مشاور|خانواده|ازدواج|طلاق|خیانت|زوج|روانشناس

حل مشکلات خانوادگی خود را به من بسپاریدو شرایط را خیلی سریع بهبود ببخشید 09058956770

۲۱ مطلب در اسفند ۱۳۹۸ ثبت شده است

اهمیت مشاوره پیش از‌ازدواج

اهمیت مشاوره پیش از ازدواج و تاثیر آن بر زندگی

 

مشاوره پیش از ازدواج به زوجین کمک می کند که بتوانند با شناخت بهتری از یکدیگر وارد زندگی مشترک شده و بتوانند با تفاهم بیشتری زندگی خود را آغاز نمایند. خیلی از افراد می پرسند که کلاس های مشاوره پیش از ازدواج چگونه است و کلاس های مشاوره قبل از ازدواج دقیقا به چه هدفی برگزار می شوند که در این مقاله در این مورد می خواهیم بیشتر صحبت کنیم. با ما همراه باشید.

 

اهمیت مشاوره پیش از ازدواج

 

مشاوره پیش از ازدواج همانطور که گفتیم به زوجین کمک خواهد نمود که بتوانند شناخت بهتری از یکدیگر پیدا کنند .متاسفانه امروزه می توانیم شاهد طلاق های بسیار باشیم که به دلیل عدم تفاهم زوجین با یکدیگر شکل می گیرد. دلیل عمده ازدواج هایی که به طلاق منتهی می شوند، این است که افراد تنها شور و اشتیاق عشق اولیه خود را در نظر می گیرند و مابقی موارد را پشت گوش خواهند انداخت که همین مسئله در آینده گریبانگیر آنها خواهد شد.

اگر می خواهید بدانید که کلاس های مشاوره پیش از ازدواج چگونه است و چگونه برگزار می شود، باید به شما بگویم که به این مسئله زیاد توجه نکنید و توجه خود را بر روی مسائل مهم تری مانند اهمیت کلاس های مشاوره قبل از ازدواج بگذارید. حتی گاها مشاوره قبل از ازدواج رایگان از سوی برخی مشاورین انجام می گیرد که زوجین با شناخت بیشتر و بهتری بتوانند زندگی مشترک خود را آغاز نمایند. پس از اهمیت این کلاس ها غافل نشوید و هر طور که شده قبل از ازدواج به همراه همسر خود در این کلاسها شرکت کنید.

اگر در این کلاس ها شرکت کنید، خواهید فهمید که اگر در آینده بچه دار شوید، آیا بچه ای که حاصل شما و همسرتان است به دلیل عوامل ژنتیکی سالم خواهید بود یا خیر و همچنین در این کلاس ها پرسشنامه مشاوره قبل از ازدواج هم به شما ارائه می گردد که با تکمیل این پرسشنامه ها، به مشاور کمک بیشتری می کنید که شناخت بهتری از شما پیدا کند و در نهایت با توجه به شخصیت شما و همسرتان بگوید که آیا مناسب یکدیگر هستید یا خیر.

 

مشاوره پیش از ازدواج از اهمیت زیادی برخوردار است

قطعا اگر در مشاوره پیش از ازدواج شرکت کنید، قبل از اینکه هر منفعتی برای شما به وجود بیاید، حداقل از بروز اتفاقات منفی و ناخواسته در آینده جلوگیری خواهید کرد که همین اتفاقات چه بسیار زندگی هایی را نابود نکرده و چه بسیار افرادی را به مرز خودکشی نرسانده اند!

 

شرکت در کلاس های مشاوره پیش از ازدواج

 

با شرکت در کلاس های مشاوره قبل از ازدواج و تشکیل زندگی مشترک، شما و همسرتان می توانید شناخت بهتری از یکدیگر پیدا کنید. حتما برای شما هم پیش آمده که قبل از اینکه بخواهید ازدواج کنید، میبینید که شخصی قصد ازدواج دارد و به هیچ مسئله ای توجه نمی کند و تنها قصدش این است که با شخص مورد نظر زندگی مشترک خود را آغاز نماید. اتفاق جالب اینجاست که بعد از گذشت چند ماه همین افرادی که با علاقه و اشتیاق به سمت محضر ازدواج برای عقد رسمی می رفتند، اکنون به قدری از یکدیگر تنفر دارند که حتی مراحل طلاق را هم بدون یکدیگر طی خواهند کرد.

این مسئله  وقتی نمود پیدا می کند که شما تنها ذوق و اشتیاق خود را مد نظر قرار دهید و از منطق در این راه استفاده نکنید. مشاوره پیش از ازدواج به شما کمک خواهد کرد که علاوه بر عشق و اشتیاقی که برای تشکیل رابطه دارید، از منطق هم استفاده کنید تا مبادا زندگی مشترکتان به سمت نابودی کشیده شود.

 

مشاوره پیش از ازدواج به شما در گرفتن تصمیم منطقی کمک خواهد کرد

 

کلاس های مشاوره پیش از ازدواج چگونه است؟

 

خیلی ها این سوال را ممکن است داشته باشند که دقیقا محتوای مشاوره پیش از ازدواج چیست و در این کلاس ها دقیقا چه چیزی قرار است عنوان شود که در زیر ما بخش های مختلف کلاس های مشاوره قبل از ازدواج را برایتان بررسی خواهیم کرد.

مشاوره ژنتیک قبل از ازدواج

مشاوره ژنتیک قبل از ازدواج یکی از بخش های همین مشاوره ها و گفتگوهایی است که با زوجین صورت می گیرد. معمولا زوجین خود می توانند برای این مشاوره وقت بگیرند و در مورد آن با مشاور مربوطه به بحث و گفتگو بپردازند. مشاوره ژنتیک قبل از ازدواج به شما کمک خواهد کرد که در مورد سلامت کودکی که قرار است از طریق شما و همسرتان به دنیا بیاید اطمینان پیدا کنید.

در واقع یکی از مهمترین هدف های تشکیل رابطه و زندگی مشترک زوجین این است که آنها دارای فرزند شوند و مشاوره ژنتیک قبل از ازدواج به آنها کمک می کند که اگر احیاناً قرار باشد فرزند آنها با مشکلی خاص متولد شود، از آن اطلاع یابند و جلوی آن را بگیرند.

مشاوره ژنتیک قبل از ازدواج برای کسانی که ازدواج فامیلی دارند از اهمیت زیادی برخوردار است! چرا که در ازدواج های فامیلی اغلب این اتفاق می افتد که به واسطه ی همین مشاوره ها، می توان متوجه آن شد و از آن جلوگیری کرد. به شما پیشنهاد می کنیم که حتما به کلاس های مشاوره ژنتیک قبل از ازدواج بروید! حتی اگر قصد رفتن به کلاس های دیگر را ندارید، این کلاس به نوعی الزامی است و تنها آینده خودتان مورد بحث نیست؛ بلکه پای آینده فرزندتان هم در میان است.

 

مشاوره پیش از ازدواج برای مسائل ژنتیکی مهم است و باید انجام شود

پرسشنامه مشاوره قبل از ازدواج

روانشناس و مشاور با ارائه پرسشنامه مشاوره قبل از ازدواج شناخت بهتری از شما و همسرتان می یابد و می تواند تشخیص بهتری در این زمینه دهد که آیا شما تفاهم لازم با همسرتان را دارید یا خیر. در واقع هدف از پرسشنامه مشاوره پیش از ازدواج پیدا نمودن ویژگی های شخصیتی است که شما چه خودآگاه و چه ناخودآگاه قصد پنهان کردنشان را دارید که مشاور با بررسی این پرسشنامه از آن ویژگی شخصیتی مطلع می شود و به شما در این زمینه کمک می کند.

عده ای فکر می کنند که پرسشنامه مشاوره قبل از ازدواج اهمیت چندانی ندارد و حتی سوالات موجود در آن را نخوانده علامت زده و از آن میگذرند که این بسیار اشتباه است و اگر قصد دارید که با انجام چنین کاری مشاوره قبل از ازدواج را بگذرانید، پیشنهاد می کنیم که اصلا وارد این کلاس ها و مشاوره ها نشوید و وقت خود و روانشناس تان را نگیرید.

مشاوره پیش از ازدواج در مورد مسائل جنسی

مسائل جنسی بخش عظیمی از ازدواج را شکل می دهد. زوجین باید به رضایت نسبتاً کاملی در مورد مسائل جنسی نسبت به یکدیگر برسند که بتوانند وارد رابطه شوند در غیر اینصورت ممکن است خیلی زود رابطه آنها با اختلال روبرو شود. کلاس های مشاوره پیش از ازدواج در رابطه با مسائل جنسی موشکافی هایی را برایتان انجام خواهد داد و به این واسطه متوجه می شوید که آیا شما از نظر جنسی با همسرتان تفاهم دارید یا خیر.

 

یکی از مباحثی که در کلاس های مشاوره پیش از ازدواج صورت می گیرد، بررسی مسائل جنسی است

مثال ساده ای که بخواهیم در این زمینه بزنیم این است که ممکن است یکی از زوجین علاقه ی چندانی به مسائل جنسی نداشته باشد و نگاهی خیلی گذرا به آن بکند که در نقطه مقابل، همسرش کاملا این مسئله را جدی می داند و از همسرش توقع داشته که در بازه های زمانی کوتاه مدت اقدام به رابطه جنسی با یکدیگر نمایند که همین مسئله عدم تفاهم آنها را نشان می دهد و مشاوره پیش از ازدواج به آنها کمک خواهد کرد که در این رابطه به شناخت کامل تری از هم برسند و در صورت داشتن تفاوت هایی اندک، با هم، با برنامه ریزی و نظم دادن به امور، آنها را مدیریت کنند.

 

لطفا نظرات خودرابامادرمیان بگذارید.

برای دریافت مشاوره در زمینه ازدواج باشماره09058956770تماس بگیرید.

 

موافقین ۰ مخالفین ۰

عوامل موثربررضایت زناشویی

 

رضایت زناشویی | عوامل موثر بر رضایت زناشویی

رضایت زناشویی | عوامل موثر بر رضایت زناشو

 

رضایت زناشویی، یکی از عوامل تعیین کننده در پیش بینی میزان صمیمیت یک رابطه عاشقانه و ماندگاری آن یا میزان درگیری زوجین و پایان یک رابطه است. زوج‌هایی که احساس رضایت از زندگی زناشویی خود دارند، در روابط خود ثبات بیشتری دارند و برای حل کردن مشکلات و تعارض‌های زندگی مشترک خود بیشتر از دیگران، تلاش می‌کنند. رضایت زناشویی ابعاد جسمی، جنسی و عاطفی را در بر می‌گیرد و با رفاه اقتصادی و اجتماعی و عوامل فرهنگی مرتبط است. عدم رضایت زناشویی با افزایش تنش و درگیری بین زن و شوهر همراه است که در نهایت ممکن است به طلاق عاطفی یا جدایی زوجین منجر شود. با توجه به نقش مهم رضایت زناشویی در بهزیستی روانی افراد، بازدهی شغلی و سلامت عمومی بدن در این مقاله قصد داریم به بررسی عوامل مهم در کسب رضایت در زندگی زناشویی بپردازیم.
 


