مشاور|خانواده|ازدواج|طلاق|خیانت|زوج|روانشناس

حل مشکلات خانوادگی خود را به من بسپاریدو شرایط را خیلی سریع بهبود ببخشید 09058956770

رازداشتن زندگی زناشویی شاد

رازِ داشتنِ زندگی زناشویی شاد

همه زوج‌ها دوست دارند زندگی مشترک شادی با هم داشته باشند، اما باید بدانند که شاد زیستن هم مانند هر امر دیگر اصولی دارد. افراد مختلف و صاحب نظران گوناگون از شادی و شاد زیستن برداشت‌ها و تعاریف مختلف دارند. مثلا ارسطو می‌گوید؛ مردم عادی لذت را شادی فرض می‌کنند، افراد موفق عملکرد خوب را برابر شادی می‌شمارند و دانشمندان زندگی متفکرانه و جستجوگرانه را معادل شادی می‌دانند.

 

رازِ داشتنِ زندگی زناشویی شاد

جان لاک معتقد است که شادی بستگی به تعداد لذات زندگی دارد. "مک گیل" شادی را به لذت‌های تمایلات ارضا شده مربوط دانسته است. برتراندراسل می‌گوید: رغبت همگانی‌ترین نشانه شاد زیستن است. ولی می‌توان تعریف دیگری از شادی داشت. شادی عبارت است از احساس خوشبختی پایدار در زندگی شخصی، مفید بودن برای تحقق آرزو و رفع نیاز‌های عمومی، یعنی انسانی شاد است که از زنده بودن خود احساس خوشبختی و رضایت کند و دیگران از زندگی او سود ببرند.
پرسش اصلی این است که چگونه می‌توانیم با همسرمان شاد زندگی کنیم؟ این سوال با فراوانی بسیار بالا در بین افراد مطرح می‌شود. چون همه ما شادی را دوست داریم و آن را زیربنای سلامتی خود و جامعه می‌دانیم. با عنایت به محوریت زن و مرد در ایجاد زندگی شاد در خانواده و با توجه به این که خانواده شاد، جامعه شاد را ایجاد میکند.

زنان بیش از ۶۰ درصد از شادی‌های خانه را فراهم می‌کنند و مردان نیز باید بدانند که هر چه بیشتر در خانه شاد باشند و ارتباط بهتری با همسرشان برقرار سازند، زن را در تأمین شادی خانه همراهی کرده اند.


محمدعلی ترابی کارشناس روانشناسی با تأکید بر نقش زنان در ایجاد شاد کردن فضای خانه گفت: شاید کمی باورش سخت باشد که حتی انجام کار‌های کوچک، اما امید بخش می‌تواند کانون خانواده را چنان گرم کند که حتی در حاد‌ترین شرایط خانواده را از ورطه پاشیدگی نجات دهد.
ترابی تمیز نگه داشتن خانه، رسیدگی به پوشش و خوراک اعضای خانواده مخصوصا شوهر، استقبال گرم از تک تک اعضای خانواده به محض ورود به خانه، ابراز محبت کلامی در قالب تشکر از همسر و فرزندان، تأکید بر احساس آرامش کردن در خانه توسط همسران را از نمونه کار‌هایی دانست که می‌تواند کانون خانواده را گرم و لحظات آن را برای خانواده شادی آفرین کند.
وی رمز شاد بودن خانه را شاد بودن زن و مرد خانه عنوان کرد و گفت: نگاه مثبت به کار‌ها و فعالیت‌های همسر باعث می‌شود که او از کار کردن برای رفاه شما راضی بوده و همین رضایت به رفتار‌های دلنشین باعث سرور و شادی در خانه شود.
این کارشناس روانشناسی یکی از دلایل اختلاف در میان اعضای خانواده را که باعث بروز خشم در خانه می‌شود دست کم گرفتن همدیگر دانست و افزود: سوء تفاهم و ایجاد ظن بد نسبت به همسر از دیگر دلایل مهم نارضایتی در خانواده‌ها است.
وی در خصوص میزان تأثیرگذاری رفتار زن و شوهر در شادی خانوادگی تصریح کرد: زنان بیش از ۶۰ درصد از شادی‌های خانه را فراهم می‌کنند و مردان نیز باید بدانند که هر چه بیشتر در خانه شاد باشند و ارتباط بهتری با همسرشان برقرار سازند، زن را در تأمین شادی خانه همراهی کرده اند.

نقش مرد در شادی زن
اگر فرض را براین بگذاریم که در سن ۲۵ سالگی ازدواج کنیم، می‌توان نتیجه گرفت که حدود ۵۰ سال یا بیشتربا فرض برخورداری از

یقین بدانیم که هر چه در خانه شاد‌تر باشیم و ارتباط بهتری با همسرمان داشته باشیم انرژی بیشتری داریم تا صرف کارمان کنیم و به این وسیله در کارمان نیز موفق‌تر خواهیم بود.

عمر طبیعی با زنمان زندگی می‌کنیم، پس به این بیندیشیم که با شاد کردن همسرمان خودمان هم شاد و خوشبخت خواهیم بود، برای این کار باید سعی کنیم در خودمان عادات بهتر ایجاد کنیم. مثلا قبل از این که میهمان دعوت کنیم موضوع را با او در میان بگذاریم، به او فرصت کافی برای تدارک میهمان بدهیم، در مسایل عقلانی و منطقی با زنمان موافقت کنیم، اشتباهات خود را بپذیریم، اشتباه پذیری کسر شان و امتیاز دادن نیست، بلکه اشتباه بهترین آموزگار انسان است. سعی کنیم بخندیم و به همراه ما زن ما هم بخندد، بدانیم که خوشحال کردن زن هنر است نه علم، اگر علم بود همه می‌توانستند کسب کنند، اما هنر ریشه ذاتی و درونی دارد و به همین جهت اثر آن ماندگارتر است.
از تلاش همسرمان قدردانی کنیم، در تصمیم گیری به او کمک کنیم شرایطی را فراهم کنیم که استعدادهایش را نمایان کند و با بهره‌گیری از قدرت تعریف و تمجید ما بدرخشد. به جای هدایای گران قیمت، برای زنمان وقت صرف کنیم، به گفته‌هایش گوش دهیم و حتی اجازه دهیم فریاد بکشد تا از این طریق به آرامش برسد، محبت خودمان را به زبان بیاوریم و حتی به مادر همسرتان بگویید که دخترش را دوست دارید، فراموش نکنیم که حال و هوای عاشقی تا زمانی بر فضای خانواده ما حاکم خواهد بود که رفتار ما با همسر مان مانند رفتار روز‌های آشنایی و نا‌مزدیمان باشد. یقین بدانیم که هر چه در خانه شاد‌تر باشیم و ارتباط بهتری با همسرمان داشته باشیم انرژی بیشتری داریم تا صرف کارمان کنیم و به این وسیله در کارمان نیز موفق‌تر خواهیم بود.
زنان نیاز به صحبت کردن دارند، مردی که با زنش صحبت می‌کند و به حرف‌های او گوش می‌دهد قلب زنش را تسخیر می‌کند، بار‌ها شاید شنیده باشیم که خانممان می‌گوید"فقط می‌خواهم حرفم را بشنوی و آنچه را می‌گویم درک کنی و به احساس من اهمیت بدهی" این جمله و امثال آن بیانگر ابراز نیاز درونی وی است. پس به همسرمان توجه کنیم تا شادی در فضای زندگی ما پراکنده شود.

برای دریافت مشاوره  می توانید با شماره  09058956770 تماس بگیرید.

 

موافقین ۰ مخالفین ۰

پیامدهای ازدواج زود هنگام

پیامدهای ازدواج زودهنگام

ازدواج زود هنگام، ممکن است در ابتدا باعث کاهش اضطراب خانواده ها شود، هزینه ها را کاهش دهد یا نگرانیشان بابت این که فرزندشان به گناه آلوده شود را از بین ببرد. اما پیامد های منفی بیشتری برای فرد، خانواده و جامعه دارد. در ادامه پیامدهای ازدواج زودهنگام را بررسی می کنیم:

پیامدهای فردی

1- روانشناسان تا حدود 18 سالگی را سنین نوجوانی در نظر می گیرند. یعنی فرد پایین تر از 18 سال هنوز وارد دوران بزرگسالی نشده است. نوجوانی دوران بحران هویت و هویت یابی است. در این سن فرد هنوز به ثبات فکری و هیجانی نرسیده و نمی داند از خود، دنیا و زندگی چه می خواهد. طبعا در چنین شرایطی نمی تواند در انتخاب همسر به درستی عمل کند. 

