویید.
  • شاید این عمل با تصویر آرمانی شما از ازدواجی رمانتیک همخوانی نداشته باشد اما بسیار واقع‌بینانه‌تر و عملی‌تر است. مطمئن باشید در پایان رضایت و خوشبختی بیشتری برایتان به همراه خواهد داشت.
  • زنان ناشاد و بیچاره‌ای وجود دارند که از اینکه نامزد / همسرشان از آنان بپرسد: «چگونه می‌توانم تو را خوشحال کنم؟» بسیار به وجد می‌آیند. این قبیل زنان فرصت را از دست نداده و هرگز با راه انداختن بازی حدس بزن با شوهرشان او را از دست نمی‌دهند. برخی از زنان می‌توانند فهرست بلندبالایی از خواسته‌ها و نیازهایشان تهیه کرده و به شوهرشان بدهند تا آنان را برایشان برآورده کند.
  • به جای باور به افسانه‌های عشقی در مورد عشق ورزیدن به همسر، باوری سالم‌تر و واقع‌بینانه‌تر و منطقی‌تر را جایگزین آن کنید. افسانه عشقی می‌گفت: «چنانچه نامزد / همسرم به راستی مرا دوست داشته باشد، خودش از قبل می‌داند چگونه مرا خوشبخت کند.» اما باور منطقی می‌گوید: «چنانچه نامزد / همسرم به راستی مرا دوست داشته باشد از من خواهد پرسید چگونه می تواند مرا خوشحال و خوشبخت کند.»
  • نه مردان و نه زنان قدرت ذهن خوانی ندارند. یاد بگیرید خواسته‌ها و نیازهایتان را مطرح کرده و با انتظارات غیر منطقی راه را برای ورود احساسات ناخوشایند در خودتان باز نکنید
  • لطفا نظرات خودرابرای ماارسال کنید.
  • برای دریافت مشاوره باشماره09058956770 تماس بگیرید.
  •  
موافقین ۰ مخالفین ۰

پیامدهای ازدواج در سنین پایین

ازدواج زودهنگام | علل و پیامدهای ازدواج در سن پایین

ازدواج زودهنگام | علل و پیامدهای ازدواج در سن 

 

ازدواج زودهنگام مسئله رایجی در برخی از جوامع از جمله ایران می باشد. البته این مسئله چالش بر انگیز طرفداران و مخالفانی دارد که به نقد آن می پردازند. ازدواج زود هنگام به ازدواج زیر 18 سال گفته می شود که به علل مختلفی در ایران رواج دارد. مسائل فرهنگی، اقتصادی، مذهبی و فردی از عوامل سوق دهنده افراد به سمت ازدواج در سن پایین است. اما این پدیده خود منجر به مشکلات زیادی برای فرد، خانواده و جامعه میشود. مشاوره قبل از ازدواج می تواند افراد را برای یک تصمیم گیری منطقی آماده سازد، در چنین شرایطی خانواده ها و زوجین با دانش بر مشکلات ازدواج در سن پایین موفق میشوند که تصمیم گیری بهتری داشته باشند؛ همچنین با آگاهی از پیامدهای منفی ازدواج در سن پایین، با آمادگی بیشتری برای شروع زندگی مشترک قدم بردارند.

 

 

ازدواج زودهنگام

سن ازدواج به صورت قانونی در ایران 13 سالگی می باشد. البته در سنین پایین تر تحت شرایط خاص با بررسی قاضی، اجازه ازدواج صادر می شود. این در حالی است که سن رسمی ازدواج در سطح جهان 18 سال در نظر گرفته می شود. در واقع منظور از ازدواج در سن پایین، پایین تر از 18 سال می باشد. در جوامع مدرن مبنای ازدواج هر فرد تمایل و انتخاب خودش می باشد. یعنی ازدواج یک انتخاب شخصی است که فرد بالای 18 سال در موردش تصمیم می گیرد. معمولا در این جوامع ازدواج قبل از 18 سالگی غیر قانونی بوده و مردم هم تمایلی برای آن ندارند. ازدواج امری تحمیلی در نظر گرفته نمی شود و خانواده ها در مورد آن تصمیم نمی گیرند.

در مغایرت با فرهنگ غربی، ازدواج در ایران به شکل یک سرنوشت قطعی برای فرزندان در نظر گرفته می شود و والدین از سال ها قبل برای آن برنامه ریزی می کنند و حتی در انتخاب فرد مناسب برای ازدواج با فرزندشان تصمیم گیری می کنند. عاملی که باعث میشود فرد در معیارهای انتخاب همسر هیچ نقشی نداشته باشد.