 

اهمیت رضایت زناشویی در زندگی مشترک

رضایت در زندگی زناشویی نقش مهی در سلامتی روانی شما ایفا می‌گند و شاهرگ اساسی برای حیات یک رابطه است. رضایت زناشویی با فراهم شدن نیازهای عاطفی و جنسی همچنین برآورده شدن انتطارات زوجین از یکدیگر کسب می‌شود. در واقع زن و مرد با وجود تمام چالش‌ها و فراز و نشیبهای زندگی مشترک به رضایت نسبی از ازدواج خود دست یافته‌اند. در صورت وجود رضایت زناشویی، زوجین با قبول مسئولیت‌ها نقش خود را به خوبی ایفا می‌کنند و هر دو طرف برای رسیدن به رویاها و اهداف زندگی خود با یکدیگر مشارکت می‌کنند. رضایت در زندگی مشترک همچنین باعث افزایش صمیمیت، حس همدلی و از خود گذشتگی، تعهد و احترام متقابل می‌شود.

 

عوامل تعیین کننده در رضایت زناشویی

به صورت کلی سه عامل وجود دارد که نوع نگرش به رابطه و رضایت زناشویی را در افراد کنترل می‌کند. از این سه عامل یکی مربوط به فرد، دیگری مربوط به محیط و عامل سوم مدیریت ارتباطی زوجین است:

عوامل فردی

عوامل فردی، مجموعه ای از رفتارها و ویژگی‌هایی را در بر می‌گیرد که به خود فرد و نوع نگرش او بستگی دارد. در این دسته شریک فرد به اندازه خود فرد اهمیت ندارد بلکه پویش‌های روانی و نحوه تفکر و رفتارهای فرد بیشترین اهمیت را داراست. از عوامل موثر در این زمینه می‌تواند به پاتولوژی و شخصیت فرد، باورهای مذهبی و اجتماعی، سلامت روان، سلامت جسمانی و سن اشاره کرد. 

۱. ویژگی‌های شخصیتی: ویژگی‌های شخصیتی معمولا برآیندی از تربیت و ساختار زیستی افراد هستند که می‌توانند باعث سازگاری و ناسازگاری افراد شوند. این ویژگی ها در صورت ناهنجار بودن، در جلسات مشاوره روانشناسی می‌تواند تغییر یافته و صفات سازگار جایگزین آن‌ها شود. 

۲. ویژگی‌های جسمانی: ویژگی های جسمانی یکی دیگر از مسائلی ست که افراد را درگیر خود می‌کند. ممکن است فردی معلولیتی داشته باشد و به دلیل معلولیت خود نتواند حداقل اعتماد به نفس کافی را داشته باشد. این تعارض به وجود آمده در فرد می‌تواند سازگاری او را برای زندگی زناشویی پایین بیاورد. 

۳. سلامت روان: سلامت روان را می‌توانیم اصلی‌ترین عامل در رضایت زناشویی بعد از مهارت‌های حل  تعارض در نظر گرفت. افرادی که سلامت روان بالاتری دارند به طور کلی اضطراب بیمارگونه را کمتر تجربه می‌کنند و ارتباط صمیمی‌تر و سالم تری با همسر خود برقرار می‌کنند.

عوامل محیطی

عوامل محیطی مثل میزان درآمد و توان اقتصادی، فرزندان، جامعه و فرهنگ حاکم هر کدام می‌توانند بر رضایت زناشویی اثر داشته باشند:

۱. فرهنگ و محیط: فرهنگ و محیط هر کدام به شکلی می‌تواند روی رضایت زناشویی تاثیر گذار باشد. فرهنگ می‌تواند فاکتوری به نام حمایت اجتماعی را ایجاد کند. البته حمایت اجتماعی بر خلاف تصور ما همیشه خوب نیست و می‌تواند مخرب باشد و به صورت دخالت اطرافیان در زندگی زناشویی باشد.

۲. وضعیت اقتصادی: وضعیت اقتصادی بدون شک نمی‌تواند به تنهایی عامل بالا رفتن رضایت زناشویی شود اما درصورت نامساعد بودن وضعیت اقتصادی، زوجین سطوح پایین‌تر رضایت در زندگی مشترک را تجربه خواهند کرد. معمولا تعارضات زناشویی در زمانی که اوضاع اقتصادی نامساعد هست، بیشتر است.

۳. فرزندان: نگهداری از فرزندان نیاز به صرف انرژی بسیار زیادی دارد. زوجین ممکن است به دلیل صرف این انرژی، نتوانند برای زندگی زناشویی خود وقت گذاشته و این امر می‌تواند در نهایت رضایت از زندگی مشترک را پایین آورد.

عوامل ارتباطی

عوامل ارتباطی معمولا با آموزش و یادگیری قابل تغییر هستند . ارتقا پیدا میکنند. بالاتر رفتن ابزارها و مهارتهای ارتباطی می‌تواند در نهایت عوامل محیطی را نیز در سیطره خود قرار دهند.

1- روش‌های حل تعارض: روش های حل تعارض شاید مهم‌ترین فاکتور برای رضایت در زندگی زناشویی باشد. در ابتدای زندگی زناشویی معمولا رویکرد افراد نسبت به همسر خود، تحمل مشکلات و سختی هاست بدون اینکه در مورد ناراحتی ها و دغدغه های خود صحبت کنند. اما تلاش نکردن برای حل آن‌ها معمولا توان افراد تحلیل می‌برد و شرایط را برای دعوایی تمام عیار فراهم می‌کند. 

2- مهارت‌های ارتباطی: توانایی ارتباط صحیح با همسر و مهارت‌های ارتباطی بالا عاملی مهم در رضایت زندگی مشترک است. در واقع زوج‌هایی که از این مهارت برخوردار هستد، می‌توانند به خوبی با یکدیگر تعامل برقرار کنند، در مورد نیازها و خواسته هایشان صحبت کنند و در صورت پیش آمدن مشکل و تعارض به خوبی مسائل را حل کنند.   

 

چگونه می‌توان به رضایت زناشویی دست یافت؟

بسیاری از زوج‌ها در آرزوی رسیدن به رضایت در زندگی مشترک هستند؛ آرزویی که با تلاش و برنامه ریزی دست یافتنی است. داشتن انتظارات واقع بینانه از ازدواج و افزایش مهارت‌های زندگی زناشویی مانند توانایی حل تعارض‌ها، افزایش آگاهی در مورد تفاوت‌های جنسیتی، مهارت گفت و گوی موثر بین زوجین، ابراز صحیح احساسات و توجه به نیازهای عاطفی همسر، مهارت‌های لازم برای برقراری رابطه جنسی لذتبخش و... می‌تواند راهگشا باشد. از آن جایی که روابط جنسی نقش مهمی در رضایت در زندگی زناشویی ایفا می‌کند مشاوره جنسی به شما کمک می‌کند تا این روابط را از حالت یکنواختی معمول خارج کنید و نیازهای جنسی همسرتان را به خوبی ارضا کنید.

 

لطفا نظرات خودرابامادرمیان بگذارید.

برای دریافت مشاوره باشماره09058956770تماس بگیرید.

 

موافقین ۰ مخالفین ۰

عوامل موثربررضایت زناشویی

 

رضایت زناشویی | عوامل موثر بر رضایت زناشویی

رضایت زناشویی | عوامل موثر بر رضایت زناشو

 

رضایت زناشویی، یکی از عوامل تعیین کننده در پیش بینی میزان صمیمیت یک رابطه عاشقانه و ماندگاری آن یا میزان درگیری زوجین و پایان یک رابطه است. زوج‌هایی که احساس رضایت از زندگی زناشویی خود دارند، در روابط خود ثبات بیشتری دارند و برای حل کردن مشکلات و تعارض‌های زندگی مشترک خود بیشتر از دیگران، تلاش می‌کنند. رضایت زناشویی ابعاد جسمی، جنسی و عاطفی را در بر می‌گیرد و با رفاه اقتصادی و اجتماعی و عوامل فرهنگی مرتبط است. عدم رضایت زناشویی با افزایش تنش و درگیری بین زن و شوهر همراه است که در نهایت ممکن است به طلاق عاطفی یا جدایی زوجین منجر شود. با توجه به نقش مهم رضایت زناشویی در بهزیستی روانی افراد، بازدهی شغلی و سلامت عمومی بدن در این مقاله قصد داریم به بررسی عوامل مهم در کسب رضایت در زندگی زناشویی بپردازیم.
 


 

اهمیت رضایت زناشویی در زندگی مشترک

رضایت در زندگی زناشویی نقش مهی در سلامتی روانی شما ایفا می‌گند و شاهرگ اساسی برای حیات یک رابطه است. رضایت زناشویی با فراهم شدن نیازهای عاطفی و جنسی همچنین برآورده شدن انتطارات زوجین از یکدیگر کسب می‌شود. در واقع زن و مرد با وجود تمام چالش‌ها و فراز و نشیبهای زندگی مشترک به رضایت نسبی از ازدواج خود دست یافته‌اند. در صورت وجود رضایت زناشویی، زوجین با قبول مسئولیت‌ها نقش خود را به خوبی ایفا می‌کنند و هر دو طرف برای رسیدن به رویاها و اهداف زندگی خود با یکدیگر مشارکت می‌کنند. رضایت در زندگی مشترک همچنین باعث افزایش صمیمیت، حس همدلی و از خود گذشتگی، تعهد و احترام متقابل می‌شود.

 

عوامل تعیین کننده در رضایت زناشویی

به صورت کلی سه عامل وجود دارد که نوع نگرش به رابطه و رضایت زناشویی را در افراد کنترل می‌کند. از این سه عامل یکی مربوط به فرد، دیگری مربوط به محیط و عامل سوم مدیریت ارتباطی زوجین است:

عوامل فردی

عوامل فردی، مجموعه ای از رفتارها و ویژگی‌هایی را در بر می‌گیرد که به خود فرد و نوع نگرش او بستگی دارد. در این دسته شریک فرد به اندازه خود فرد اهمیت ندارد بلکه پویش‌های روانی و نحوه تفکر و رفتارهای فرد بیشترین اهمیت را داراست. از عوامل موثر در این زمینه می‌تواند به پاتولوژی و شخصیت فرد، باورهای مذهبی و اجتماعی، سلامت روان، سلامت جسمانی و سن اشاره کرد. 

۱. ویژگی‌های شخصیتی: ویژگی‌های شخصیتی معمولا برآیندی از تربیت و ساختار زیستی افراد هستند که می‌توانند باعث سازگاری و ناسازگاری افراد شوند. این ویژگی ها در صورت ناهنجار بودن، در جلسات مشاوره روانشناسی می‌تواند تغییر یافته و صفات سازگار جایگزین آن‌ها شود. 