2- معمولا افراد بعد از چند سال که از 18 سالگی شان می گذرد با وارد شدن به دنیای بزرگسالی تمام تصورات نوجوانی شان تغییر می کند و سلیقه و نظرشان در مورد ازدواج هم متفاوت می شود. یعنی ازدواج زود هنگام ممکن است باعث شود نارضایتی فرد در آینده از ازدواجش افزایش پیدا کند.

3- یکی از عیوب ازدواج زودهنگام بازماندن از تحصیل می باشد. ممکن است این ازدواج زودهنگام به فرزندآوری هم ختم شود. در نتیجه امکان تحصیل به ویژه برای دختران از بین برود و این به معنی محدود شدن فرصت های رشد فردی و نداشتن مهارت های لازم برای فرزندپروری است. 

4- ازدواج زودهنگام، پذیرفتن و یا تحمیل یک مسئولیت بزرگ به فردی می باشد که احتمالا ظرفیت پذیرش چنین مسئولیتی را ندارد. چنین اتفاقی باعث می شود فرد به شکل ناگهانی از زندگی کودکی خود وارد بزرگسالی شود. برخی در مواجهه با چنین شرایطی فشار روانی زیادی را متحمل شده و اختلالات سازگاری نشان می دهند و برخی دیگر ممکن است سالهای بعدی، از اینکه کودکی نکرده اند شکایت داشته باشند.

پیامدهای خانوادگی

طلاق یا طلاق عاطفی می تواند پیامد ازدواج زودهنگامی باشد که نارضایتی زناشویی را برای طرفین به ارمغان آورده است. از طرف دیگر هنگامی که زوجین در سن پایین ازدواج کنند و بچه دار شوند، بلوغ کافی برای تربیت فرزند هم ندارند و بنابراین هم خود و هم فرزندانشان دچار مشکلاتی خواهند شد.

پیامدهای بلندمدت و اجتماعی

ازدواج های زود هنگامی که طلاق را در جامعه بالا ببرد، تاثیرات مخربی بر سلامت جامعه خواهد گذاشت. فرزندانی که در چنین خانواده هایی بزرگ شوند و درگیر فرایند طلاق والدینشان شوند، سطح سلامت روان پایین تری خواهند داشت و در نتیجه نسل آینده هم به طور کلی تحت تاثیر قرار می گیرند.

برای دریافت مشاوره در زمینه ازدواج می توانید با شماره  09058956770 تماس بگیرید.

موافقین ۰ مخالفین ۰

چگونه عشق ورزیدن رابه خود بیاموزیم

● امید و اعتماد به خود

به همان اندازه که جسم و روح شما به اکسیژن نیاز دارد به عشق نیز نیازمند است. عشق، معامله کردنی نیست. هرچه شما ارتباط بیشتری با دیگران داشته باشید، از نظر جسمی و عاطفی سالم‌تر خواهید بود. هرچه ارتباط شما با دیگران کمتر شود، احتمال مخاطره‌ و زیان برای شما بیشتر است.

این درست است که هرچه کمتر دوست بدارید تجربه افسردگی بیشتری را در زندگی خواهید داشت.

شاید عشق، بهترین داروی ضدافسردگی باشد، به‌همین دلیل است که احساس بدون عشق، عمومی‌ترین شکل افسردگی است.

بسیاری از افراد افسرده، نه خودشان را دوست دارند و نه احساس عشق و دوست‌داشتن به دیگران را دارند، آنها بسیار روی خود تمرکز می‌کنند و همین امر باعث می‌شود که کمتر مورد توجه دیگران قرار بگیرند و جذابیتی داشته باشند، از این‌رو فرصت و مجالی نمی‌یابند که توانایی‌ها و مهارت‌های عشق را بیاموزند و محروم می‌مانند.

افسانه‌ای وجود دارد که عشق، یک‌دفعه اتفاق می‌افتد. در نتیجه فرد افسرده، اغلب بدون مقاومت و کورکورانه در انتظار کسی می‌ماند که او را دوست بدارد. اما عشق، از این راه عملی نیست. برای عاشق شدن و نگه‌داشتن عشق، می‌باید بیرون آمد، فعال بود و مهارت‌های ویژه بسیاری را آموخت.

بسیاری از ما نظر و عقیده خود را در مورد عشق از فرهنگ‌های عامه گرفته‌ایم و معتقدیم که عشق چیزی است که باعث ابراز احساسات می‌شود. در فرهنگ عامه، عشق ایده‌آل عبارت است از تصورات غیرواقعی، که بیشتر به شکل تصنعی و سرگرمی است و این یکی از دلایلی است که چرا بسیاری از ما افسرده هستیم. (عشق ما تصوراتی غیرواقعی و تصنعی و در خیال ماست).

ما گمان می‌کنیم که آشفتگی و شیفتگی یعنی عشق. یک نتیجه‌گیری این است که وقتی ما به‌طور حقیقی عاشق شدیم، غمگین و مأیوس می‌شویم. چرا که چیزهای بسیار زیادی وجود دارد که با فرهنگ ایده‌آل ما هم‌خوانی ندارد. بعضی از ما چیزی را مطالبه می‌کنیم و خود نیز کنترل و گمان می‌کنیم عشق ایده‌آل ما باید این باشد که کس دیگری، آنچه را که در تصورات ماست، باید انجام دهد. این امر، نه‌تنها امکان‌پذیر نیست، بلکه لازم است که راه رسیدن به عشق نیز برای رفع افسردگی تغییر یابد.

شیفتگی می‌تواند به عشق تبدیل شود. بسیاری از عشق‌ها در حقیقت از شیفتگی آغاز می‌شوند. اما بیشتر شیفتگی‌ها هرگز به مرحله عشق نمی‌رسند

این اقدامات استراتژیک را دنبال کنید تا آنچه را که از زندگی می‌خواهید به‌دست آورید، هم عاشق و هم معشوق بودن:

 

 

● تفاوت بین شیفتگی و عشق

شیفتگی، وضعیتی روحی با شیدایی عمیق است. همه احساس‌ها خوب و عالی است. اما در واقع به‌ندرت دوام دارد و اولین مرحله از جنون است. جذابیتی است که به موجب آن همه هورمون‌ها ترشح می‌شوند و همه‌چیز به نظر خوب و درست می‌رسد. این حالت تقریباً به‌طور متوسط شش ماه دوام می‌یابد. این حالت می‌تواند به عشق تبدیل شود. بسیاری از عشق‌ها در حقیقت از شیفتگی آغاز می‌شوند. اما بیشتر شیفتگی‌ها هرگز به مرحله عشق نمی‌رسند.

بدانید که عشق مهارتی است آموختنی، نه چیزی که از هورمون‌ها یا احساسات مخصوص ویژه‌ای بیرون بیاید.

اریچ فروم، عشق را «خواست اراده» می‌نامد. اگر شما توانایی‌های دوست‌داشتنی را نیاموزید در واقع، بدین معناست که افسرده شدن خود را تضمین می‌کنید. شما افسرده خواهید شد، نه‌تنها به خاطر اینکه به اندازه کافی با دیگران ارتباط برقرار نکردید، بلکه به خاطر اینکه تجربه شکست‌های بسیاری را داشته‌اید در واقع آنان که از خود عشق ساطع می کنند با عشق زندگی می کنند و با عشق نیز نفس می کشند ، دیگران را به سمت خود می کشانند.