 

شیوع ازدواج زودهنگام

ازدواج زود هنگام یعنی زیر سن 18 سال، در ایران شیوع بالایی دارد؛ طبق آمار ها شیوع کودک همسری برای دختران زیر سن قانونی حدود 65 درصد و برای پسران حدود 35 درصد است. متاسفانه حدود بیست در صد این افراد تحصیلات کمتر از دیپلم دارند. 

 

علل ازدواج زود هنگام چیست؟

ازدواج در سن پایین در بسیاری از مناطق کشور به ویژه در شهرهای کوچکتر و فرهنگ های روستایی یک امر طبیعی بوده و اصولا تشویق و تایید می شود. برای ازدواج در سن پایین علل متنوعی وجود دارد که در ادامه آن ها را بررسی میکنیم:

علل فرهنگی

در برخی از فرهنگ ها، ازدواج در سن پایین یک فضیلت و ارزش محسوب می شود. این مسئله بیشتر در مورد زنان صادق است تا مردان؛ ولی به هرحال فرهنگ غالب جامعه تشویق به ازدواج در سن پایین می باشد. در واقع تا همین چندی پیش تخطی از این امر، فشار اجتماعی زیادی بر زنان وارد می کرد. در بسیاری از خرده فرهنگ ها دختران هر چقدر زودتر ازدواج کنند، بهتر است و تحصیل یا اشتغال زنان ارزش پنداشته نمی شود. در واقع والدین فکر می کنند اگر دختر دیر ازدواج کند، حرف شنوی اش از والدین کاهش پیدا کرده و دیگر نمی توان او را کنترل کرد. البته این نگرانی در مورد پسران هم وجود دارد ولی آزادی پسران در خانواده بیشتر می باشد.

علل فردی

برخی نوجوانان در ارتباط با جنس مخالف که قرار می گیرند و تجربه عاطفی شدیدی را از سر می گذرانند، تصمیم به ازدواج می گیرند. در واقع انگیزه ازدواج در آنها صرفا وصال به معشوق است و بدون هیج آگاهی یا پیش زمینه ای در مورد مهارت های لازم برای ازدواج موفق تصمیم میگیرند زندگی مشترک خود را آغاز کنند. در این شرایط ممکن است حتی علیرغم مخالفت های خانوادگی، این نوجوانان در امر ازدواج پافشاری کنند.

علل مذهبی

به گناه افتادن جوانان و وارد شدن به روابط نامشروع و افکار گناه آلود یکی از نگرانی های اصلی جوامع مذهبی می باشد. در واقع مذهب برای صیانت نفس جوانان ازدواج زود هنگام یعنی زمانی که میل جنسی آن ها فعال می شود را توصیه می کند. که این زمان معمولا دوران نوجوانی و بلوغ می باشد که در واقع همین تفکر و ترس از به گناه افتادن باعث می شود که والدین نوجوان خود را به سمت ازدواج سوق دهند. این مسئله باعث میشود حتی دوران نامزدی کوتاهتر از زمان معمول برای آشنایی زوجین باشد. در صورتی که این مدت، زمان مناسبی برای شناخت پیش از ازدواج است.

علل اقتصادی

فشارهای اقتصادی در خانواده های پر جمعیت باعث می شود والدین سریعتر به این فکر بیفتند که دختر خود را به منزل شوهر بفرستند تا بار هزینه زندگیشان کاهش پیدا کند. همین مسئله عامل ازدواج با مرد سن بالا میشود. پس دختران سن پایین خود را به عقد حتی مردان مسن با تمکن مالی در می آورند.

 

تغییرات فرهنگی در مورد ازدواج زودهنگام

خوشبختانه در سال های اخیر در سراسر کشور شاهد تغییر تدریجی نگرش ها در مورد ازدواج شده ایم. اهمیت تحصیلات به ویژه در مورد دختران بیشتر از پیش مورد توجه قرار رفته است. این روز ها دختران و همینطور پسران سالیان زیادی را صرف تحصیلات می کنند و بعد از آن به تدریج وارد بازار کار می شوند. در واقع به خاطر مسائل اقتصادی و اجتماعی سن ازدواج بالا رفته و فشار اجتماعی روی دختران و پسران برای تن دادن به ازدواج اجباری در سن پایین کاهش پیدا کرده است.