۲. ویژگی‌های جسمانی: ویژگی های جسمانی یکی دیگر از مسائلی ست که افراد را درگیر خود می‌کند. ممکن است فردی معلولیتی داشته باشد و به دلیل معلولیت خود نتواند حداقل اعتماد به نفس کافی را داشته باشد. این تعارض به وجود آمده در فرد می‌تواند سازگاری او را برای زندگی زناشویی پایین بیاورد. 

۳. سلامت روان: سلامت روان را می‌توانیم اصلی‌ترین عامل در رضایت زناشویی بعد از مهارت‌های حل  تعارض در نظر گرفت. افرادی که سلامت روان بالاتری دارند به طور کلی اضطراب بیمارگونه را کمتر تجربه می‌کنند و ارتباط صمیمی‌تر و سالم تری با همسر خود برقرار می‌کنند.

عوامل محیطی

عوامل محیطی مثل میزان درآمد و توان اقتصادی، فرزندان، جامعه و فرهنگ حاکم هر کدام می‌توانند بر رضایت زناشویی اثر داشته باشند:

۱. فرهنگ و محیط: فرهنگ و محیط هر کدام به شکلی می‌تواند روی رضایت زناشویی تاثیر گذار باشد. فرهنگ می‌تواند فاکتوری به نام حمایت اجتماعی را ایجاد کند. البته حمایت اجتماعی بر خلاف تصور ما همیشه خوب نیست و می‌تواند مخرب باشد و به صورت دخالت اطرافیان در زندگی زناشویی باشد.

۲. وضعیت اقتصادی: وضعیت اقتصادی بدون شک نمی‌تواند به تنهایی عامل بالا رفتن رضایت زناشویی شود اما درصورت نامساعد بودن وضعیت اقتصادی، زوجین سطوح پایین‌تر رضایت در زندگی مشترک را تجربه خواهند کرد. معمولا تعارضات زناشویی در زمانی که اوضاع اقتصادی نامساعد هست، بیشتر است.

۳. فرزندان: نگهداری از فرزندان نیاز به صرف انرژی بسیار زیادی دارد. زوجین ممکن است به دلیل صرف این انرژی، نتوانند برای زندگی زناشویی خود وقت گذاشته و این امر می‌تواند در نهایت رضایت از زندگی مشترک را پایین آورد.

عوامل ارتباطی

عوامل ارتباطی معمولا با آموزش و یادگیری قابل تغییر هستند . ارتقا پیدا میکنند. بالاتر رفتن ابزارها و مهارتهای ارتباطی می‌تواند در نهایت عوامل محیطی را نیز در سیطره خود قرار دهند.

1- روش‌های حل تعارض: روش های حل تعارض شاید مهم‌ترین فاکتور برای رضایت در زندگی زناشویی باشد. در ابتدای زندگی زناشویی معمولا رویکرد افراد نسبت به همسر خود، تحمل مشکلات و سختی هاست بدون اینکه در مورد ناراحتی ها و دغدغه های خود صحبت کنند. اما تلاش نکردن برای حل آن‌ها معمولا توان افراد تحلیل می‌برد و شرایط را برای دعوایی تمام عیار فراهم می‌کند. 

2- مهارت‌های ارتباطی: توانایی ارتباط صحیح با همسر و مهارت‌های ارتباطی بالا عاملی مهم در رضایت زندگی مشترک است. در واقع زوج‌هایی که از این مهارت برخوردار هستد، می‌توانند به خوبی با یکدیگر تعامل برقرار کنند، در مورد نیازها و خواسته هایشان صحبت کنند و در صورت پیش آمدن مشکل و تعارض به خوبی مسائل را حل کنند.   

 

چگونه می‌توان به رضایت زناشویی دست یافت؟

بسیاری از زوج‌ها در آرزوی رسیدن به رضایت در زندگی مشترک هستند؛ آرزویی که با تلاش و برنامه ریزی دست یافتنی است. داشتن انتظارات واقع بینانه از ازدواج و افزایش مهارت‌های زندگی زناشویی مانند توانایی حل تعارض‌ها، افزایش آگاهی در مورد تفاوت‌های جنسیتی، مهارت گفت و گوی موثر بین زوجین، ابراز صحیح احساسات و توجه به نیازهای عاطفی همسر، مهارت‌های لازم برای برقراری رابطه جنسی لذتبخش و... می‌تواند راهگشا باشد. از آن جایی که روابط جنسی نقش مهمی در رضایت در زندگی زناشویی ایفا می‌کند مشاوره جنسی به شما کمک می‌کند تا این روابط را از حالت یکنواختی معمول خارج کنید و نیازهای جنسی همسرتان را به خوبی ارضا کنید.

 

لطفا نظرات خودرابامادرمیان بگذارید.

برای دریافت مشاوره باشماره09058956770تماس بگیرید.

 

موافقین ۰ مخالفین ۰

برخی از دلایل ازدواج های ناموفق

اثرات یک ازدواج ناموفق

در زندگی فقط عشق کافی نیست و شکست‌های بسیاری در ازدواج، به این دلیل رخ می‌دهد‎

 

می گویند ازدواج یک ریسک است. یک ریسک بزرگ در زندگی که همه آدم ها به آن تن می دهند ، اما چرا برخی از ازدواج خود راضی و برخی ناراضی اند؟ این سوال، موضوعی بسیار حساس و بحث برانگیز است. پاسخ های بسیاری به این سوال داده شده که نتیجه گیری برای رسیدن به یک فرمول منطقی را مشکل کرده است.

  

برخی از دلایل ازدواج های ناموفق

 

تنها عشق برای زندگی مشترک کافی نیست

همه انسان‌ها دوست دارند با فرد مورد علاقه خود ازدواج کنند؛ اما این به این معنا نیست که حتما پایان خوشی خواهند داشت. در زندگی واقعی فقط عشق کافی نیست و شکست‌های بسیاری در ازدواج، به این دلیل رخ می‌دهد. افراد مطلقه توصیه می‌کنند، با فردی ازدواج کنید که برای او احترام بسیاری قائل بوده و طرز فکر مشابهی با او دارید؛ زیرا ازدواج موضوعی موقتی نیست و نیاز به دلایل محکم تری علاوه بر عشق و دوست داشتن دارد.

  

کوتاه بودن دوران آشنایی و نامزدی 

پیدا کردن همسر مناسب شاید ساده به نظر برسد اما واقعا پیچیده و مهم است. در مورد ویژگیهای کسی که دوست دارید همسر شما باشد اول باید با خودتان به یک توافق برسید و ببینید وقتی با او هستید چه احساسی دارید، آیا برایتان مهم است دوستان و خانواده‌تان نیز او را دوست داشته باشند؟ وقتی از او دور هستید دلتان برایش تنگ می‌شود؟

 

حتی اگر مطمئن هستید فرد مناسب‌تان را پیدا کرده‌اید باز هم دلایل زیادی وجود دارد که می‌توانند باعث شوند به اشتباه بیفتید. اوایل آشنایی با توجه به شور و هیجانات زیادی که وجود دارد ممکن است به راحتی باعث شود با قلب و احساس‌تان عجولانه تصمیم بگیرید و انتخاب‌تان پشتوانه‌ی عاقلانه‌ای نداشته باشد. طول مدت آشنایی شما با همسر آینده‌تان اهمیت زیادی دارد. مطالعات و بررسی‌ها نشان داده‌اند چیزی حدود سه سال یا بیشتر، ایده‌آل‌ترین زمان ممکن برای خوب آشنا شدن پیش از ازدواج است که احتمال طلاق را به شدت پایین می‌آورد.

  

شاید بعدا عاشقش شوم

درست است که برای ازدواج کردن نیاز نیست که اول عاشق باشید اما اگر هیچ احساسی به طرف مقابل تان نداشته باشید یا از او بدتان بیاید و باز با این حال به ازدواج با او تن بدهید، دستی دستی خودتان را بدبخت کرده اید. وقتی احساسی در دیدارها و گفتگوهای اولیه شکل نگیرد یعنی هیچ وقت شکل نخواهد گرفت. خودتان را فریب ندهید و با گفتن این که شاید روزی بتوانید عاشقش شوید، وقت خودتان و طرف مقابل را نگیرید. عشق ورزیدن کاری اختیاری نیست. شاید بتوان در طول زمان به بهانه های مختلف علاقه مندی را که ایجاد شده زیاد و کم کرد ولی نمی توان با تفکر و اراده آن را ایجاد کرد. سیستم لیمبیک مغز که کنترل هیجانی مغز را به عهده دارد بدون تحریک اولیه عمل نمی کند و زوجی که حس عاشقانه و کشش جنسی در میان آنها وجود نداشته باشد دیر یا زود از یکدیگر فاصله گرفته و زندگی شان سرد می شود. 

 

تلاش‌های بی فایده برای تغییر دادن افراد

یکی از مهم ترین فاکتورهای ازدواج‌های موفق، پذیرفتن افراد می‌باشد. اگر با هدف تغییر دادن همسرتان با او ازدواج می‌کنید،‌ بدانید که ازدواج نا موفقی خواهید داشت. تغییردادن افراد تا حدودی امکان پذیر است؛ اما گاهی اوقات ما برای تغییر باورها و عقاید افراد تلاش می‌کنیم، که کاملا بی فایده است.

 

دلایل ازدواج های ناموفق

تنهایی می‌تواند هر فردی را در معرض انتخاب اشتباه قرار دهد‎

 

فرار از تنهایی

احساس تنهایی شدید، بسیار ساده‌تر از آنچه که فکرش را کنید، می‌تواند هر فردی را در معرض انتخاب اشتباه قرار دهد. هر وقت شخصی در تنهایی مفرط خود غوطه‌ور شود، احساس یاس و تاسف بی‌قرارش کرده و او را بر هر آغوش به ظاهر بازی، پذیرا می‌کند. فقط کافی است سری به مجلات و روزنامه بزنید و حوادث آن را ورق بزنید بی‌شک با موارد بسیاری برخورد خواهید کرد که چگونه افرادی به خاطر فرار از تنهایی در دام شیاطین گرفتار شده‌اند. قصه تکراری اکثریت قریب به اتفاق این افراد جوان تنهایی است که به طلب رویای رهایی از دست غول تنهایی و نجات از غم و غصه، دل به غریبه‌ای سپرده و تا ناکجاآباد پیش رفته است. در اولین گام، سعی کنید خود را از دام تنهایی برهانید. اگر فکر می‌کنید ازدواج راهی برای حل این مساله است، کاملا در اشتباهید! به جای اندیشه به ازدواج، بهتر است با دوستان و آشنایانتان رفت و آمد کنید، در کلاس‌های هنری و ورزشی ثبت‌نام کنید، خود را هدفمند سازید و برای آینده‌تان برنامه‌ریزی کنید و… بی‌شک بعد از این که از عمق تنهایی‌تان کم کردید، می‌توانید برای زندگی‌تان تصمیمات بهتری بگیرید که در این مرحله شاید ازدواج بهترین گزینه باشد.