 

 

● مهارت برقراری ارتباط خوب و درست را بیاموزید

این مهارت‌ها وسیله‌ای هستند که با آنها می‌توانید امید، اعتماد و ارتباط قوی خود را افزایش دهید. هر چه ارتباط شما بیشتر شود به همان اندازه، افسردگی شما کمتر می‌شود. چرا که شما احساس می‌کنید که شناخته شده‌اید و شناخته‌اید. هر چه عشق و شور زندگی بیشتری از خود ابراز کنید برای دیگران نیز بیشتر مقاومت ناپذیر خواهید شد و آن ها دیگر نخواهند توانست شما را نادیده بگیرند

همواره تفاوت‌هایی بین دو نفر وجود دارد. اشکالی ندارد که شما چقدر خوب هستید یا چقدر به کسی نزدیک‌اید. اگر ارتباط شما درست پیش برود تفاوت‌های ظاهری و سطحی، مشکلی را پیش نخواهد آورد.

 

 

● ارتباط برقرار کنید

شما این توان را دارید که زندگانی ای سرشار از عشق و رضایت بیافرینید.شما می‌توانید این کار را به‌وسیله شناخت اینکه شخص دیگر (طرف مقابل) از کجا آمده؟ چه ‌کسی است؟ و اینکه قادر باشید خودتان را معرفی کنید و نشان دهید. وقتی تفاوت‌ها را شناختید باید قادر باشید با طرف مقابل مذاکره و مصالحه کنید و دلیل کلی را برای انجام این کارها بیابید.

 

 

● تمرکز بر طرف مقابل

در مورد آنچه به دست آوردید و اینکه چگونه با شما رفتار می‌شود. تمرکز کنید. آنچه را که طرف مقابل، نیاز دارد بشناسید. (شناخت نیازهای طرف مقابل). آنچه را که واقعاً نیاز دارد تا با آن احساس خوبی داشته باشد. آموختن این مهارت‌ها برای مردمی که در فرهنگ خودخواهانه امروزی هستند، واقعاً دشوار است. البته خودتان را در این جریان گم نکنید. مطمئن شوید که به خودتان هم اهمیت می‌دهید و در فکر خودتان هم هستید شور زندگانی وسرزندگی و زنده بودن را تنها از درون خودتان جویا شوید.

هر چه به دیگران بیشتر توجه کنید و یاد بگیرید که واکنش نشان دهید و نیازهای دیگران را برآورده کنید. به همان‌ اندازه، می‌توانید بیشتر دوست داشته باشید

 

 

● توانایی تطبیق با واقعیت را در خود افزایش دهید

دوست داشتن یک نفر به‌طور حقیقی به همان اندازه که خودتان را دوست دارید، مهم است. اینکه دیگران واقعاً چه می‌گویند؟ آنها واقعاً چه نیازهایی دارند؟ افراد افسرده، گمان می‌کنند که تنها حقیقت، حقیقت افسردگی آنهاست.

موافقین ۰ مخالفین ۰

مهمترین موانع آرامش همسران

مهمترین موانع آرامش همسران

برای داشتن سعادت و آرامش مطلوب در زندگی زناشویی، ارتباط سالم و سازنده میان زن و مرد، نیاز اصلی است و حرف اول را می‌زند. اما در بعضی موارد از ارتباطات زناشویی موانعی بر سر راه قرار می گیرد که البته رفع آنها تنها به خود همسران بستگی دارد و کاملاً دو طرفه است. در این ایمیل به بیان و بررسی برخی از آنها می پردازیم :

سخت گیری
سخت گیری در خانواده مصادیق مختلفی دارد. از جمله آن ها می توان به بهانه گیری در امور خانه اشاره کرد. تجربه ثابت کرده است که این عمل جز ناراحتی خود و دلسردی همسر نتیجه ای در بر نخواهد داشت. صفت سخت گیری جزیی از منفی نگری است که از نظر دین و اخلاق مذموم شمرده شده است. زیرا زمینه را برای رشد سایر اختلافات و ناسازگاری ها فراهم می کند. در گفتار و کردار آدمی همواره عیوب و نقایصی وجود دارد. هر اندازه انسان منفی نگرتر باشد، از زمینه موجود برای بهانه گیری، بیشتر بهره می جوید.

سخنان فتنه انگیز
یکی از مهم ترین عوامل اختلاف بین زن و شوهر این است که یکی یا هر دو خوبی های مرد و زن دیگری را به رخ هم بکشد. این گونه مقایسه های نا به جا فتنه انگیزی بزرگی در زندگی ایجاد خواهد کرد و جز تلخی و سردی کانون خانواده نتیجه ای به دنبال نخواهد داشت.

تعصب و بی اعتمادی
گاهی در اثر عوامل مختلفی از قبیل علاقه افراطی و یا بدبینی ممکن است زن یا مرد نسبت به هم حساسیت بی مورد پیدا کنند. به طوری که در حفظ و پاکدامنی هم دچار وسواس و سخت گیری بی جا شوند. این گونه رفتارها و کنترل های افراطی زمینه روانی را برای سقوط انسان به سمت فساد و بی قیدی فراهم می کند. زیرا روح انسان در برابر فشار، عکس العمل نشان می دهد و شانه خالی می کند. پیامبر اکرم (ص) در این رابطه می فرمایند: تعلیم دهید و آسان گیرید. سخت نگیرید و نوید دهید و دیگران را طرد نکنید.

ترشرویی
درست است کسی که ناراحتی و خستگی روحی دارد، ناخود آگاه آثار آن در چهره اش نمودار می شود. ولی اسلام به پنهان داشتن درد درون دستور می دهد. انتقال ناراحتی مسائل بیرون از منزل به همسر و یا بالعکس در ارتباط همسران مانع بزرگی در حفظ آرامش و سکون خانواده خواهد بود. امام علی (ص) در این رابطه می فرماید: خوشرویی مؤمن در چهره او و اندوهش در دل اوست.

ناسزا گویی
این عمل اگر برای روابط بیگانه شایسته نباشد، در مورد زن و شوهر به مراتب ناشایست تر است. زیرا آن ها می خواهند عمری با صمیمیت در کنار هم زندگی کنند. در روابط زناشویی اگر گاهی کدورتی پیش آمد کرد، نباید با کلمات تند و ناشایست بر آتش قهر آن دامن زد. باید مواظب بود که سخنی از دهن پریده نشود که بعداً موجب خجالت و شرمساری از طرف مقابل گردد. به طور کلی اخلاق در کلام، یکی از پشتوانه های تضمین کننده روابط زن و مرد به شمار می رود.

اهانت
خداوند توهین و آزار مؤمن را اعلام جنگ با خود به حساب آورده است. آزار زبان بدترین آزارهاست. زن و شوهر در سایه ازدواج از ارتباطی پیوسته برخوردار می شوند و لذا برای حفظ حرمت مؤمن باید کاملاً مواظب باشند که مبادا جمله ای از زبان جاری شود که باعث آزار دیگری شود. سرزنش، تهمت، دشنام و شماتت، هر کدام موجب آزار دیگری می شود؛ که علاوه بر کیفر الهی و عقوبت اُخروی، آرامش و سلامت زندگی را هم به هم می ریزد.

خودخواهی
گاهی خودخواهی و خود برتر بینی، اختلافات بزرگ و موانع سختی را در ارتباط با همسر ایجاد می کند. گاه مرد می خواهد بزرگی و تسلط خود را بر زن ثابت کند. اگر اطلاعات ناقص و سطحی از دین داشته باشد، بدون اجازه او از خانه بیرون رفتن زن را پیش می کشد و مغالطه می کند. همسرش را افسرده و غمگین می کند و خودش را ناراحت و خشمگین. در صورتی که دین می گوید همه این ها بهانه است و ریشه آن همان وسوسه شیطانی است که چیزی جز غرور و خودخواهی نیست. گاهی نیز زن به واسطه جمال و هنری که دارد یا به دلیل هر برتری دیگری که در خود احساس می کند، بر همسر خود فخر می فروشد. ریشه این رفتار هم، همان نفوذ شیطان با صفت غرور در روح اوست. در هر صورت روابط زناشویی سالم و اسلامی به هیچ وجه در فضای حاکمیت شیطان ممکن نخواهد بود.