از طرف دیگر با پیش رفتن به سوی مدرن شدن جامعه، در کشور ما هم حق انتخاب فردی یک اولویت در نظر گرفته می شود و ازدواج را به زمانی موکول می کنند که دختران و پسران، خود آمادگی آن را احساس کنند. البته این مسئله در مورد همه شهرها و در همه جمعیت صادق نیست و هنوز ازدواج زود هنگام نوعی تفاخر و ارزش به نظر می رسد.

 

پیامدهای ازدواج زودهنگام

ازدواج زود هنگام، ممکن است در ابتدا باعث کاهش اضطراب خانواده ها شود، هزینه ها را کاهش دهد یا نگرانیشان بابت این که فرزندشان به گناه آلوده شود را از بین ببرد. اما پیامد های منفی بیشتری برای فرد، خانواده و جامعه دارد. در ادامه پیامدهای ازدواج زودهنگام را بررسی می کنیم:

پیامدهای فردی

1- روانشناسان تا حدود 18 سالگی را سنین نوجوانی در نظر می گیرند. یعنی فرد پایین تر از 18 سال هنوز وارد دوران بزرگسالی نشده است. نوجوانی دوران بحران هویت و هویت یابی است. در این سن فرد هنوز به ثبات فکری و هیجانی نرسیده و نمی داند از خود، دنیا و زندگی چه می خواهد. طبعا در چنین شرایطی نمی تواند در انتخاب همسر به درستی عمل کند. 

2- معمولا افراد بعد از چند سال که از 18 سالگی شان می گذرد با وارد شدن به دنیای بزرگسالی تمام تصورات نوجوانی شان تغییر می کند و سلیقه و نظرشان در مورد ازدواج هم متفاوت می شود. یعنی ازدواج زود هنگام ممکن است باعث شود نارضایتی فرد در آینده از ازدواجش افزایش پیدا کند.

3- یکی از عیوب ازدواج زودهنگام بازماندن از تحصیل می باشد. ممکن است این ازدواج زودهنگام به فرزندآوری هم ختم شود. در نتیجه امکان تحصیل به ویژه برای دختران از بین برود و این به معنی محدود شدن فرصت های رشد فردی و نداشتن مهارت های لازم برای فرزندپروری است. 

4- ازدواج زودهنگام، پذیرفتن و یا تحمیل یک مسئولیت بزرگ به فردی می باشد که احتمالا ظرفیت پذیرش چنین مسئولیتی را ندارد. چنین اتفاقی باعث می شود فرد به شکل ناگهانی از زندگی کودکی خود وارد بزرگسالی شود. برخی در مواجهه با چنین شرایطی فشار روانی زیادی را متحمل شده و اختلالات سازگاری نشان می دهند و برخی دیگر ممکن است سالهای بعدی، از اینکه کودکی نکرده اند شکایت داشته باشند.

پیامدهای خانوادگی

طلاق یا طلاق عاطفی می تواند پیامد ازدواج زودهنگامی باشد که نارضایتی زناشویی را برای طرفین به ارمغان آورده است. از طرف دیگر هنگامی که زوجین در سن پایین ازدواج کنند و بچه دار شوند، بلوغ کافی برای تربیت فرزند هم ندارند و بنابراین هم خود و هم فرزندانشان دچار مشکلاتی خواهند شد.

پیامدهای بلندمدت و اجتماعی

ازدواج های زود هنگامی که طلاق را در جامعه بالا ببرد، تاثیرات مخربی بر سلامت جامعه خواهد گذاشت. فرزندانی که در چنین خانواده هایی بزرگ شوند و درگیر فرایند طلاق والدینشان شوند، سطح سلامت روان پایین تری خواهند داشت و در نتیجه نسل آینده هم به طور کلی تحت تاثیر قرار می گیرند.

لطفا نظرات خودرابرای ماارسال کنید.

​​​​​​​برای دریافت مشاوره با شماره09058956770تماس بگیرید.

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

طلاق عاطفی در خانواده

طلاق عاطفی (جدایی خاموش)

درحالی که امروزه بیشتر ازدواج ها با عشق صورت می گیرد و هردو طرف قصد دارند که به یکدیگر و تعهداتشان در مقابل هم احترام بگذارند . اما در طول زمان مسائلی پیش می آید که می تواند یه جدایی، یا یک زندگی مشترک بدون احساس ، عشق وهمراهی منجر می شود، یکی از معظلات اجتماعی امروز در زندگی مشترک زوجین، ظهور پدیده ای به اصطلاح مدرن به نام طلاق عاطفی است. نوعی از جدایی است که در آن زن وشوهر اگرچه با هم زیر یک سقف زندگی می کنند، اما هیچ مهر وعاطفه ای بین آنها حاکم نیست ، در طلاق عاطفی زن و شوهر عواطف خود را از یکدیگر دریغ می کنند وروی از هم بر میتابند. چرا که اعتمادشان به یکدیگر وجذابیتشان برای هم کاهش یافته است.