  

کمی‌فاصله لازم است

برخی از افراد تصور می‌کنند هر چه بیش تر در کنار همسر خود باشند، روابطی بهتر و عاشقانه تر خواهند داشت؛ اما این طور نیست، افرادی که مدام در کنار هم هستند، زمانی برای رسیدگی کردن به فعالیت‌های شخصی خود نخواهند داشت و در نتیجه روابط آنها از هم می‌پاشد. همیشه کمی‌فاصله، برای داشتن روابطی بهتر و عاشقانه تر لازم است.

   

الویت دادن به ثروت و زیبایی 

اولین ویژگی همسرتان که شما را جذب کرد چه بود؟ لبخند گرمش؟ درخشش چشمانش؟ و یا شاید هم حساب بانکی‌اش؟! هیچ ایرادی ندارد جذب زیبایی کسی شوید که قصد ازدواج با او را دارید یا وضعیت و توان مالی همسرتان به عنوان کسی که قرار است یک زندگی را بچرخاند برایتان مهم باشد. اما زنان و مردانی که تمرکزشان بیش از اندازه روی وضعیت ظاهری طرف مقابل‌شان است یا وضعیت مالی او را به هر ویژگی دیگری ترجیح می‌دهند آینده زندگی مشترک خود را در معرض شکست قرار می‌دهند.

 

طبق یافته‌های علمی، مردانی که به ظاهر بیش از هر چیز دیگری اهمیت می‌دهند، نسبت به مردانی که سایر خصوصیات برایشان مهمتر است، یک و نیم برابر بیشتر در معرض طلاقند. زنانی هم که الویت‌شان در انتخاب همسر، ثروت است نسبت به زنان دیگر، 1.6 برابر بیشتر در معرض جدایی‌اند.

 

مطرح نکردن مشکلات و برطرف نکردن سوء تفاهم‌ها

بسیاری از ما تصور می‌کنیم برای داشتن روابطی بهتر، نباید مشکلات خود را با همسرمان در میان بگذاریم. این یک اشتباه بزرگ است و موجب از هم پاشیدن روابط خواهد شد. به طور مثال گاهی اوقات برخی خانم‌ها تصور می‌کنند شوهرشان توجه کافی به آنها نمی‌کند، در این گونه مواقع بهتر است هر چه سریع تر این مشکل را با همسرتان در میان بگذارید و به او بگویید که چنین حسی دارید. مطرح کردن این مشکلات بسیار بهتر از ساکت ماندن است. یکی از نتایج مطرح نکردن این مشکلات‌، به وجود آمدن شک و تردید و سوء ظن است و این بدترین اتفاق ممکن در یک زندگی مشترک می‌تواند باشد.

  

داشتن بیماری جسمی 

علاوه بر عواملی که گفته شد، بیماری نیز چیزی است که تاحدودی تعیین کننده‌ی آینده‌ی زندگی مشترک‌ است. همه‌ی ما مریض می‌شویم، عده‌ای هم جدی‌تر از بقیه دچار بیماری می‌شوند. متاسفانه بیماریهای جدی جسمی، نقش مهمی در وضعیت زندگی زناشویی دارند. مطالعه‌ای که روی بیش از 2700 ازدواج انجام شد نشان داد این واقعیت تلخ در مورد زنان بسیار جدی و تاثیرگزاز است. …

  

در ازدواجهایی که زن، دچار بیماری جدی می‌شود ریسک طلاق بالا می‌رود. بر اساس اطلاعات به دست آمده، مثلا زن متاهلی که دچار مشکلات قلبی می‌شود، 6 درصد بیشتر ممکن است در زندگی زناشویی خود با شکست روبرو شود. اما مرد متاهلی که دچار بیماری مزمنی می‌شود، طبق یافته‌ها، احتمال شکست زندگی مشترکش تحت تاثیر این بیماری قرار نمی‌گیرد

 

لطفا نظرات خودرابامادرمیان بگذارید.

برای هرگونه  مشاوره باشماره09058956770تماس بگیرید

موافقین ۰ مخالفین ۰

علل خیانت های زناشویی

 

خیانت به معنای شکسته شدن یک پیمان است. در اینجا منظور ما به طور خاص پیمان ازدواج است. خیانت در چارچوب پیمان زناشویی، وضعیتی است که به موجب آن، یکی از طرفین رابطه به شکل پنهانی قوانین و هنجارهایی را که ازدواج بر اساس آن بنا شده است، زیر پا می گذارد و با فردی جز همسر خود رابطه ای جنسی یا عاطفی بر قرار می کند.

 

در بسیاری مواقع هم فردی که خیانت می کند و هم فرد خیانت دیده دچار رنج روان شناختی شدیدی می شوند. این نشانه ها به ویژه برای فرد خیانت دیده شدیدتر است و تجربه اضطراب، خشم، کاهش احترام به خویشتن (حرمت نفس)، غم و افسردگی را در بر می گیرد.شیوع و میزان بروز خیانت به درستی مشخص نیست؛ اما پژوهشی در دانشگاه شیکاگوی آمریکا احتمال بروز خیانت را برای مردان 12 درصد و برای زنان 7 درصد برآورد کرده است؛ البته باید توجه داشته باشیم که میزان بروز خیانت در فرهنگ ها، برهه های تاریخی، گروه های اجتماعی- اقتصادی و سنین مختلف متفاوت است.

 

به طور کلی خیانت در افرادی بیشتر دیده می شود که علایق جنسی شدیدتری دارند، ارزش های جنسی سهل گیرانه تری اتخاذ می کنند، رضایت کمتری از شریک زندگی خود دارند و روابط اجتماعی مشترک کمتری با همسر خود دارند.خیانت انواع مختلفی دارد. بسیاری خیانت را در دو گروه کلی قرار می دهند. خیانت های عاطفی و خیانت های جنسی. خیانت عاطفی به معنی برقراری رابطه صمیمی احساسی با فردی جز شریک زندگی است. به همین ترتیب خیانت جنسی نیز به معنای برقراری روابط جنسی با فردی جز شریک زندگی خود است. ممکن است این دو شکل با هم ترکیب شوند و خیانت عاطفی و جنسی به طور همزمان رخ دهد.

 

معمولا گفته می شود وقوع خیانت های جنسی بیشتر برای مردان و وقوع خیانت های عاطفی بیشتر برای زنان رنج آور است؟از طرف دیگر می توان انواع خیانت را با توجه به شرایط فرد و میزان علاقه و تعهد موجود در رابطه نیز طبقه بندی کرد، به این ترتیب انواع خیانت ها را می توان در چند دسته قرار داد:

 

1-خیانت موقعیتیخیانت موقعیتی به معنای تسلیم شدن در مقابل میل جنسی است. در واقع در این نوع خیانت، فرد شریک زندگی خود را دوست دارد اما در موقعیتی خاص در برابر تکانه های جنسی خود تسلیم می شود.

 

2-خیانت تحت اجباردر این نوع خیانت نیز فرد به شریک زندگی خود علاقه مند است و سعی می کند به او متعهد بماند اما از ترس واکنش های فردی که نسبت به او ماجراجویی جنسی نشان می دهد، تسلیم می شود. این واکنش ها ممکن است دامنه ای از تهدیدهای عاطفی (مثل ترک کردن یا بی توجهی) تا تهدیدهای جسمی را در بر بگیرد.

 

3-خیانت عشقی زمانی رخ می دهد که فرد علاقه خود نسبت به شریک زندگی اش را از دست داده است و به فرد دیگری علاقه مند می شود.

 

4-خیانت عشقی متعارضاین نوع خیانت شکل پیچیده تری از خیانت عشقی است. در واقع در این حالت فرد به طور همزمان به چندین نفر علاقه‌مند است و ممکن است روابط پنهانی زیادی داشته باشد. اما گذشته از تعریف و انواع خیانت یک سوال بسیار رایج این است که چرا افراد خیانت می کنند؟

 

به عقیده برخی انسان شناسان مانند هلن فیشر عوامل روان شناختی متعددی موجب گرایش افراد به خیانت می شود. برخی افراد به دنبال حل مشکلات رابطه زناشویی و جنسی خود هستند، برخی نیز به دنبال کسب توجه بیشتر، گرفتن انتقام یا ایجاد هیجان در رابطه فعلی هستند. علاوه بر این، به عقیده فیشر گرایش به خیانت ریشه های زیستی هم دارد. ما همان طور که گرایش بسیار زیادی به روابط صمیمی داریم، گرایش مشابه و خالصی هم برای کسب لذت جنسی بیشتر داریم. به نظر می رسد خیانت با غلبه این تمایلات جنسی نیز مرتبط باشد.علل مسئله خیانت را می توان به شکل جداگانه در زنان و مردان بررسی کرد.

 

بیشتر مردانی که خیانت می کنند عمده ترین دلیل خود را نارضایتی جنسی از رابطه فعلی می دانند و بیشتر زنان دلیل اصلی خود را نارضایتی عاطفی می دانند. برخی پژوهش ها نشان داده است که مهم ترین دلیل زنان برای خیانت نارضایتی از رابطه فعلی است و مهم ترین دلیل مردان برای خیانت، نارضایتی های جنسی و همچنین نبود درک متقابل و مشکل در برقراری ارتباط با همسرشان است.

 

عوامل دیگری که با خیانت بیشترین همبستگی را دارد عبارت است از: ارزش های سهل گیرانه جنسی، اعتقاد به روابط بی قید، تعداد زیاد روابط جنسی پیش از ورود به رابطه متعهدانه، تحصیلات بالاتر و زندگی در مناطق شهری.اما اگر قرار باشد فقط و فقط به یک عامل مشترک میان زنان و مردان اشاره کنیم که بیشترین میزان خیانت را پیش بینی می کند، بی شک آن عامل نارضایتی زناشویی خواهد بود. رضایت زناشویی به معنی ارزیابی ذهنی زوج ها از رابطه خود است. به نظر می رسد تاثیر عوامل دیگر از گذرگاه این عامل می گذرد. به این معنا که عوامل دیگر به این دلیل باعث خیانت می‌شوند که موجبات نارضایتی زناشویی را فراهم می‌کنند

 

لطفا نظرات خودرا بامادرمیان بگذارید.

برای دریافت هرگونه مشاوره باشماره 09058956770 تماس بگیرید.