چشم و هم چشمی
بر خلاف آن چه در تفکر عرف جا افتاده است، این مسئله هم از جانب زن و هم از سوی مرد پیش می آید. تنها نتیجه این اخلاق، ایجاد اختلافات زناشویی است. در صورتی که راه پیشگیری از این بیماری خیلی آسان تر است. اگر در روابط با همسر این دوای دینی مورد استفاده قرار گیرد، همه موانع برداشته می شود. طبق نظریه قرآن، مؤمن آن است که به تمام تجملات و چشم و هم چشمی ها و اسراف ها پشت پا می زند. سادگی اساس دین و شیوه بزرگان اخلاق بوده است. امام سجاد(ع) در این رابطه می فرمایند : تمامی خیر و خوبی در بریدن طمع و چشم نداشتن به آنچه در دستان مردم جمع شده است.

لجاجت
یکی دیگر از شاخه های منیت، لجاجت است. خطر این رذیله به حدی بزرگ است که می تواند اساس زندگی را مختل کند. کسانی هستند که اگر حق را ببینند زیر بار آن نمی روند. حاضرند سنگی بر سر آنان بیاید، آتشی آنها را بسوزاند، اما زیر بار نروند. از جمله چیزهایی که نمی گذارد همسران بر دل هم حکومت کنند، لجاجت است. اگر در شرایطی قرار می گیرید که نمی توانید از نظر خود کوتاه بیایید برای درمان مساله خود را وادار به رفتار خلاف آن کنید. در وهله اول برای شما سخت است اما به مرور برایتان عادت می شود. یادتان باشد انسان می تواند تغییر کند و خصوصیات خود را کمال بخشد.

توقعات بی جا
زندگی زناشویی میدان مشترک کمال زن و مرد محسوب می شود. بنابراین برای داشتن آرامش و رضایت از زندگی، باید میزان خواسته ها و انتظارات زن و مرد از هم متناسب با قدرت و توان طرف مقابل باشد. در غیر این صورت فشار های روانی بر زندگی حاکم می شود و روابط خانوادگی دچار اختلال می گردد.

انتقاد ناپذیری
اسلام و تربیت دینی کاملاً روحیه انتقاد پذیری را تأیید می کند امام جواد (ع) می فرمایند : مومن نیاز دارد به توفیقی از طرف خدا و به پندگویی از طرف خودش و به پذیرش از کسی که او را نصیحت کند. خطر انتقاد ناپذیری، این است که محبت میان زن و شوهر را کمرنگ می سازد و حس لجاجت را در آنان تقویت می کند.

نا سپاسی
طبع انسان طوری است که وقتی در نعمت واقع شود، سپاسگذاری نمی کند و هنگام مصیبت و سختی، صبر و شکیبایی را از دست می دهد. این صفت اخلاقی ناپسند در محیط خانواده نیز بروز می کند و می تواند از سوی هر کدام از زن یا مرد، آشکار شود. به گونه ای که زحمات و محبت های طرف مقابل را درک نکرده و یا برای آن اهمیتی قائل نشود. این برخورد به مرور زمان اختلال شدیدی در روابط همسران ایجاد می کند.

سوء تفاهم
در سخن گفتن باید روشی را در پیش گرفت که از بروز سوء تفاهم جلوگیری شود. چه بسا اتفاق می افتد که گفته ها با شنیده ها همخوانی ندارد. چیزی که می گوئیم غیر از چیزی است که طرف مقابل از آن می فهمد. برخی افراد به جهت دارا بودن روحیه ای خاص، برای دچار شدن به سوء تفاهم به شدّت آماده اند و ذهن آن ها از هر سخنی، برداشتی نا مطلوب دارد. این افراد از خوش بینی بی بهره اند و حفظ روابط با آن ها بسیار دشوار است. برخی روان شناسان عامل اصلی اختلافات زناشویی را سوء تفاهم می دانند. آن ها معتقدند ریشه اصلی مشکلات زناشویی این است که دو طرف، به درستی به مقاصد حقیقی هم پی نمی برند. بنابراین همسران باید از گمان های بی اساس، تعبیر و تفسیرهای منفی و وسواس های فکری خود داری کنند تا آسیبی به روابط زناشویی شان وارد نشود.

خشم و عدم کنترل آن
تردیدی نیست که خشم و عصبانیت در سلامت جسمی و روحی انسان آثاری بسیار ویرانگر دارد و بیماری های مهمّی را به دنبال می آورد. از بعد اجتماعی نیز مشکلات جدی در روابط با دیگران ایجاد می کند و از محبوبیت و صمیمیت انسان می کاهد. در آموزش های دینی توصیه شده که در حال خشم، تصمیم نگیریم و برای کاهش این حالت، تغییر موقعیت بدهیم. مثلاً اگر ایستاده ایم، بنشینیم و … در روایتی از امام سجاد (ع) آمده است : هیچ جرعه ای با ارزش تر از جرعه خشمی که فرو برده شود، نیست! اگر یکی از زوجین فردی عصبی است، طرف دیگر باید بکوشد با درک موقعیت، از تحریک عصبانیت او خودداری کند و با سکوت و خویشتنداری، او را در کنترل هیجان عصبی خویش یاری کند. بعد از فروکش کردن خشم، می توان در یک فرصت مناسب با همسر خود به گفتگو پرداخت و او را از تکرار این گونه برخوردها بر حذر داشت.

زندگی دیگران را به رخ همسرکشیدن
برخی همسران پیوسته زندگی دیگران را به رخ همسر می کشند و با این وسیله او را تحقیر می کنند. زن و شوهر موظفند برای حفظ روابط صمیمانه و مهر آمیز، یک بار و برای همیشه دست از مقایسه های ویرانگر بردارند و به این وسیله، موجبات آزردگی یا تحقیر طرف مقابل را فراهم نیاورند. گاه این نوع مقایسه ها به خانواده های زن و شوهر نیز کشیده می شود و هر یک از دو طرف، خانواده و بستگان خود را با بستگان طرف مقابل مقایسه می کند و امکانات و امتیازات آن ها را به رخ همسر می کشد. این نوع جر و بحث ها به کشمکش و درگیری می انجامد. در حقیقت این گونه رفتارها از ضعف های شخصیتی دو طرف حکایت می کند و نشان می دهد که این قبیل افراد هنوز به رشد و بلوغ فکری و روحی لازم نرسیده و راه و رسم زندگی مشترک را نیاموخته اند.

بیان گلایه ها
در یک ارتباط سالم گلایه ها و دلخوری ها و رضایت ها و خشنودی ها نیز به طور مناسب مطرح می شود. بعضی افراد تا سر صحبت باز می شود، حتماً چند گلایه و انتقاد در آستین دارند که طرف مقابل را با طرح آن ها آزار می دهند. طرح گلایه هر چند در جای خود لازم است، اما نباید در بیان آن ها زیاده روی کرد. در بیان گلایه باید موقع شناس بود و فرصت مناسبی را برای این کار در نظر گرفت. زمانی که مرد خسته و آزرده از راه می رسد، یا زن به کار ظریفی مشغول است، زمان مناسبی برای بیان ناراحتی یا شکایت نیست.

جر و بحث
یکی از مسائل اساسی در حفظ ارتباط، پرهیز از جر و بحث و جدال های تند بر سر مسائل گوناگون و گاه کم اهمیت است. این گونه بحث ها آثاری مخرّب بر روابط انسانی بر جای می گذارد و موجب دور شدن از هم و دلخوری و رنجش خاطر همسران می شود. به این ترتیب روز به روز از میزان تفاهم آن ها کاسته می شود. اغلب زن یا شوهر نظری را ابراز می کند و با پافشاری، قصد تحمیل آن را بر دیگری دارد، هر چند آن نظر ممکن است دقیق و درست نباشد. طرف مقابل هم برای فرار از این تحمیل با تمام وجود در برابر آن موضع می گیرد. اینجاست که دامنه حمله و دفاع گسترده تر می شود و کار به مشاجره لفظی می کشد. تجربه نشان داده در همه این موارد، معمولاً جدال بر سر حق و باطل نیست. بلکه بر سر خود و به کرسی نشاندن حرف خود است. بنابراین کسانی که با آفت خودخواهی در مبارزه اند، از وارد شدن به این جدال ها می پرهیزند. از سفارشات امام علی (ع) است که از ستیزه و خصومت بپرهیزید که این ها دل های برادران را بیمار می کند و نفاق را می رویاند.