طلاق عاطفی
طلاق عاطفی

ریشه طلاق عاطفی:

عدم آموزش مهارت های زندگی به جوانان یکی از مهمترین دلایل آن است. عدم رابطه صحیح کلامی و مهارت های لازم برای سخن گفتن و بیان خواسته ها از همسر از دیگر دلایل طلاق عاطفی زوجین است.

  1. خست
  2. عصبانیت
  3. دورویی
  4. دروغ
  5. پنهانکاری
  6. پرخاشگری وخشونت
  7. لجاجت
  8. خودبینی وتحقیر یکدیگر
  9. بی انضباطی.
  10. عدم تامین نیاز عاطفی
  11. بی توجهی مرد ویا زن
  12. عدم همدلی وهمراهی
  13. رفتار های خشونت آمیز مرد
  14. عدم گذاردن وقت با یکدیگر
  15. نارضایتی جنسی
  16. بی اعتمادی
  17. عدم تعادل روحی مرد یا زن
راهکارهایی برای جلوگیری از طلاق عاطفی:
  1. اگر ازدواج نکرده اید شیوه ها و معیار های صحیح انتخاب همسر را یاد بگیرید و اجرا کنید نه صرفا عشق وعلاقه موقت دوجانبه را.
  2. اگر ازدواج کرده اید به طور مداوم آموزه های نحوه رفتار شخصی و اجتماعی، همسر داری، بچه داری، شیوه زندگی و… را یاد بگیرید و راهکارهای عملی آنها را با زندگی خود تطبیق دهید.
  3. راه های صحیح اصلاح رفتار نادرست وجلوگیری از تکرار آن ها را بیاموزید و اجرا کنید نه اولین راهی را که به نظرتان می رسد.
  4. از هر مساله جزئی وکوچک شکوه نکنید با شناخت کافی، مهم و غیر مهم  وویژگی های خود و مسائل اساسا مهم را مدنظر بگیرید.
  5. احترام متقابل را حفظ کنید. بی احترامی و توهین مقدمه دلخوری و ورود به حیطه لطمات عاطفی است.
  6. به تفاوت سلیقه، فکر و نگاه یکدیگر احترام بگذارید و دیگری را تمسخر نکنید.
  7. برای داشتن زمان های مکالمه دونفره برنامه ریزی کنید و نگذارید دلخوری باعث شود مکالمات دونفره از زندگی حذف شود.
  8. پیش از صحبت با هم، سعی کنید خود را جای همسرتان قرار دهید. در این صورت به طور کامل در می یابید که چگونه باید مسائل را مطرح کنید.
  9. در حین بیان ناراحتی های خود از مجادله و بلند کردن صدایتان پرهیز کنید.
  10. هرگز صحبت های خود را با طعنه، زخم زبان، کنایه و پایین آوردن شخصیت و حرمت همسرتان بیان نکنید.
  11. با همسرتان مقابله به مثل نکنید، سعی کنید همیشه شما پیشقدم شوید و با رفتار محبت آمیز، مهربانی را به او، آموزش دهید.
  12. از سرزنش کردن همسرتان بپرهیزید، هیچ گاه تصور نکنید که در زندگی مشترکتان قربانی شده اید.
  13. خواسته ها و انتظارتان را واضح و مشخص بیان کنید.
  14. از پیش داوری و تصمیم گیری براساس تصورات خود، پرهیز نمایید.
مراحل طلاق عاطفی:
  1. سرزنش ومخالفت: افراد در این مرحله همسر خود را در تمام اتفاق های گذشته، حال و آینده مقصر می دانند.
  2. خشم و عصبانیت: در همه مراحل خشم تظاهر می کند ولی در این مرحله در بیشترین حالت خود می باشد.
  3. عدم پذیرش و طرد و تنهایی: به تدریج خود را طوری تطبیق می دهند که دیگر نیازی به همسر خود ندارند.
  4. بازگشت به زندگی : اگر طلاق قانونی انجام شود.
طلاق عاطفی
طلاق عاطفی
طلاق عاطفی و جامعه ایرانی:

طلاق عاطفی پنهان است واطلاعات دقیقی از آمار طلاق عاطفی وجود ندارد در طلاق رسمی افراد موظف هستند که بروز واقعه طلاق را ثبت کنند اما در طلاق عاطفی وقتی مرد و زن از روی اجبار و به خاطر ملاحظاتی با هم زندگی می کنند تمایلی به بروز آن ندارند مگر آنکه وقتی به مشاور مراجعه می کنند . سر دردلشان باز شود وبخواهند بگویند که اگر می توانستند طلاق می گرفتند.