 

موافقین ۰ مخالفین ۰

راههای افزایش محبت بین زن وشوهر

راه های افزایش محبت بین زن و شوهر

 
 


 

محبت بین زن و شوهر, افزایش محبت بین زن و شوهر

پدیدار شدن مهر و محبت افزون‏تر، معلول یک سرى عوامل است که بعضى از آنها در دست همسر و برخى در اختیار زوج است. آنچه که در اختیار زن است، احترام و اهمیت دادن به شوهر، مهیا کردن محیط خانه براى او، همراهى با او در امور مختلف، پرهیز از بحث و مجادله‏ هاى بى‏نتیجه، توجه به خواسته‏ هاى جنسى شوهر و آماده ساختن خود براى او، صداقت و امانت و فداکارى و گذشت، از جمله امورى است که مراعات آن از جانب زن، می‏تواند در جلب محبت شوهر مؤثر باشد. اسلام به منظور ایجاد علاقه و محبت بیشتر میان دو همسر، به همتایى و کفو بودن آنها سفارش کرده است. در واقع می‏توان گفت: مرد و زن اگر از نظر شرایط اعتقادى و اقتصادى، نزدیک به هم باشند و براساس صداقت و حسن اعتماد به همدیگر، زندگى خود را آغاز کنند و در طول زندگى روزمره به آن توجه کافى داشته باشند و آن را رعایت نمایند خداوند علاقه، محبت و الفت را بین این دو همسر قرار خواهد داد. پس از انعقاد پیمان ازدواج نیز براى استحکام خانواده و استمرار آن الفت و علاقه، باید هر یک از مرد و زن به روابط میان خود توجه کافى مبذول کنند.

راهکارهاى ایجاد محبت
1. با مطالعه کتاب‏هاى مربوط به انتخاب همسر، آیین همسردارى، چگونگى ایجاد ارتباط با دیگران و نیز شرکت در جلسه‏ هاى آموزش خانواده، دانش و مهارت خود را در این زمینه افزایش دهید.

2. هرگز همسرتان را با زن یا مرد دیگر مقایسه نکنید.


3. از رفتارهاى مطلوب همسرتان تشکر کرده، او را تشویق کنید و انگیزه تکرار آن رفتار را بیشتر سازید.


4. از تصمیم‏هاى نادرست و غیر منطقى و کلى‏گویى‏هاى منفى و شکل‏گیرى افکار منفى، درباره همسرتان شدیداً بپرهیزید.

5. بکوشید در سراسر زندگى به خصوص در روابط بین خود و همسرتان – به جاى هر گونه پیش‏داورى یا مشاهده اشکالات و ضعف‏ها، نقاط مثبت و قوت را ببینید. به عبارت دیگر، به جاى توجه به نیمه خالى لیوان، به نیمه پر آن توجه کنید.

6. متعادل کردن انتظارات-انتظارات نامعقول از طرف مقابل محبت میان افراد را کم خواهد کرد. از آن جا که هر انسان فوتها و ضعف های دارد باید تلاش شود بدیها نادیده گرفته شود و نقاط قوت مدنظر قرار گیرد. ماه اول زندگی مشترک را ماه عمل می خوانند. اما سۆال این جاست که چرا فقط ماه اول زندگی باید ماه عسل باشد؟ علت آن است که بعد از مدتی همسران متوجه می شوند که نمی توانند انتظارات یکدیگر را برآورده سازند. راه برطرف شدن این مشکل آن است که انتظارات پایین آورده شود.


7. در مواردى که غمگینى و افسردگى و یا عصبانیت زن یا شوهر، شدت مى‏یابد و احتمال اختلال در کار سیستم عصبى یا غدد درون‏ریز- به ویژه غده تیروئید- وجود دارد، در نخستین فرصت به پزشک متخصص مراجعه کنید تا از عادى بودن ترشح غدد- از جمله غده تیروئید- مطمئن شوید.


8. براى داشتن یک زندگى با نشاط و موفق خوب بیندیشید، وقت بگذارید، احساس مسؤولیت کنید، موانع ارتباط سالم را از میان بردارید و به عوامل ایجاد کننده روابط سالم توجه کنید.

9. از هر چیزی می‌توان برای محبت استفاده کرد؛ از کلمات، کار، آشپزی، ظرف شستن، تلویزیون دیدن، بازی با بچه‌ها، حتی از خود اختلافات و اشتباهات. شما می‌خواهید این شبکه جعبه‌ی جادو را ببینید و همسرتان آن یکی. این یک اختلاف است، می‌توانید آن را تبدیل کنید به یک دعوا؛ کوچک یا بزرگش فرق نمی‌کند و می‌توانید- تبدیلش کنید به یک محبت. فقط باید اراده کنید و فکر کنید و انجام دهید. هیچ رازی هم در کار نیست. اگر نظر من را می‌خواهید اصلا تلویزیون نبینید. 

محبت بین زن و شوهر, افزایش محبت بین زن و شوهر

10. با همدلى، هم‏فکرى، همکارى و مشورت با یکدیگر درباره مسائل مختلف، میان اعضاى خانواده روابط سالم پدید آورید.

11. هر یک از زوجین دیگرى را نزدیک‏ترین و محرم‏ترین فرد بداند و او را نیمه تن، حامى و پشتیبان خود تلقى کند.

12. اوقات خوش خود را مدام در ذهن مرور کنید. با همسر خود به گونه ای رفتار کنید که در روزهای ابتدای آشنایی رفتار می کردید. لیستی از کارهای لذت بخش دو نفره اتان و آن چیزهایی که هر دو از آن لذت می برید تهیه کنید و هر وقت به مورد جدیدی رسیدید، آن را به لیست اضافه کنید. برای این اتفاقات برنامه ریزی کنید و سعی کنید موقعیت تکرار آنها را فراهم کنید.

13. اظهار محبت-باید محبت، این نعمت خدادادی، به زبان آورده شود. مرد باید محبت خود را به زبان بیاورد. اگر همسری از ناحیه شوهرش احساس کمبود محبت نماید برای محبت کردن به فرزندانش و حتی انجام امور منزل انگیزه ای نخواهد داشت. با سخنی محبت آمیز می توان کانون خانواده را گرم کرد.

14. در برنامه‏ ریزى براى فعالیت‏هاى اجتماعى، اوقات فراغت، دید و بازدیدهاى خانوادگى و نظایر آن، با یکدیگر مشورت کنید و از یک جانبه‏نگرى بپرهیزید.


15. در هر فرصت ممکن، با همسر و اعضاى خانواده ‏تان، ارتباط کلامى و عاطفى برقرار کنید. زنان از صحبت کردن با همسرشان بیشتر لذت مى‏برند؛ بنابراین مردان باید فعالانه به سخنان آنان گوش کنند و واکنش مناسب نشان دهند.

16. با یادگیرى مهارت‏هاى ارتباطى نظیر به حرف‏هاى یکدیگر گوش کردن، احترام به نظرها و عقاید یکدیگر و تشریک مساعى و مشورت کردن- روابط خود را بهبود بخشید.


17. بکوشید، باایجاد کانونى گرم و صمیمى، تمام اعضاى خانواده- به ویژه زن و شوهر- مسؤولیت رسیدن به تفاهم را پذیرا شوند.

18. به همسرتان کمک کنید تا هروز بیش از روز قبل عاشق باشد. به او کمک کنید عاشقانه فکر کند، عاشقانه زندگی کند و در عشق ورزیدن به شما احساس امنیت کند؛ به این ترتیب او با قلبی سرشار از عشق به سوی شما خواهد شتافت و بدون ترس و واهمه و بدون آنکه در مورد عکس العمل شما، قضاوت شما یا پس زده شدن از طرف شما نگران باشد، احساسات خود را به شما بازگو خواهد کرد. ستایش، تحسین، و در آغوش کیشدن همسر، نکاتی کوچک با تاثیراتی بسیار بزرگ هستند….امتحان کنید!

19. گاهى در فضایى محرمانه، محبت ‏آمیز و صمیمانه به ارزیابى رفتار و روابط یکدیگر بپردازید و از یکدیگر بپرسید، چه باید کرد تا روابط تان بهتر و با نشاطتر شود.

20. هدیه دادن-کارهایی که به نوعی بیان محبت به شمار می رود در تقویت محبت آثار بسیاری دارد. از جمله این کارها می توان به هدیه دادن اشاره کرد.
در دستورات اسلامی است که مرد به هنگام ورود به منزل و به ویژه در هنگام بازگشت از سفر هدیه ای به خانه ببرد و خانم هم در منزل خود را برای شوهرش آماده و حتی آرایش کند.

محبت بین زن و شوهر, افزایش محبت بین زن و شوهر

21. هنگام اختلاف نظر یا سوء تفاهم، به جاى سرزنش کردن یکدیگر یا تفسیر نادرست، به شناسایى مسأله و یافتن راه حل آن بپردازید و در صورت لزوم کمک و مشاوره افراد با تجربه و متخصص را جلب کنید.


22. براى رسیدن به امنیت روانى وعاطفى در روابط زناشویى، داشتن صداقت، پذیرش، سعه صدر، انصاف و اعتماد متقابل را اصل اول قرار دهید.

23. همیشه، در رویارویى با مسائل و مشکلات خانوادگى، خود را در وضعیت طرف مقابل قرار دهید و با قبول مسئولیت خود و شناخت انتظارات متقابل، به حل و فصل اختلافات روى آورید.

24. تنها تصمیم نگیرید. شما و همسرتان یک تیم هستید، بنابر این تا جایی که می توانید با هم و در کنار هم باشید. باید احساس کنید که با همسرتان کامل می شوید و دو بخش از وجود یک نفر هستید، پس وقتی نیمۀ دیگر وجودتان حضور ندارد، تصمیم گیری نکنید. شرایط را با هم بسنجید و با هم تصمیم گیری کنید ؛ در مورد همه چیز، خواه موارد کوچک و خواه بزرگ باشد. خود را مشتاق سازش و سازگاری نشان دهید.

25. درهر روز یا درهرهفته، زمان مشخصى را براى گفت و گو درباره مسائل و مشکلات و به اصطلاح درد دل کردن با همسرتان، اختصاص دهید.

26. هر دعوائی فقط دعواست و هر اختلافی فقط اختلاف و هر اشتباه فقط اشتباه. بحث سر  شبکه تلویزیون، فقط سر شبکه تلویزیون است نه درباره نمک شام دیشب و رفتار خواهرزن یا خواهرشوهر. توی دعوا باید حد و مرز دعوا مشخص شود و نرود بالاتر از حد خودش. من گاهی که پسرم کار بدی می‌کند یا کار اشتباهی، و می‌خواهم دعوایش کنم قبل از این‌که دعوا کنم بهش می‌گویم من دوستت دارم و الان که دارم دعوا می‌کنم ربطی به دوست داشتن من ندارد، من به خاطر کار بدت دعوات می‌کنم. من دیده‌ام که هم دعواهایم مؤثر بوده و هم پسر من این دعوا را پذیرفته است.

27. در صورت به وجود آمدن هر گونه سوء تفاهم و سوء برداشت، در نخستین فرصت ممکن به حل و فصل آن بپردازید تا به فرآیندى مخرب و پیشرونده تبدیل نشود.


28. در کنار همسرتان حضور قلب داشته باشید. تمرین کنید ذهن خود را به زمان حال متمرکز کنید. وقتی در کنار همسرتان هستید، به کار، رنگ جدیدی که قرار است به آشپزخانه بزنید،و .. فکر نکنید.