موافقین ۰ مخالفین ۰

تکنیک های ساده برای صمیمیت باهمسر

یکی از مسائلی که مشاوران ازدواج با آن روبه رو هستند، مشکلات مربوط به صمیمیت و کمک به بهبود آن در همسران است؛ زیرا یکی از شاخص هایی که امروزه باعث آشفتگی در ارتباط همسران می شود، کمبود صمیمیت است و یکی از مهم ترین و کم هزینه ترین روش های ایجاد صمیمیت بین همسران، گفت وگو و تعامل سازنده است. یکی از مسائل مهمی که زن و شوهر را به هم نزدیک می کند، گفت وگو و صداقت داشتن در کارهاست. برای یک ازدواج فرخنده و بادوام، همسران باید از اینکه کنار هم هستند، لذت ببرند و صحبت کردن با هم عمده ترین چیزی است که باید موردتوجه قرار گیرد.

هرگز فکر کرده اید چرا بعضی از زوجها اینقدر عاشق و صمیمی هستند؟ این به آن دلیل نیست که زندگی آنها ایده آل است و هیچ مشکلی ندارند، بلکه نکته اینجاست که آنها نحو حفظ روابط عاشقانه و جلوگیری از فرسایش روزمره آن را به خوبی می دانند.

ازدواج ها اغلب با یک حال خوب شروع می شوند. دوست داشتن، دوست داشته شدن و رسیدن به فردی که پسندیده ایم یا به دلمان نشسته، شور و هیجانی ایجاد می کند که به زندگی مان عطر و رنگ می بخشد. تجربه چنین شور و هیجانی نه تنها حال خود ما که حال اطرافیان را هم خوب می کند. زن و شوهرها به تجربه می گویند این حال خیلی خوب تا ابد ماندگار نیست و بالاخره یک روز همه چیز معمولی می شود.

صمیمیت با همسر

با همسر خود به گونه ای رفتار کنید که در روزهای ابتدای آشنایی رفتار می کردید

در ادامه راهکارهای ساده ای معرفی می کنیم که با استفاده از آن ها، بدون آن که هزینه زیادی صرف نمایید، می توانید زندگی صمیمانه ای برای خود و همسرتان بسازید و حال خوب روزهای اول را دوباره داشته باشید.


تهیه لیستی از کارهای لذت بخش دو نفره با همسر

با همسر خود به گونه ای رفتار کنید که در روزهای ابتدای آشنایی رفتار می کردید. لیستی از کارهای لذت بخش دو نفره اتان و آن چیزهایی که هر دو از آن لذت می برید تهیه کنید و هر وقت به مورد جدیدی رسیدید، آن را به لیست اضافه کنید. برای این اتفاقات برنامه ریزی کنید و سعی کنید موقعیت تکرار آنها را فراهم کنید.


کنار همسر به آشپزخانه فکر نکنید

در کنار همسرتان حضور قلب داشته باشید. تمرین کنید ذهن خود را به زمان حال متمرکز کنید. وقتی در کنار همسرتان هستید، به کار، رنگ جدیدی که قرار است به آشپزخانه بزنید،و .. فکر نکنید. شاهراه رسیدن به صمیمیت، توانایی برقراری ارتباط موثر با همسر است. اگر سعی کنید به همسرتان و نیازهایش توجه کنید، آن چه می گوید را درست و کامل بشنوید، در برابر انتقادهایش به سرعت موضع دفاعی نگیرید و هنگام بروز مشکلات و سوءتفاهم ها فقط وی را مقصر و مسئول ندانید. بخش بزرگی از راه رسیدن به صمیمیت با همسرتان را پیموده اید.

همسر شما نیاز دارد که بداند برای شما اهمیت دارد و حتی اولویت اول زندگی شماست. اگر بتوانید چنین حسی به همسرتان بدهید، گام بزرگی برای رسیدن به صمیمیت در زندگی زناشویی تان برداشته اید.

صمیمیت با همسر

شما و همسرتان یک تیم هستید، بنابراین تا جایی که می توانید با هم باشید

در مورد آن چه برایتان مهم است با همسرتان صحبت کنید

هرچه شما صریح تر و روشن تر افکار، احساسات، نیازها و خواسته هایتان را با همسرتان در میان بگذارید، رابطه صمیمانه تری خواهید داشت. بنابراین برای ایجاد رابطه صمیمانه، با همسرتان صحبت کنید و به وی کمک کنید تا شما را بهتر بشناسند.توجه داشته باشید که اگر به همسرتان اجازه بدهید شما را بشناسد، بهتر می تواند برای رضای نگه داشتن و برآورده کردن نیازهایتان تلاش کند. بنابراین این باور اشتباه را کنار بگذارید که همسرتان باید خودش ویژگی ها، حساسیت ها و نیازهای شما را بفهمد.


به نیازهای همسرتان توجه کنید

اگرچه همسرتان باید به شما برای شناخت خود کمک نماید، اما شما هم انتظار نداشته باشید همسرتان در مورد همه حس ها و نیازهایش به شما اطلاعات بدهد. توجه داشته باشید که گاهی خود افراد نیز خیلی در مورد حس ها و نیازهایشان نمی دانند و البته ممکن است برایشان صحبت کردن در مورد آن ها راحت نباشد. بنابراین خودتان دست به کار شناخت همسرتان و درک و برآورده کردن نیازهایش باشید.


تکی تصمیم نگیرید ، باهمسرتان مشورت کنید

تنها تصمیم نگیرید. شما و همسرتان یک تیم هستید، بنابر این تا جایی که می توانید با هم و در کنار هم باشید. باید احساس کنید که با همسرتان کامل می شوید و دو بخش از وجود یک نفر هستید، پس وقتی نیم دیگر وجودتان حضور ندارد، تصمیم گیری نکنید. شرایط را با هم بسنجید و با هم تصمیم گیری کنید ؛ در مورد همه چیز، خواه موارد کوچک و خواه بزرگ باشد. خود را مشتاق سازش و سازگاری نشان دهید.

 صمیمیت با همسر

در کنار همسرتان حضور قلب داشته باشید


دفترچه خاطرات زندگی مشترک را با همسرتان ورق بزنید

شما روزهای صمیمانه ای را پشت سر گذاشته اید که مرور آن ها و پررنگ نمودن نشان می تواند به افزایش صمیمیت بین شما و همسرتان کمک کند. خاطرات اوایل آشنایی، نامزدی و ازدواج شما خاطرات شیرین و دلچسبی هستند که باید هر از چند گاهی آن ها را به همراه همسرتان و یا حتی به تنهایی مرور نمایید. تماشای عکس ها و فیلم های مراسم ازدواجتان، قرارگذاشتن و رفتن به مکان هایی که با آن ها خاطره دارید، انجام مجدد کارهای خاص و غافلگیرکننده دوران عاشقی معجزه می کند.


با کارهای کوچک و بدون هزینه همسرتان را خوشحال کنید

برای ایجاد رابطه صمیمی با همسرتان قرار نیست کار بزرگ، پرخرج و یا عجیب و غریبی انجام دهید. کارهای کوچکی مثل پختن یک غذای خوشمزه ، تماس گرفتن یا ارسال پیامک، احوالپرسی های روزانه، غافلگیر کردن، گذاشتن یادداشت های محبت آمیز در جیب یا ماشین همسر، خرید گل به عنوان هدیه یا عذرخواهی، پیشنهاد صرف یک وعده غذایی در بیرون از منزل و یا مسافرت، کارهای ساده ای هستند که اثر شگفت انگیزی بر روی افزایش صمیمیت بین همسران دارند

 

لطفا نظرات خودرابرای مابفرستید.

برای مشاوره حضوری یا غیر حضوری باشماره 09058956770تماس حاصل فرمائید. 

موافقین ۰ مخالفین ۰

ارتباط صمیمانه باهمسر

 

ارتباط صمیمانه چطور و چگونه؟!