مشاهدات روانشناسان نشان می دهد که در کشور ما به ازای هر ازدواج موفق 3 تا 5 ازدواج هم درگیر طلاق عاطفی هستند. معمولا در سال های نخست زندگی رخ نمی دهد . در سالهای نخست هرچقدر هم که معیارهای انتخاب همسر سطحی باشد، میان زن وشوهر کشش ها وعلایقی وجود دارد یا حتی اگر علاقه ای در این حد وجود نداشته باشد، این امید وجود دارد که ممکن است شرایط تغییر کند معمولا طلاق عاطفی از سالهای پنجم وششم زندگی شروع می شود، یعنی وقتی که افراد امید به تغییر همسر را از دست می دهند و البته از طلاق رسمی هم ناامید هستند و به تدریج فاصله میان آنها بیشتر و بیشتر می شود.

دلایل تحمل طلاق عاطفی
  1. وابستگی اقتصادی واجتماعی زوجین به یکدیگر
  2. داشتن فرزند
  3. محدودیتهای اجتماعی وفرهنگی
  4. اجبار خانواده ها
تاثیر طلاق عاطفی بر میل جنسی زوجین:

محققان می گویند در زوج هایی که دچار طلاق عاطفی شده اند تا طلاق قانونی با نیاز های جنسی خود پنج نوع رفتار را خواهند داشت:

  1. یکی از زوج ها به شدت تحت فشار و زوج دیگر به شدت درگیر است و به این دلیل از میل جنسی به مقدار زیادی کاسته می شود.
  2. سرکوب تمایل های جنسی، و افراد سعی می کنند ذهن خود را از رابطه زناشویی دور کنند که احتمال دارد در صورت طلاق قانونی، در ازدواج بعدی با شکست جنسی روبه رو شوند.
  3. به دنبال مواد، پورنوگرافی (فیلم ، عکس، داستان، مطلب،….) می روند وسعی می کنند نیازهای جنسی خود را از این  طریق برطرف کنند.
  4. بهترین پاسخ به نیاز های جنسی در خودارضایی می دانند وبسیاری از مردان وزنانی که حتی قبل از ازدواج تجربه خودارضایی نداشته اند از این طریق به نیاز های خود پاسخ می دهند.
  5. نیازهای جنسی خود را خارج از خانواده با برقراری ارتباط قانونی یا غیر قانونی با جنس مخالف برطرف کنند.

توجه:

فردی که دچار طلاق عاطفی شده است به خود و سلامت فردی خود بی توجه می شود و حتی به سلامت دیگر افراد خانواده نیز اهمیت کمتری می دهد، وظایف خود را به درستی انجام نمی دهد و مسئولیت های خود را در مقابل دیگر افراد خانواده به سردی و بی هیچ میل و رغبتی انجام می دهد.

طلاق عاطفی معمولا به صورت تدریجی ایجاد شده و به دنبال ناکامی مکرر، عدم ارضای خواسته های روانی و… رخ می دهد، طلاق روانی در صورت ادامه می تواند باعث طلاق قانونی شود.

پیشگیری بهتر از درمان است

هرچند که در خصوص طلاق عاطفی و طلاق رسمی  واثر مخرب آن تاکنون راهکارهایی ارائه شده اما مسئله ای که بیش از هر چیز پرداخت به آن حائز اهمیت است بحث پیشگیری است.

زوج هایی که تصمیم به ازدواج دارند به خصوص جوانان که در آستانه ازدواج هستند، سعی کنند آگاهانه و با تحقیق و بررسی در این راه قدم بردارند و درگفتار خویش در ضمن شناخت صداقت داشته باشند، به اطرفیان نیز توصیه می شود از هرگونه دروغ مصلحتی برای ایجاد زمینه هایی وصلت جلوگیری نمایند. مشاوره پیش از ازدواج به همه کسانی که می خواهند ازدواج کنند، توصیه می شود.