29.حسن خلق-حسن خلق در خانواده باعث می شود که کانون خانواده گرمتر شود و به همین میزان سوء خلق باعث سردی کانون خانواده می گردد و افراد خانواده مجبور می گردند فرد بداخلاق را تحمل کنند و کانون خانواده بهترین مکان برای خوش رفتاری و بروز حسن خلق است وگرنه در خارج از منزل فرد به علت شۆون اجتماعی مجبور است رفتاری اخلاقی داشته باشد نکته مهم آن است که پایه گذاری حسن خلق در منزل باید از طرف پدر خانواده باشد؛ چرا که بار مسۆولیت در آغاز بر دوش اوست و سپس دیگران. 

30. از داشتن نگرش‏هاى آرمان گرایانه و شاعرانه، انتظارات غیر واقع بینانه در ازدواج و روابط زناشویى اجتناب کنید.

 

برای دریافت هرگونه مشاوره باشماره 09058956770تماس بگیرید.

 

 

موافقین ۰ مخالفین ۰

رازداشتن زندگی زناشویی شاد

رازِ داشتنِ زندگی زناشویی شاد

همه زوج‌ها دوست دارند زندگی مشترک شادی با هم داشته باشند، اما باید بدانند که شاد زیستن هم مانند هر امر دیگر اصولی دارد. افراد مختلف و صاحب نظران گوناگون از شادی و شاد زیستن برداشت‌ها و تعاریف مختلف دارند. مثلا ارسطو می‌گوید؛ مردم عادی لذت را شادی فرض می‌کنند، افراد موفق عملکرد خوب را برابر شادی می‌شمارند و دانشمندان زندگی متفکرانه و جستجوگرانه را معادل شادی می‌دانند.

 

رازِ داشتنِ زندگی زناشویی شاد

جان لاک معتقد است که شادی بستگی به تعداد لذات زندگی دارد. "مک گیل" شادی را به لذت‌های تمایلات ارضا شده مربوط دانسته است. برتراندراسل می‌گوید: رغبت همگانی‌ترین نشانه شاد زیستن است. ولی می‌توان تعریف دیگری از شادی داشت. شادی عبارت است از احساس خوشبختی پایدار در زندگی شخصی، مفید بودن برای تحقق آرزو و رفع نیاز‌های عمومی، یعنی انسانی شاد است که از زنده بودن خود احساس خوشبختی و رضایت کند و دیگران از زندگی او سود ببرند.
پرسش اصلی این است که چگونه می‌توانیم با همسرمان شاد زندگی کنیم؟ این سوال با فراوانی بسیار بالا در بین افراد مطرح می‌شود. چون همه ما شادی را دوست داریم و آن را زیربنای سلامتی خود و جامعه می‌دانیم. با عنایت به محوریت زن و مرد در ایجاد زندگی شاد در خانواده و با توجه به این که خانواده شاد، جامعه شاد را ایجاد میکند.

زنان بیش از ۶۰ درصد از شادی‌های خانه را فراهم می‌کنند و مردان نیز باید بدانند که هر چه بیشتر در خانه شاد باشند و ارتباط بهتری با همسرشان برقرار سازند، زن را در تأمین شادی خانه همراهی کرده اند.


محمدعلی ترابی کارشناس روانشناسی با تأکید بر نقش زنان در ایجاد شاد کردن فضای خانه گفت: شاید کمی باورش سخت باشد که حتی انجام کار‌های کوچک، اما امید بخش می‌تواند کانون خانواده را چنان گرم کند که حتی در حاد‌ترین شرایط خانواده را از ورطه پاشیدگی نجات دهد.
ترابی تمیز نگه داشتن خانه، رسیدگی به پوشش و خوراک اعضای خانواده مخصوصا شوهر، استقبال گرم از تک تک اعضای خانواده به محض ورود به خانه، ابراز محبت کلامی در قالب تشکر از همسر و فرزندان، تأکید بر احساس آرامش کردن در خانه توسط همسران را از نمونه کار‌هایی دانست که می‌تواند کانون خانواده را گرم و لحظات آن را برای خانواده شادی آفرین کند.
وی رمز شاد بودن خانه را شاد بودن زن و مرد خانه عنوان کرد و گفت: نگاه مثبت به کار‌ها و فعالیت‌های همسر باعث می‌شود که او از کار کردن برای رفاه شما راضی بوده و همین رضایت به رفتار‌های دلنشین باعث سرور و شادی در خانه شود.
این کارشناس روانشناسی یکی از دلایل اختلاف در میان اعضای خانواده را که باعث بروز خشم در خانه می‌شود دست کم گرفتن همدیگر دانست و افزود: سوء تفاهم و ایجاد ظن بد نسبت به همسر از دیگر دلایل مهم نارضایتی در خانواده‌ها است.
وی در خصوص میزان تأثیرگذاری رفتار زن و شوهر در شادی خانوادگی تصریح کرد: زنان بیش از ۶۰ درصد از شادی‌های خانه را فراهم می‌کنند و مردان نیز باید بدانند که هر چه بیشتر در خانه شاد باشند و ارتباط بهتری با همسرشان برقرار سازند، زن را در تأمین شادی خانه همراهی کرده اند.

نقش مرد در شادی زن
اگر فرض را براین بگذاریم که در سن ۲۵ سالگی ازدواج کنیم، می‌توان نتیجه گرفت که حدود ۵۰ سال یا بیشتربا فرض برخورداری از

یقین بدانیم که هر چه در خانه شاد‌تر باشیم و ارتباط بهتری با همسرمان داشته باشیم انرژی بیشتری داریم تا صرف کارمان کنیم و به این وسیله در کارمان نیز موفق‌تر خواهیم بود.

عمر طبیعی با زنمان زندگی می‌کنیم، پس به این بیندیشیم که با شاد کردن همسرمان خودمان هم شاد و خوشبخت خواهیم بود، برای این کار باید سعی کنیم در خودمان عادات بهتر ایجاد کنیم. مثلا قبل از این که میهمان دعوت کنیم موضوع را با او در میان بگذاریم، به او فرصت کافی برای تدارک میهمان بدهیم، در مسایل عقلانی و منطقی با زنمان موافقت کنیم، اشتباهات خود را بپذیریم، اشتباه پذیری کسر شان و امتیاز دادن نیست، بلکه اشتباه بهترین آموزگار انسان است. سعی کنیم بخندیم و به همراه ما زن ما هم بخندد، بدانیم که خوشحال کردن زن هنر است نه علم، اگر علم بود همه می‌توانستند کسب کنند، اما هنر ریشه ذاتی و درونی دارد و به همین جهت اثر آن ماندگارتر است.
از تلاش همسرمان قدردانی کنیم، در تصمیم گیری به او کمک کنیم شرایطی را فراهم کنیم که استعدادهایش را نمایان کند و با بهره‌گیری از قدرت تعریف و تمجید ما بدرخشد. به جای هدایای گران قیمت، برای زنمان وقت صرف کنیم، به گفته‌هایش گوش دهیم و حتی اجازه دهیم فریاد بکشد تا از این طریق به آرامش برسد، محبت خودمان را به زبان بیاوریم و حتی به مادر همسرتان بگویید که دخترش را دوست دارید، فراموش نکنیم که حال و هوای عاشقی تا زمانی بر فضای خانواده ما حاکم خواهد بود که رفتار ما با همسر مان مانند رفتار روز‌های آشنایی و نا‌مزدیمان باشد. یقین بدانیم که هر چه در خانه شاد‌تر باشیم و ارتباط بهتری با همسرمان داشته باشیم انرژی بیشتری داریم تا صرف کارمان کنیم و به این وسیله در کارمان نیز موفق‌تر خواهیم بود.
زنان نیاز به صحبت کردن دارند، مردی که با زنش صحبت می‌کند و به حرف‌های او گوش می‌دهد قلب زنش را تسخیر می‌کند، بار‌ها شاید شنیده باشیم که خانممان می‌گوید"فقط می‌خواهم حرفم را بشنوی و آنچه را می‌گویم درک کنی و به احساس من اهمیت بدهی" این جمله و امثال آن بیانگر ابراز نیاز درونی وی است. پس به همسرمان توجه کنیم تا شادی در فضای زندگی ما پراکنده شود.

برای دریافت مشاوره  می توانید با شماره  09058956770 تماس بگیرید.

 

موافقین ۰ مخالفین ۰

پیامدهای ازدواج زود هنگام

پیامدهای ازدواج زودهنگام

ازدواج زود هنگام، ممکن است در ابتدا باعث کاهش اضطراب خانواده ها شود، هزینه ها را کاهش دهد یا نگرانیشان بابت این که فرزندشان به گناه آلوده شود را از بین ببرد. اما پیامد های منفی بیشتری برای فرد، خانواده و جامعه دارد. در ادامه پیامدهای ازدواج زودهنگام را بررسی می کنیم:

پیامدهای فردی

1- روانشناسان تا حدود 18 سالگی را سنین نوجوانی در نظر می گیرند. یعنی فرد پایین تر از 18 سال هنوز وارد دوران بزرگسالی نشده است. نوجوانی دوران بحران هویت و هویت یابی است. در این سن فرد هنوز به ثبات فکری و هیجانی نرسیده و نمی داند از خود، دنیا و زندگی چه می خواهد. طبعا در چنین شرایطی نمی تواند در انتخاب همسر به درستی عمل کند. 

2- معمولا افراد بعد از چند سال که از 18 سالگی شان می گذرد با وارد شدن به دنیای بزرگسالی تمام تصورات نوجوانی شان تغییر می کند و سلیقه و نظرشان در مورد ازدواج هم متفاوت می شود. یعنی ازدواج زود هنگام ممکن است باعث شود نارضایتی فرد در آینده از ازدواجش افزایش پیدا کند.

3- یکی از عیوب ازدواج زودهنگام بازماندن از تحصیل می باشد. ممکن است این ازدواج زودهنگام به فرزندآوری هم ختم شود. در نتیجه امکان تحصیل به ویژه برای دختران از بین برود و این به معنی محدود شدن فرصت های رشد فردی و نداشتن مهارت های لازم برای فرزندپروری است. 

4- ازدواج زودهنگام، پذیرفتن و یا تحمیل یک مسئولیت بزرگ به فردی می باشد که احتمالا ظرفیت پذیرش چنین مسئولیتی را ندارد. چنین اتفاقی باعث می شود فرد به شکل ناگهانی از زندگی کودکی خود وارد بزرگسالی شود. برخی در مواجهه با چنین شرایطی فشار روانی زیادی را متحمل شده و اختلالات سازگاری نشان می دهند و برخی دیگر ممکن است سالهای بعدی، از اینکه کودکی نکرده اند شکایت داشته باشند.

پیامدهای خانوادگی

طلاق یا طلاق عاطفی می تواند پیامد ازدواج زودهنگامی باشد که نارضایتی زناشویی را برای طرفین به ارمغان آورده است. از طرف دیگر هنگامی که زوجین در سن پایین ازدواج کنند و بچه دار شوند، بلوغ کافی برای تربیت فرزند هم ندارند و بنابراین هم خود و هم فرزندانشان دچار مشکلاتی خواهند شد.