پنج شیوه ارتباطی می تواند زندگی شما را متحول کند. از این جمع سه شیوه مربوط به مهارت های شنیدن و دو شیوه مربوط به مهارت های ابراز وجود کردن هستند. یاد می گیرید که با گوش سوم خود بشنوید تا احساس و اندیشه طرف مقابل خود را درک کنید. با احاطه به این شیوه ها می توانید احساسات خود را آزادتر، روشن تر و مؤثرتر بیان کنید و از مجموعه آنها یک جا برای برقراری ارتباط بهتر استفاده کنید. 

 

مهارت گوش دادن شماره 1: روش خلع سلاح

1 - در گفته های طرف مقابل حقایقی بیابید. هیچ کسی صددرصد بی اشتباه نیست. معمولاً وقتی کسی را تأیید می کنید خود مورد تأیید قرار می گیرید. این پدیده جالب را «قانون اضداد» نامیده اند

2 - اگر خشمگین هستید و احساس می کنید مورد تهاجم واقع شده اید احساستان را به کمک عبارتی با مفهوم «من احساس می کنم» بیان کنید. از بحث و مشاجره بپرهیزید و حالت تدافعی نگیرید

3 - طوری جواب دهید که حتی در صورت پذیرش انتقاد احترام و شأن و عزت نفستان حفظ شود

4 - میل به سرزنش کردن طرف مقابل را در خود سرکوب کنید. سعی کنید احترام متقابل میان شما از بین نرود.5- از وارد شدن به بحث «حق با کیست؟» خودداری کنید. با این کار به جایی نمی رسید.

 

مهارت گوش دادن شماره 2:  برخورد همدلانه

1 - خود را به جای طرف مقابل بگذارید. خوب گوش بدهید و بفهمید که منظورش چیست و چه می خواهد بگوید. نظر خود را درباره طرز اندیشه و احساس او بیان کنید: «به نظر می رسد ...» و بعد حرف او را به طور خلاصه تکرار کنید

2 - سعی کنید احساس طرف مقابل را درک کنید. به حرکات و نشانه های جسمانی آنها توجه کنید

3 - برای تأیید احساسات آنها پرس وجو کنید: « مثل اینکه از من ناراحت هستی. آیا همین طور است؟ »

4 - از عبارت هایی با مفهوم « من احساس می کنم » استفاده کنید تا بدانند که اگر جای آنها بودید چه احساسی داشتید: « اگر این احساس برای من هم پیش می آمد احساس شما را داشتم.»

 

مهارت گوش دادن شماره 3 : پرس و جو

1 - اغلب اشخاص از ابراز علنی احساسات خود هراس دارند. می توانید از همسرتان بخواهید تا درباره احساسات منفی خود توضیح بیشتری دهد. با این کار از شدت ناراحتی او می کاهید

2 - از او بپرسید از کدام عمل یا کدام حرف شما دلگیر شده است؟ وقتی به جواب او گوش می دهید حالت تدافعی نگیرید، به جای آن از روش برخورد همدلانه و شیوه خلع سلاح استفاده کنید. در عبارات او واقعیتی بجویید. اگر ناراحت هستید، اگر احساس می کنید که تحقیر شده اید، احساسات خود را همان طور که گفته شد به او انتقال دهید

3 - وقتی دلیل ناخشنودی و عصبانیت او را می پرسید، از لحن احترام آمیز استفاده کنید. از مبارزه جویی بپرهیزید

4 - از خشم و اختلاف نهراسید. اشکالی در این ها نیست. اجازه ندهید که احساسات ناخوشایند همسرتان ابراز نشده باقی بماند. این کار بر شدت ناراحتی او می افزاید.

 

مهارت ابراز وجود شماره 1 : استفاده از عبارت هایی با مفهوم:

1 - هنگام ابراز احساسات خود از عباراتی که مفهوم « من احساس می کنم » را تداعی کنند استفاده کنید. مثل « ناراحتم ». از عبارت‌هایی که با « تو » یا « شما » شروع می شوند و حالت خطابی دارند بپرهیزید: مثل « تو مرا ناراحت می کنی. » این قبیل عبارات، انتقادآمیز و داوری کننده هستند و همیشه به مشاجره ختم می شوند.

2 - احساسات خود را به نمایش نگذارید، آنها را بیان کنید. به نمایش گذاشتن احساسات می تواند به شکل‌های زیر باشد : اخم کردن،سکوت های طولانی،به هم کوبیدن در اتاق،چهره در هم کشیدن.

 

3 - جراحات احساسی را هم می توانید با عباراتی که مفهوم «من احساس می کنم» را تداعی می کنند ابراز کنید، احساساتی مانند اندوه، مورد رنجش واقع شده، بی کفایت، مورد بی اعتنایی واقع شده، رعب و ترس

 

4 - آرزوها و خواسته ها را نیز می توانید با عباراتی از این قبیل انتقال دهید :

دوست دارم با تو بیشتر وقت صرف کنم.

دلم می خواهد سعی کنی منظور مرا بفهمی.
 

مهارت ابراز وجود شماره 2 : احترام بگذارید

1 - روی هم رفته اغلب مردم مایلند که بر کارشان ارج گذاشته شود. بیشترین نگرانی اشخاص از این است که تحقیر شوند، مورد قبول واقع نشوند و یا درباره آنها داوری شود

2 - همسر خود را مطمئن کنید. با آن که از او عصبانی یا مخالف او هستید به او احترام می گذارید. او برای شما شخصیت مهمی است.

3 - بگذارید تا همسرتان بداند که می خواهید مسئله موجود را به شکل رضایت بخشی حل کنید.

 

4 - از شخصیت وی انتقاد نکنید. از این کار سودی نمی برید. انتقاد شخصیت با انتقاد از کار و رفتار متفاوت است.

 

_ مهارت های گوش دادن و ابرازوجودکردن فقط به عنوان روش هستند. ارتباط واقعی ناشی از روح احترام برای خود و برای همسرتان است. اگر هدف شما این است که حق به جانب بودن خود را ثابت کنید، اگر می خواهید او را مقصر جلوه بدهید، هر شیوه ارتباطی بی تأثیر می شود. اما اگر هدف شما حل مسئله است، اگر می خواهید با طرز فکر و احساس همسر خود آشنا شوید، این روش ها در حکم ابزار مطمئنی هستند که می توانید از آنها استفاده کنید.

برای دریافت مشاوره در زمینه ارتباط صحیح با همسر می‌توانید با شماره 09058956770تماس بگیرید.

 

موافقین ۰ مخالفین ۰

مهارت حل تعارضات همسران

 

 

اگر فرض کنیم هر ازدواجی کشمکش‌های خاص خود را خواهد داشت، سؤالی که مطرح می‌شود این است که حال چگونه باید با این کشمکش‌ها کنار آمد؟ اگر شیوه درستی برای رفع تعارضات پیش رو در نظر نگیرید، این مسئله به احساس تنهایی شما و همسرتان منجر خواهد شد.

گام اول: حل تعارض نیاز به دانش، پذیرش و تعدیل تفاوت‌ها دارد
یکی از علت‌های بروز تعارض در ازدواج این است که همسران به مسائل مختلفی علاقه نشان می‌دهند. عجیب است، اما خیلی انسان‌ها جذب کسانی می‌شوند که علاقه‌مندی‌های متفاوتی نسبت به آن‌ها دارند. اصلاً به همین دلیل است که با وی ازدواج کرده‌اید؛ خواسته‌اید جنبه‌هایی را به زندگی خود اضافه کنید که پیش از این وجود نداشته‌اند. اما مدتی که از ازدواج می‌گذرد این جاذبه‌ها به دافعه تبدیل می‌شوند و بحث‌ها در مورد مسائل کوچک و بزرگ شروع می‌شوند. شاید از این‌که با این همه تفاوت و اختلاف چگونه جذب یکدیگر شده‌اید تعجب کنید.
بسیار مهم است این تفاوت‌ها را درک کنید، بپذیرید و سپس تلاش کنید آن‌ها را به تعادل برسانید. همان‌طور که آدم، حوا را هدیه الهی دانست شما نیز همسرتان را هدیه‌ای از جانب خداوند بدانید. هدیه‌ای که هنوز یاد نگرفته‌اید چگونه قرار است شما را کامل کند.