مهارت های همسرداری به عنوان عاملی برای جلوگیری از طلاق عاطفی زوجین:

زوجین باید در همان اوان زندگی به شناخت کاملی از یکدیگر رسیده و با استفاده از آن شناخت، مهارت گفتگو با یکدیگر را کسب کرده باشند. زمانی که زوجین به مشکلی برمی خورند باید با استفاده از مهارت گفتگو، راه حلی برای مشکل فرد پیدا کنند نه اینکه با قهر کردن، صحبت نکردن و یا رفتارهایی از این دست، روابط میان خود را سرد کنند.

تاثیر طلاق عاطفی بر فرزندان:

میزان آسیبی که این نوع طلاق بر کودکان می گذارد، بیشتر از طلاق قانونی است. در این نوع طلاق هیچ یک از اعضای خانواده تکلیف خود را نمی دانند و دائما با تضادها دست وپنجه نرم می کنند. میزان آسیب هم به سن و شخصیت کودک دارد. کودکان تمایل دارند ثبات در خانه حاکم باشد، اما اختلافات دائمی والدین به کودکی که در دوران مهم رشد قرار دارد، آسیب های جبران ناپذیر جسمی-روانی عمیقی را تحمیل می کند.

لطفانظرات خودرابرای ماارسال کنید.

برای دریافت مشاوره باشماره09058956770تماس بگیرید.

موافقین ۰ مخالفین ۰

رضایت زناشویی درزندگی زوجین

ازدواج مبنای شکل گیری خانواده است که خود جز مهمترین اتفاقاتی است که در طی زندگی فرد رخ میدهد . ازدواج یعنی پیوند زندگی مشترک دو فرد با حفظ استقلال نسبی هر یک در جهت تکامل شخصیت دو طرف. ازدواج بعنوان پیچیده‌ترین نوع رابطه انسانی واجد چنان توان بالقوه ای در آزادسازی احساسات است که در کمتر روابط بین فردی دیگر میتوان نظیرآن را یافت.

 

رضایت زناشویی، یک جنبه ی بسی مهم در روابط زوجین هست و نقش مهمی در تندرستی سلیس- شناختی زوجین اجرا میکند . تندرستی سلیس شناختی بانوان هم میتواند تحت‌تأثیر مؤلفه های مهمی زیرا رضایت زناشویی و خشنودی جنسی قرار گیرد.

 

تعریف رضایت زناشویی:

انطباق رفتارهای زناشویی زوج ها با یکدیگر و وجود تفاهم و هم دلی و عشق بین آن هاست. به عبارت دیگر رضایت زناشویی، وجود یک رابطه دوستانه منطقی، تفاهم، درک یکدیگر و ارضای نیازهای مادی و معنوی زن و مرد است. رضایت زناشویی یک تجربه فردی در ازدواج هست که اشخاص آنرا باتوجه به میزان شادی و خوشی در زندگی زناشویی محاسبه میکنند ، این امر به توقعات، احتیاج ها و خواسته ها و تمایلات اشخاص در ازدواجشان بستگی دارد. رضایت زناشویی بر میزان رضایت بین زوج ها اشاره میکند ، که این امر به مفهوم میزان رضایتی هست که زوجین در روابط خویش آنرا حس میکنند .

 

رضایت زناشویی چیست ,رضایت زناشویی , رضایت زناشویی یعنی چه

مهمترین عامل در رضایت زناشویی

 

رابطه ی زناشویی در زندگی مثل هر رابطه ی دیگری داری جنبه های مثبت و منفی میباشد . یکی از مهم ترین شاخصه های تعیین کننده موفقیت در ازدواج رضایت زناشویی هست، بنابراین پژوهش حاضر با هدف عرضه ی یک مدل عالی بر اساس رابطه ی متغیرهای مثلث عشق، تمایز یافتگی خویش، سبک زندگی معنوی و علاقه ی اجتماعی با رضایت زناشویی و میانجی گری الگوهای ارتباطی زوجین انجام گرفت. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان و مردان متاهل شهر کرمانشاه بود. نمونه ای به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به حجم 603 نفر انتخاب شد وشرکت کنندگان به پرسشنامه های رضایت زناشویی انریچ، الگوهای ارتباطی، مثلث عشق، تمایز یافتگی خود، سبک زندگی معنوی و علاقه ی اجتماعی جواب دادند.