پیامدهای بلندمدت و اجتماعی

ازدواج های زود هنگامی که طلاق را در جامعه بالا ببرد، تاثیرات مخربی بر سلامت جامعه خواهد گذاشت. فرزندانی که در چنین خانواده هایی بزرگ شوند و درگیر فرایند طلاق والدینشان شوند، سطح سلامت روان پایین تری خواهند داشت و در نتیجه نسل آینده هم به طور کلی تحت تاثیر قرار می گیرند.

برای دریافت مشاوره در زمینه ازدواج می توانید با شماره  09058956770 تماس بگیرید.

موافقین ۰ مخالفین ۰

چگونه عشق ورزیدن رابه خود بیاموزیم

● امید و اعتماد به خود

به همان اندازه که جسم و روح شما به اکسیژن نیاز دارد به عشق نیز نیازمند است. عشق، معامله کردنی نیست. هرچه شما ارتباط بیشتری با دیگران داشته باشید، از نظر جسمی و عاطفی سالم‌تر خواهید بود. هرچه ارتباط شما با دیگران کمتر شود، احتمال مخاطره‌ و زیان برای شما بیشتر است.

این درست است که هرچه کمتر دوست بدارید تجربه افسردگی بیشتری را در زندگی خواهید داشت.

شاید عشق، بهترین داروی ضدافسردگی باشد، به‌همین دلیل است که احساس بدون عشق، عمومی‌ترین شکل افسردگی است.

بسیاری از افراد افسرده، نه خودشان را دوست دارند و نه احساس عشق و دوست‌داشتن به دیگران را دارند، آنها بسیار روی خود تمرکز می‌کنند و همین امر باعث می‌شود که کمتر مورد توجه دیگران قرار بگیرند و جذابیتی داشته باشند، از این‌رو فرصت و مجالی نمی‌یابند که توانایی‌ها و مهارت‌های عشق را بیاموزند و محروم می‌مانند.

افسانه‌ای وجود دارد که عشق، یک‌دفعه اتفاق می‌افتد. در نتیجه فرد افسرده، اغلب بدون مقاومت و کورکورانه در انتظار کسی می‌ماند که او را دوست بدارد. اما عشق، از این راه عملی نیست. برای عاشق شدن و نگه‌داشتن عشق، می‌باید بیرون آمد، فعال بود و مهارت‌های ویژه بسیاری را آموخت.

بسیاری از ما نظر و عقیده خود را در مورد عشق از فرهنگ‌های عامه گرفته‌ایم و معتقدیم که عشق چیزی است که باعث ابراز احساسات می‌شود. در فرهنگ عامه، عشق ایده‌آل عبارت است از تصورات غیرواقعی، که بیشتر به شکل تصنعی و سرگرمی است و این یکی از دلایلی است که چرا بسیاری از ما افسرده هستیم. (عشق ما تصوراتی غیرواقعی و تصنعی و در خیال ماست).

ما گمان می‌کنیم که آشفتگی و شیفتگی یعنی عشق. یک نتیجه‌گیری این است که وقتی ما به‌طور حقیقی عاشق شدیم، غمگین و مأیوس می‌شویم. چرا که چیزهای بسیار زیادی وجود دارد که با فرهنگ ایده‌آل ما هم‌خوانی ندارد. بعضی از ما چیزی را مطالبه می‌کنیم و خود نیز کنترل و گمان می‌کنیم عشق ایده‌آل ما باید این باشد که کس دیگری، آنچه را که در تصورات ماست، باید انجام دهد. این امر، نه‌تنها امکان‌پذیر نیست، بلکه لازم است که راه رسیدن به عشق نیز برای رفع افسردگی تغییر یابد.

شیفتگی می‌تواند به عشق تبدیل شود. بسیاری از عشق‌ها در حقیقت از شیفتگی آغاز می‌شوند. اما بیشتر شیفتگی‌ها هرگز به مرحله عشق نمی‌رسند

این اقدامات استراتژیک را دنبال کنید تا آنچه را که از زندگی می‌خواهید به‌دست آورید، هم عاشق و هم معشوق بودن:

 

 

● تفاوت بین شیفتگی و عشق

شیفتگی، وضعیتی روحی با شیدایی عمیق است. همه احساس‌ها خوب و عالی است. اما در واقع به‌ندرت دوام دارد و اولین مرحله از جنون است. جذابیتی است که به موجب آن همه هورمون‌ها ترشح می‌شوند و همه‌چیز به نظر خوب و درست می‌رسد. این حالت تقریباً به‌طور متوسط شش ماه دوام می‌یابد. این حالت می‌تواند به عشق تبدیل شود. بسیاری از عشق‌ها در حقیقت از شیفتگی آغاز می‌شوند. اما بیشتر شیفتگی‌ها هرگز به مرحله عشق نمی‌رسند.

بدانید که عشق مهارتی است آموختنی، نه چیزی که از هورمون‌ها یا احساسات مخصوص ویژه‌ای بیرون بیاید.

اریچ فروم، عشق را «خواست اراده» می‌نامد. اگر شما توانایی‌های دوست‌داشتنی را نیاموزید در واقع، بدین معناست که افسرده شدن خود را تضمین می‌کنید. شما افسرده خواهید شد، نه‌تنها به خاطر اینکه به اندازه کافی با دیگران ارتباط برقرار نکردید، بلکه به خاطر اینکه تجربه شکست‌های بسیاری را داشته‌اید در واقع آنان که از خود عشق ساطع می کنند با عشق زندگی می کنند و با عشق نیز نفس می کشند ، دیگران را به سمت خود می کشانند.

 

 

● مهارت برقراری ارتباط خوب و درست را بیاموزید

این مهارت‌ها وسیله‌ای هستند که با آنها می‌توانید امید، اعتماد و ارتباط قوی خود را افزایش دهید. هر چه ارتباط شما بیشتر شود به همان اندازه، افسردگی شما کمتر می‌شود. چرا که شما احساس می‌کنید که شناخته شده‌اید و شناخته‌اید. هر چه عشق و شور زندگی بیشتری از خود ابراز کنید برای دیگران نیز بیشتر مقاومت ناپذیر خواهید شد و آن ها دیگر نخواهند توانست شما را نادیده بگیرند

همواره تفاوت‌هایی بین دو نفر وجود دارد. اشکالی ندارد که شما چقدر خوب هستید یا چقدر به کسی نزدیک‌اید. اگر ارتباط شما درست پیش برود تفاوت‌های ظاهری و سطحی، مشکلی را پیش نخواهد آورد.

 

 

● ارتباط برقرار کنید

شما این توان را دارید که زندگانی ای سرشار از عشق و رضایت بیافرینید.شما می‌توانید این کار را به‌وسیله شناخت اینکه شخص دیگر (طرف مقابل) از کجا آمده؟ چه ‌کسی است؟ و اینکه قادر باشید خودتان را معرفی کنید و نشان دهید. وقتی تفاوت‌ها را شناختید باید قادر باشید با طرف مقابل مذاکره و مصالحه کنید و دلیل کلی را برای انجام این کارها بیابید.

 

 

● تمرکز بر طرف مقابل

در مورد آنچه به دست آوردید و اینکه چگونه با شما رفتار می‌شود. تمرکز کنید. آنچه را که طرف مقابل، نیاز دارد بشناسید. (شناخت نیازهای طرف مقابل). آنچه را که واقعاً نیاز دارد تا با آن احساس خوبی داشته باشد. آموختن این مهارت‌ها برای مردمی که در فرهنگ خودخواهانه امروزی هستند، واقعاً دشوار است. البته خودتان را در این جریان گم نکنید. مطمئن شوید که به خودتان هم اهمیت می‌دهید و در فکر خودتان هم هستید شور زندگانی وسرزندگی و زنده بودن را تنها از درون خودتان جویا شوید.

هر چه به دیگران بیشتر توجه کنید و یاد بگیرید که واکنش نشان دهید و نیازهای دیگران را برآورده کنید. به همان‌ اندازه، می‌توانید بیشتر دوست داشته باشید

 

 

● توانایی تطبیق با واقعیت را در خود افزایش دهید

دوست داشتن یک نفر به‌طور حقیقی به همان اندازه که خودتان را دوست دارید، مهم است. اینکه دیگران واقعاً چه می‌گویند؟ آنها واقعاً چه نیازهایی دارند؟ افراد افسرده، گمان می‌کنند که تنها حقیقت، حقیقت افسردگی آنهاست.

موافقین ۰ مخالفین ۰

مهمترین موانع آرامش همسران

مهمترین موانع آرامش همسران

برای داشتن سعادت و آرامش مطلوب در زندگی زناشویی، ارتباط سالم و سازنده میان زن و مرد، نیاز اصلی است و حرف اول را می‌زند. اما در بعضی موارد از ارتباطات زناشویی موانعی بر سر راه قرار می گیرد که البته رفع آنها تنها به خود همسران بستگی دارد و کاملاً دو طرفه است. در این ایمیل به بیان و بررسی برخی از آنها می پردازیم :

سخت گیری
سخت گیری در خانواده مصادیق مختلفی دارد. از جمله آن ها می توان به بهانه گیری در امور خانه اشاره کرد. تجربه ثابت کرده است که این عمل جز ناراحتی خود و دلسردی همسر نتیجه ای در بر نخواهد داشت. صفت سخت گیری جزیی از منفی نگری است که از نظر دین و اخلاق مذموم شمرده شده است. زیرا زمینه را برای رشد سایر اختلافات و ناسازگاری ها فراهم می کند. در گفتار و کردار آدمی همواره عیوب و نقایصی وجود دارد. هر اندازه انسان منفی نگرتر باشد، از زمینه موجود برای بهانه گیری، بیشتر بهره می جوید.

سخنان فتنه انگیز
یکی از مهم ترین عوامل اختلاف بین زن و شوهر این است که یکی یا هر دو خوبی های مرد و زن دیگری را به رخ هم بکشد. این گونه مقایسه های نا به جا فتنه انگیزی بزرگی در زندگی ایجاد خواهد کرد و جز تلخی و سردی کانون خانواده نتیجه ای به دنبال نخواهد داشت.

تعصب و بی اعتمادی
گاهی در اثر عوامل مختلفی از قبیل علاقه افراطی و یا بدبینی ممکن است زن یا مرد نسبت به هم حساسیت بی مورد پیدا کنند. به طوری که در حفظ و پاکدامنی هم دچار وسواس و سخت گیری بی جا شوند. این گونه رفتارها و کنترل های افراطی زمینه روانی را برای سقوط انسان به سمت فساد و بی قیدی فراهم می کند. زیرا روح انسان در برابر فشار، عکس العمل نشان می دهد و شانه خالی می کند. پیامبر اکرم (ص) در این رابطه می فرمایند: تعلیم دهید و آسان گیرید. سخت نگیرید و نوید دهید و دیگران را طرد نکنید.

ترشرویی
درست است کسی که ناراحتی و خستگی روحی دارد، ناخود آگاه آثار آن در چهره اش نمودار می شود. ولی اسلام به پنهان داشتن درد درون دستور می دهد. انتقال ناراحتی مسائل بیرون از منزل به همسر و یا بالعکس در ارتباط همسران مانع بزرگی در حفظ آرامش و سکون خانواده خواهد بود. امام علی (ص) در این رابطه می فرماید: خوشرویی مؤمن در چهره او و اندوهش در دل اوست.