گام دوم: غلبه بر خودخواهی، پیش‌نیاز حل تعارض
تمام تفاوت‌های ما در ازدواج بزرگ‌نمایی می‌شوند زیرا در ازدواج بزرگترین منبع بروز تعارضات در دسترس قرار می‌گیرد؛ خودخواهی. زن و مردی که پس از ازدواج نیز تنها خواسته‌های خود را دنبال کنند و راه خود را بروند نمی‌توانند انتظار داشته باشند به یگانگی که خداوند وعده آن را داده است برسند. خب برای دست برداشتن از خودخواهی چه باید کرد؟ کار آسانی نیست اما کافی است تا اولویت‌های همسرتان را بر اولویت‌های خودتان ترجیح دهید. اگر هر دوی همسران این دستورالعمل را در پیش بگیرد زندگی شیرین می‌شود و حجم تعارضات بسیار کاهش می‌یابد.

گام سوم: شما قدم اول را برای حل تعارض بردارید
منتظر نمانید همسرتان اولین گام را برای حل تعارض بردارد. سعی کنید در این کار از او سبقت بگیرید. تلاش کنید تا اولین فردی باشید که عصبانیت و تلخی رفتار خود را کنار می‌گذارد. در هر شرایطی دوستی خود با همسرتان را حفظ کنید. اجازه ندهید تعارضات موجب شوند از کسی که برای او ارزش زیادی قائل هستید دور شوید.

گام چهارم: حل تعارض نیازمند ابراز عشق است
این جمله طلایی را به خاطر داشته باشید: «آن‌که دوست خوبی در کنار خود دارد از وجود آئینه بی‌نیاز است». همسرانی احساس خوشبختی می‌کنند که برای یکدیگر دوستان خوبی باشند، به یکدیگر گوش دهند، یکدیگر را درک کنند و برای حل تعارضات به وجود آمده تلاش کنند. انجام این کارها موجب می‌شود عشق در زندگی جریان یابد. پیش‌نیاز انجام این اقدامات تواضع، ادب، صبر و مهربانی است.

گام پنجم: حل تعارض نیازمند گذشت است
هر چقدر هم که انسان‌ها تلاش کنند تا به یکدیگر عشق بورزند باز هم گاهی دچار اشتباه می‌شوند و این اشتباهات طرف مقابل را می‌رنجاند. تنها مرهم برای او که مرتکب اشتباه شده، بخشش از طرف همسر است. کلید یک ازدواج شاد و پایدار، طلب بخشش و پذیرفتن آن است. بخشش یعنی این که خشم را فراموش کنیم و تنبیه طرف مقابل را از یاد ببریم.

گام ششم: جواب بدی را با خوبی بدهیم
آیا می‌توانید کار بد همسرتان را بدون تلافی کردن از یاد ببرید؟ کار ساده‌ای نیست، اما بسیار مفید است. تلاش کنید کار بد وی را با نیکی جواب دهید. اما کار نیک به چه معناست؟ هنگامی که می‌خواهید برایش شرح دهید چرا از رفتار او آزرده خاطر شده‌اید، با احترام صحبت کنید و توهین نکنید.
در نهایت این‌که اگر به معنای واقعی به دنبال صلح و آشتی باشید به آن خواهید رسید و به جای فرو رفتن در لاک تنهایی خویش به یگانگی دست خواهید یافت.

موافقین ۰ مخالفین ۰

طلاق عاطفی همسران

طلاق

 

طلاق عاطفی چیست؟

طلاق عاطفی حالتی است که زوجین در کنار هم زندگی می ­کنند ولی هیچ گونه ارتباط کلامی جسمی و عاطفی بین آنها وجود ندارد و افراد از "ما" به "من" تبدیل می شوند. زن و مرد به سردی در کنار هم زندگی می کنند ولی هیچ گاه تقاضای طلاق قانونی نمی­ کنند.

در طلاق عاطفی، زن و شوهر بدون اینکه به طور رسمی از هم جدا شوند، عواطف خود را از هم دریغ کرده و روی از هم برمی تابند، زن و مرد با اینکه در یک خانه و زیر یک سقف زندگی می کنند، باهم غذا می ­خورند، باهم کار می ­کنند، باهم به مسافرت می ­روند و ... اما در اصل دو انسان بیگانه و بی­تفاوت و بی احساس نسبت به هم هستند و سر هر کدامشان به مسائل و امور خود گرم می ­شود.

بر اساس آماری که در سال 1394 و اوایل 95 گرفته شده، سالانه 170 هزار طلاق در کشور ثبت می شود که این امر زنگ خطری است برای جامعه. این آمارها مربوط به طلاق ­های رسمی است. در کنار این آمار؛ آماری بزرگتر وپنهان به طلاق ­های عاطفی اختصاص دارد گرچه آمار دقیقی از میزان آن موجود نیست ولی به جرات می­ توان گفت آمار طلاق عاطفی درکشور سه برابر طلاق قانونی است.

 

طلاق عاطفی چگونه شکل می گیرد؟

در شرایطی که زن و مرد از لحاظ روحی و روانی، علاقه ­ای به ادامه زندگی مشترک­شان ندارند، پس از یک دوره طولانی، دعوا و جر و بحث، از وضعیت دشمنی و تنفر گذشته وارد موقعیت بی ­تفاوتی می ­شوند. بی ­تفاوتی آخرین مرحله روابط احساسی بین زن و مرد است. زوجین باهم زندگی می ­کنند ولی فقط جسم خاکی آنان باهم است و هیچ تعلق روحی و روانی نسبت به هم ندارند و در همین زمان بیشتر انحرافات اخلاقی و آسیب ­های اجتماعی، روحی و روانی پیش می­ آید.

به طور کلی می توان گفت: بالاترین دلیل ازدواجانگیزهاست. اگر این انگیزه درست نباشد و زن و مرد تمایلات خود را در نظرنگیرندو تن به ازدواجدهند سرانجام جز سردی و بی ­تفاوتی نخواهند دید. ازدواجی موفق است که زن و مرد، ویژگی­ های همسر خود را بدانند و بپذیرند و با شناخت و آگاهی و انگیزه سالم ازدواج کنند.

طلاق عاطفی علل و عوامل هشدار دهنده آن

معضل اصلی، ‌فقدان آموزش

دکتر رسول روشن، روان­شناس و عضو هیأت علمی دانشگاه شاهد: جامعه ایرانی در یک مرحله گذار قرار دارد که نه کاملا سنتی و نه کاملا مدرن است. در چنین فضایی نه آموزش‌های درون خانواده گسترده وجود دارد و نه آموزش‌های یک جامعه مدرن و از این روست که ما دچار بحرانیم و فاجعه‌ای برای خانواده‌های ایرانی در پیش است.

انسانها دو روح در دو جسم هستند که در کنار هم قرار می­ گیرند و در عین حال که مستقل هستند و در کنار هم زندگی می­ کنند و برای «من» بودنشان احترام قائلند این «من» باید حفظ شود و در کنار یک «من» دیگر باید «ما» بشود و با همدیگر حرکت کنند این دو «من» در کنار هم وجود دارند. شخصیتی با خصوصیاتی رشد کرده است و من ایجاد شده است و اصلاح این خیلی سخت تر است از نو ساختن. این فروریختن من و ساختن یک من جدید بسیار سخت است. نیاز به آموزش و مهارت یابی دارد.

وقتی زن و شوهر، از « ما» به « من» تبدیل می‌شوند، طلاق عاطفی رخ می‌دهد. در ازدواج نباید یکی در دیگری هضم یا حذف شود و قطعا استقلال « من ِ افراد» باید حفظ شود اما دو طرف می‌توانند با حفظ استقلال و «منِ» خود، «ما» شوند. ازدواج موفق «قرار گرفتن دو من در کنار یکدیگر» است.