 

نتیجه نشان داد بین مثلث عشق، تمایز یافتگی خویش، سبک زندگی معنوی و علاقه ی اجتماعی با رضایت زناشویی والگوهای ارتباطی زوجین رابطه وجود دارد . نتایج برازش مدل پیشنهادی حاکی از آن بود که این مدل از برازش لازم برای پیش بینی رضایت زناشویی بهره مند بود. طبق نتیجه پژوهش حاضر میتوان گفت که ابعاد عشق، تمایز یافتگی خویش، علاقه اجتماعی و سبک زندگی معنوی زمانی باعث رضایت زناشویی می شوندکه الگوی ارتباطی توقع- کناره‌گیری کم تر در بین زوجین باشد.

 

ارضای نیازهای فیزیولوژیکی( مسکن، خوراک، پوشاک)، معمولاً با پول امکان پذیر میشود . آن چه پول میتواند بخرد، ارضا کننده نیازهای فیزیولوژیکی است، نه خود پول و پول میتواند موجب ارضای نیازهای فیزیولوژیکی، ایمنی و حتی اجتماعی شود.

 

همچنین ، باتوجه به نظریة مازلو میتوان گفت رضایت اشخاص در گرو تامین نیازهای مالی و مادی آن ها است. همچنین به تامین اقتصادی و کفایت اقتصادی بعنوان تعیین کنندة اصلی در رضایت زناشویی و طلاق می نگرند. زوج هایی که به دنبال طلاق هستند، مشکلات و شکایات مالی را قویاً بعنوان مسأله ای عمده طرح میکنند .

 

رضایت زناشویی چیست ,رضایت زناشویی , رضایت زناشویی یعنی چه

رضایت زناشویی در زوجین

 

بر اساس نظریة همسان همسری، اکثر اشخاص همواره برای ازدواج خویش رغبت به انتخاب شخصی را دارند که همسان و شبیه به یکدیگر باشند، به دلیل آن که مطابق با این نظریه، همسانی اشخاص در بسیاری از جهات سبب ماندگاری و پایداری آن ازدواج میشود و همینطور افزایش رضایت از زندگی زناشویی را هم به دنبال خواهد داشت. در واقع انسان طبیعتاً مایل هست همسری برگزیند که بیش تر همسان او باشد تا ناهمسان با او. همسانی دو شخص نه تنها آنها را بسوی یکدیگر جذّب میکند ، بلکه پیوند و وصلت ایشان را استوارتر میکند .

 

پژوهش های بسیاری هم مؤید این امر است که هر چه میزان همسانی زوجین از جنبه های گوناگون بیش تر باشد، میزان رضایت زناشویی بیش تری حاصل میشود . مطابق با این نظریه، میزان رضایت از زندگی زناشویی در هر یک از مراحل و چرخه های زندگی متفاوت است، در واقع میزان رضایت مندی زناشویی در طی مدت زندگی زناشویی از یک منحنیU شکل تبعیت میکند . به طوری که هر چه از سال های نخست ازدواج می گذرد از میزان رضایت مندی هم کم میشود .

 

در سال های نخست ازدواج رضایت به نحو چشمگیری بالاست و بعد با به دنیا امدن فرزند این رضایت تنزل پیدا میکند ، در سال های نوجوانی فرزندان و نیمه های زندگی هم چنان سطح رضایت پائین هست و زمانی دوباره رضایت افزایش می یابد که تمامی فرزندان خانه را ترک نموده و زوجین به دوره میان سالی و پیری خویش نزدیک شده اند.

 

در واقع مطابق با این نظریه می بینیم که هر چه از سال های نخست ازدواج که می گذرد، میزان رضایت مندی تقلیل می یابد. زوجین در هر یک از مرحله های زندگی خویش با تغییراتی روبرو میشوند که چنانچه نتوانند راهکارهای مناسبی برای روبرو با این تغییرات اتخاد کنند، این امر بر روابط با همسر تأثیرات سو و مخربی بر جای می گذارد.

 

با توجه به نتایج حاصل شده و رابطه مثبت و منفی متغیرها میتوان به زوجین درخصوص افزایش صمیمیت و رابطه آن با رضایت زناشویی و عملکرد مناسب جنسی، کنترل و شناخت هیجان ها و خصوصیت های شخصیتی همسر، راهکارهای مؤثر و مطلوبی را ارائه کرد تا از این طریق رضایت زناشویی را در زوجین افزایش داد.

لطفا نظرات خودرا برای ماارسال کنید.