ناسزا گویی
این عمل اگر برای روابط بیگانه شایسته نباشد، در مورد زن و شوهر به مراتب ناشایست تر است. زیرا آن ها می خواهند عمری با صمیمیت در کنار هم زندگی کنند. در روابط زناشویی اگر گاهی کدورتی پیش آمد کرد، نباید با کلمات تند و ناشایست بر آتش قهر آن دامن زد. باید مواظب بود که سخنی از دهن پریده نشود که بعداً موجب خجالت و شرمساری از طرف مقابل گردد. به طور کلی اخلاق در کلام، یکی از پشتوانه های تضمین کننده روابط زن و مرد به شمار می رود.

اهانت
خداوند توهین و آزار مؤمن را اعلام جنگ با خود به حساب آورده است. آزار زبان بدترین آزارهاست. زن و شوهر در سایه ازدواج از ارتباطی پیوسته برخوردار می شوند و لذا برای حفظ حرمت مؤمن باید کاملاً مواظب باشند که مبادا جمله ای از زبان جاری شود که باعث آزار دیگری شود. سرزنش، تهمت، دشنام و شماتت، هر کدام موجب آزار دیگری می شود؛ که علاوه بر کیفر الهی و عقوبت اُخروی، آرامش و سلامت زندگی را هم به هم می ریزد.

خودخواهی
گاهی خودخواهی و خود برتر بینی، اختلافات بزرگ و موانع سختی را در ارتباط با همسر ایجاد می کند. گاه مرد می خواهد بزرگی و تسلط خود را بر زن ثابت کند. اگر اطلاعات ناقص و سطحی از دین داشته باشد، بدون اجازه او از خانه بیرون رفتن زن را پیش می کشد و مغالطه می کند. همسرش را افسرده و غمگین می کند و خودش را ناراحت و خشمگین. در صورتی که دین می گوید همه این ها بهانه است و ریشه آن همان وسوسه شیطانی است که چیزی جز غرور و خودخواهی نیست. گاهی نیز زن به واسطه جمال و هنری که دارد یا به دلیل هر برتری دیگری که در خود احساس می کند، بر همسر خود فخر می فروشد. ریشه این رفتار هم، همان نفوذ شیطان با صفت غرور در روح اوست. در هر صورت روابط زناشویی سالم و اسلامی به هیچ وجه در فضای حاکمیت شیطان ممکن نخواهد بود.

چشم و هم چشمی
بر خلاف آن چه در تفکر عرف جا افتاده است، این مسئله هم از جانب زن و هم از سوی مرد پیش می آید. تنها نتیجه این اخلاق، ایجاد اختلافات زناشویی است. در صورتی که راه پیشگیری از این بیماری خیلی آسان تر است. اگر در روابط با همسر این دوای دینی مورد استفاده قرار گیرد، همه موانع برداشته می شود. طبق نظریه قرآن، مؤمن آن است که به تمام تجملات و چشم و هم چشمی ها و اسراف ها پشت پا می زند. سادگی اساس دین و شیوه بزرگان اخلاق بوده است. امام سجاد(ع) در این رابطه می فرمایند : تمامی خیر و خوبی در بریدن طمع و چشم نداشتن به آنچه در دستان مردم جمع شده است.

لجاجت
یکی دیگر از شاخه های منیت، لجاجت است. خطر این رذیله به حدی بزرگ است که می تواند اساس زندگی را مختل کند. کسانی هستند که اگر حق را ببینند زیر بار آن نمی روند. حاضرند سنگی بر سر آنان بیاید، آتشی آنها را بسوزاند، اما زیر بار نروند. از جمله چیزهایی که نمی گذارد همسران بر دل هم حکومت کنند، لجاجت است. اگر در شرایطی قرار می گیرید که نمی توانید از نظر خود کوتاه بیایید برای درمان مساله خود را وادار به رفتار خلاف آن کنید. در وهله اول برای شما سخت است اما به مرور برایتان عادت می شود. یادتان باشد انسان می تواند تغییر کند و خصوصیات خود را کمال بخشد.

توقعات بی جا
زندگی زناشویی میدان مشترک کمال زن و مرد محسوب می شود. بنابراین برای داشتن آرامش و رضایت از زندگی، باید میزان خواسته ها و انتظارات زن و مرد از هم متناسب با قدرت و توان طرف مقابل باشد. در غیر این صورت فشار های روانی بر زندگی حاکم می شود و روابط خانوادگی دچار اختلال می گردد.

انتقاد ناپذیری
اسلام و تربیت دینی کاملاً روحیه انتقاد پذیری را تأیید می کند امام جواد (ع) می فرمایند : مومن نیاز دارد به توفیقی از طرف خدا و به پندگویی از طرف خودش و به پذیرش از کسی که او را نصیحت کند. خطر انتقاد ناپذیری، این است که محبت میان زن و شوهر را کمرنگ می سازد و حس لجاجت را در آنان تقویت می کند.

نا سپاسی
طبع انسان طوری است که وقتی در نعمت واقع شود، سپاسگذاری نمی کند و هنگام مصیبت و سختی، صبر و شکیبایی را از دست می دهد. این صفت اخلاقی ناپسند در محیط خانواده نیز بروز می کند و می تواند از سوی هر کدام از زن یا مرد، آشکار شود. به گونه ای که زحمات و محبت های طرف مقابل را درک نکرده و یا برای آن اهمیتی قائل نشود. این برخورد به مرور زمان اختلال شدیدی در روابط همسران ایجاد می کند.

سوء تفاهم
در سخن گفتن باید روشی را در پیش گرفت که از بروز سوء تفاهم جلوگیری شود. چه بسا اتفاق می افتد که گفته ها با شنیده ها همخوانی ندارد. چیزی که می گوئیم غیر از چیزی است که طرف مقابل از آن می فهمد. برخی افراد به جهت دارا بودن روحیه ای خاص، برای دچار شدن به سوء تفاهم به شدّت آماده اند و ذهن آن ها از هر سخنی، برداشتی نا مطلوب دارد. این افراد از خوش بینی بی بهره اند و حفظ روابط با آن ها بسیار دشوار است. برخی روان شناسان عامل اصلی اختلافات زناشویی را سوء تفاهم می دانند. آن ها معتقدند ریشه اصلی مشکلات زناشویی این است که دو طرف، به درستی به مقاصد حقیقی هم پی نمی برند. بنابراین همسران باید از گمان های بی اساس، تعبیر و تفسیرهای منفی و وسواس های فکری خود داری کنند تا آسیبی به روابط زناشویی شان وارد نشود.

خشم و عدم کنترل آن
تردیدی نیست که خشم و عصبانیت در سلامت جسمی و روحی انسان آثاری بسیار ویرانگر دارد و بیماری های مهمّی را به دنبال می آورد. از بعد اجتماعی نیز مشکلات جدی در روابط با دیگران ایجاد می کند و از محبوبیت و صمیمیت انسان می کاهد. در آموزش های دینی توصیه شده که در حال خشم، تصمیم نگیریم و برای کاهش این حالت، تغییر موقعیت بدهیم. مثلاً اگر ایستاده ایم، بنشینیم و … در روایتی از امام سجاد (ع) آمده است : هیچ جرعه ای با ارزش تر از جرعه خشمی که فرو برده شود، نیست! اگر یکی از زوجین فردی عصبی است، طرف دیگر باید بکوشد با درک موقعیت، از تحریک عصبانیت او خودداری کند و با سکوت و خویشتنداری، او را در کنترل هیجان عصبی خویش یاری کند. بعد از فروکش کردن خشم، می توان در یک فرصت مناسب با همسر خود به گفتگو پرداخت و او را از تکرار این گونه برخوردها بر حذر داشت.

زندگی دیگران را به رخ همسرکشیدن
برخی همسران پیوسته زندگی دیگران را به رخ همسر می کشند و با این وسیله او را تحقیر می کنند. زن و شوهر موظفند برای حفظ روابط صمیمانه و مهر آمیز، یک بار و برای همیشه دست از مقایسه های ویرانگر بردارند و به این وسیله، موجبات آزردگی یا تحقیر طرف مقابل را فراهم نیاورند. گاه این نوع مقایسه ها به خانواده های زن و شوهر نیز کشیده می شود و هر یک از دو طرف، خانواده و بستگان خود را با بستگان طرف مقابل مقایسه می کند و امکانات و امتیازات آن ها را به رخ همسر می کشد. این نوع جر و بحث ها به کشمکش و درگیری می انجامد. در حقیقت این گونه رفتارها از ضعف های شخصیتی دو طرف حکایت می کند و نشان می دهد که این قبیل افراد هنوز به رشد و بلوغ فکری و روحی لازم نرسیده و راه و رسم زندگی مشترک را نیاموخته اند.

بیان گلایه ها
در یک ارتباط سالم گلایه ها و دلخوری ها و رضایت ها و خشنودی ها نیز به طور مناسب مطرح می شود. بعضی افراد تا سر صحبت باز می شود، حتماً چند گلایه و انتقاد در آستین دارند که طرف مقابل را با طرح آن ها آزار می دهند. طرح گلایه هر چند در جای خود لازم است، اما نباید در بیان آن ها زیاده روی کرد. در بیان گلایه باید موقع شناس بود و فرصت مناسبی را برای این کار در نظر گرفت. زمانی که مرد خسته و آزرده از راه می رسد، یا زن به کار ظریفی مشغول است، زمان مناسبی برای بیان ناراحتی یا شکایت نیست.

جر و بحث
یکی از مسائل اساسی در حفظ ارتباط، پرهیز از جر و بحث و جدال های تند بر سر مسائل گوناگون و گاه کم اهمیت است. این گونه بحث ها آثاری مخرّب بر روابط انسانی بر جای می گذارد و موجب دور شدن از هم و دلخوری و رنجش خاطر همسران می شود. به این ترتیب روز به روز از میزان تفاهم آن ها کاسته می شود. اغلب زن یا شوهر نظری را ابراز می کند و با پافشاری، قصد تحمیل آن را بر دیگری دارد، هر چند آن نظر ممکن است دقیق و درست نباشد. طرف مقابل هم برای فرار از این تحمیل با تمام وجود در برابر آن موضع می گیرد. اینجاست که دامنه حمله و دفاع گسترده تر می شود و کار به مشاجره لفظی می کشد. تجربه نشان داده در همه این موارد، معمولاً جدال بر سر حق و باطل نیست. بلکه بر سر خود و به کرسی نشاندن حرف خود است. بنابراین کسانی که با آفت خودخواهی در مبارزه اند، از وارد شدن به این جدال ها می پرهیزند. از سفارشات امام علی (ع) است که از ستیزه و خصومت بپرهیزید که این ها دل های برادران را بیمار می کند و نفاق را می رویاند.

موافقین ۰ مخالفین ۰