برای دریافت مشاوره با شماره 09058956770تماس بگیرید.

موافقین ۰ مخالفین ۰

تکنیک های همسرداری

تکنیک های مهم همسرداری

 

وقتی همسرتان خسته و بی‌حوصله یا گرسنه است خواسته‌هایتان را مطرح نکنید. پیش از غذا خوردن در خواست انجام کاری نکنید.

 

 

همه خانم‌ها دلشان می‌خواهد قلب شوهرشان را کاملا تسخیر کنند و از او حرف‌های حق‌شناسانه و محبت‌آمیز بشنوند، اما اغلب آنها گاه و بیگاه دچار امواج خشم، بی‌احساسی، بی‌حوصلگی و کم‌توجهی شوهرانشان می‌شوند. روانشناسان و مشاوران خانواده اعتقاد دارند که آقایان، پیام‌هاى دیدارى را دریافت مى‌کنند و خانم‌ها پیام‌هاى شنیدارى را دوست دارند.

 

یعنی اگر می‌خواهید جذاب باشید :

 

اول از همه به ظاهر خودتان رسیدگی کنید. توجه به سلامت و فعالیت‌هاى جسمانى، نظیر قدم زدن و نرمش می‌تواند قدرت نفوذ شما را بالا ببرد.

 

سعی کنید خودتان را دوست داشته باشید و فعالیت‌هایی را که خودتان را راضی می‌کند انجام دهید تا اعتماد به نفستان بالا برود. اگر فکر کنید دوست‌ داشتنی نیستید کسی هم شما را دوست نخواهد داشت.

 

سعی کنید شادمانی را به زندگی خود راه دهید. زنانى که همیشه شاد هستند و در مورد خود احساس خوبى دارند، بیشتر مورد توجه همسرشان هستند و از جذابیت بیشترى برخوردارند.

 

وقتی شوهرتان خسته از کار روزانه به خانه برمی‌ گردد به استقبالش بروید و با خوشرویی از او پذیرایی کنید و هنگام رفتن به سر کار او را بدرقه کنید.

 

وسایل او را از دستش بگیرید و از خریدهایش تعریف کنید.

 

اول از همه خبرهای خوب را به او بدهید و نگذارید بچه‌ها در بدو ورود از سر و کول او بالا بروند.

 

اگر زمان غذا خوردن است از پیش آماده باشید و سفره را بچینید.

 

وقتی همسرتان خسته و بی‌حوصله یا گرسنه است خواسته‌هایتان را مطرح نکنید. پیش از غذا خوردن در خواست انجام کاری نکنید.

 

اگر همسرتان بدقولی کرد یا دیر به خانه آمد و توضیحی نداد بعد از رفع خستگی با ملایمت از او علت تاخیرش را بپرسید و بگویید که برای او نگران شده‌اید.

 

اگر همسرتان کم حرف می‌زند فضایی برای تنهایی او قرار دهید و برای سرگرمی خود از کم‌حرفی او شکایت نکنید. اگر تنها می‌مانید شما هم با یک سرگرمی شخصی اوقات خود را پر کنید تا زمانی که همسرتان خود درخواست کند حرف‌هایش را بشنوید.

 

شاید عجیب باشد ولی خیلی شنیده می‌شود که مردان، زنان باهوش را دوست ندارند و دلشان می‌خواهد همسرشان نسبت به آنان معلومات کمتری داشته باشند. این موضوع به آنان حس بهتری می‌دهد و برعکس این موضوع حس حسادت و رقابتشان را برمی‌انگیزد. بنابراین جلوی آنها ابراز فضل نکنید و تا جایی که می‌ توانید با وجود توانایی جسمی و فکری از آنان کمک بخواهید. به همسرتان احترام بگذارید و به جای رقیب درست کردن برای او از او تعریف و تمجید کنید.

 

در ناراحتی‌هایش شریک شوید و شنونده خوبی باشید و پند و اندرز دادن را کنار بگذارید و از گفته‌هایش سوء استفاده نکنید. آشپزخانه پر رونقی داشته باشید و اگر می‌خواهید از شوهرتان کمک بگیرید از کارهای ناشیانه‌اش ایراد نگیرید و هر کار خوب او را تحسین کنید تا برای انجام بقیه کارها، ترغیب شود.

لطفا نظرات خودرابامادرمیان بگذارید.

برای دریافت مشاوره باشماره09058956770تماس بگیرید.

موافقین ۰ مخالفین ۰