معضل اصلی در فقدان آموزش است. ما برای آموزش هیچ برنامه‌ریزی نداریم. وزارت بهداشت چندی پیش برای موضوع آموزش‌های پیش از ازدواج و خانواده برنامه‌ای را مطرح کرد ولی هیچ گزارشی از نحوه اجرای آن ارائه نشده است.

طلاق‌های عاطفی روی روابط جنسی اثرگذار است و ما اصلا به آموزش در این زمینه فکر نمی‌کنیم. مسئولان و دستگاه‌های مرتبط با موضوع سلامت جسم و روان درکشور ما، وظیفه خود را به درستی انجام نمی‌دهند.

ضرورت آموزش‌های پیش از ازدواج و آموزش‌های خانواده و زناشویی

ریشه مشکلات و بن­ بست ­های این نوع همسران و مخصوصاً زوج­ های جوان اغلب نخواستن و یا دوست نداشتن یکدیگر و یا عدم تمایل به داشتن یک زندگی سعادتمند توأم با آرامش نیست، مشکل اصلی در نتوانستن­ه است. نتوانستن­ هایی که ناشی از ندیدن آموزش کافی و لازم برای شروع یک زندگی مسئولانه و آگاهانه و از سوی دیگر، عدم مهارت و توانایی در برقراری ارتباط ­های دوستانه، عاطفی و صمیمانه و اظهار محبت و عشق به طرف مقابل به عنوان شریک اصلی زندگی است.

بنابراین بخش عمده بی توجهی زوج ها به یکدیگر ناشی از ناآگاهی از مهارت­ های ارتباطی است که مانع از بروز احساسات و عواطف می­ شود یا مانع از بروز عواطف و احساسات به شکل سازنده و سالم می ­شود.

فراهم کردن بستر فرهنگی مناسب، آموزش مهارت ها زیر نظر مشاور و روانشناس، آموزش مهارت ها در مدرسه و در رسانه­ ها نقش به سزایی در کاهش طلاق عاطفی دارد. البته در آموزش باید مبانی علمی و از آن مهم تر، مبانی فرهنگی را مدنظر قرار داد.

 

نقش مشاوره و زوج درمانی در کاهش طلاق عاطفی

 

یکی از مهم‌ترین مواردی که اغلب مورد غفلت واقع می ­شود حضور زوجین در کنار هم در هنگام مشاوره است. این موضوع هم در هنگام ازدواج و برای تصمیم ­گیری و انتخاب شریک زندگی اهمیت دارد و هم بعد از ازدوا ج برای تحکیم روابط و رفع مشکلات رفتاری و تعاملی زوجین اهمیت دارد. نکته مهم این است که زوجین بپذیرند که مشکلاتی که با هم دارند مشکل رفتار فردی نیستبلکه مشکل میان فردی است. همچنینیکی از راهکارهایی که می­ تواند تاثیر زیادی در شفاف سازی، کاهش سوء تفاهم ها و باز کردن گره‌ها در روابط زوجین داشته باشد، زوج درمانی است. زوج درمانی رویکردی است که در آن جلسات درمانی مشترک میان زن و شوهر برای تغییر دادن روابط آنان در جهت مطلوب برگزار می ­شود.

کلام آخر

طلاق عاطفی در پی ازدواج غلط و ناآگاهانه و سپس روابط نادرست همسران و ناآگاهی و نداشتن مهارت لازم در تعامل با یکدیگر پس از ازدواج رخ می دهد. و معمولا به دلایلی چون فشار افکار عمومی و پایبندی به اصول اخلاقی و سنت ها،‌ نداشتن پشتوانه مالی و حمایت معنوی بعد از طلاق و یا به خاطر فداکاری برای فرزندان و نگرانی از آینده آنها طلاق رسمی صورت نمی گیرد. با توجه به این که طلاق عاطفی اثرات نامطلوبی بر کارآمدی و سلامت زندگی فردی و اجتماعی افراد خانواده دارد برای پیشگیری و درمان آن نخست باید علت­ها شناخته شوند و در کنار آن مشاوره و آموزش مهارت های زندگی و کاهش توقعات در برنامه های آموزشی قرار گیرد. از همه مهم تر این که باید مشاوره پیش از ازدواج را جدی تلقی کنیم و به کارهای مقطعی بسنده نشود و اصولی برنامه ­ریزی کنیم. مشاوره و آموزش درست اهمیت بسیار دارد. البته فراهم کردن دسترسی آسان و ارزان به مشاوره تخصصی در دو جنبه روانشناسی و روانپزشکی برای افراد قبل و بعد از ازدواج اهمیت بسیار دارد به ویژه آن که مقام معظم رهبری نیز بر استفاده خانواده ها از مشاوران متخصص تاکید کردندو حتیفرمودند این امر یک ضرورت مهم برای آنها محسوب می شود و اواخر سال گذشته نیز پوشش بیمه تکمیلی خدمات مشاوره و نیز حمایت تسهیلاتی از مراکز مشاوره ازدواج به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده است.

متاسفانه در کشور ما پایگاه رسمی برای ارائه آمار وجود ندارد، هر نهادی یک آمار می دهد. اما بر اساس تحقیقات می‌توان ادعا کرد از هر دو ازدواج یک ازدواج در مرحله طلاق عاطفی است. یکی از مهمترین دلایل این امر، صحبت نکردن درباره این آسیب و عدم ریشه‌یابی است یا می‌توان مدعی بود راهکارها ارائه نمی‌شود و کم کم از درون، جامعه را می‌پوساند.

طلاق عاطفی علل و عوامل هشدار دهنده آن

 

طلاق عاطفی علل و عوامل هشدار دهنده آن

موافقین ۰ مخالفین ۰

ارتباط صحیح با همسر


ارتباط صحیح با همسر   ارتباط با همسر

 


👇👇👇
1- ارتباط صحیح با همسر به منظور پر کردن حساب پس انداز مملو از عشق
روزی که شما و همسرتان رابطه و تعاملات خود را آغاز کردید، گویی یک حساب بانکی باز کرده اید. حساب بانکی که دائما در حال ذخیره و واریز به آن هستید و در عین حال در مواقع نیاز از آن حساب برداشت می‌کنید. حال واضح است که هر چقدر اندوخته تان بیشتر باشد، برداشت بیشتری هم می‌توانید داشته باشید.  هر چیزی که حس خوبی به شما و همسرتان بدهد، ذخیره شما در این حساب است. معمولا اولین روزهای هر رابطه ای پر از این اندوخته‌های رمانتیک است و حساب بانکی شما سریع رشد می‌کند. هر مشکلی که پش می‌آید، مقداری از این حساب می‌کاهد.

نمی‌توان از این اختلافات و کاهش‌های حساب اجتناب کرد. مخصوصا در گذر زمان و پس از طی شدن دوره عشق رمانتیک، این برداشت‌ها افزایش پیدا می‌کنند. اما برای جلوگیری از خالی شدن حساب و بحرانی شدن وضعیت، باید دائما به این حساب واریزی داشته باشید. اگر فکر می‌کنید انجام دادن کارهای رمانتیک از شما گذشته است باید بدانید با برداشت‌هایی که در طی زمان رخ می‌دهد بالاخره روزی این حساب خالی می‌شود. کارهای کوچک همیشه ذخیره ای برای روزهای مبادای شما خواهند بود، از آن‌ها غافل نشوید.

🌹🌹2- وضع قوانین برای ارتباط صحیح با همسر

 


اغلب افراد این تصور را دارند که رابطه ای ایده آل است که نیازهایشان بدون آن که بیان کنند برآورده شود. در چنین روابطی باید بگوییم احتمال شکست زیاد است. هر رابطه خوبی، نیازمند کوشش دو طرفه زن و مرد برای بهبود رابطه، وضع قوانین دو طرفه با توافق همدیگر و تعهد به یکدیگر است. اول از همه شما باید خوب خود را بشناسید. نقاط قوت و ضعف، خواسته‌ها و توقعاتتان را شناسایی کنید. در مورد آن‌ها با همسر خود صحبت کنید. دوم اینکه تفاوت‌های همسر خود را پیدا کنید. دست از تلاش به منظور تغییر دادن او به شکل بنیادین بردارید. سعی کنید همدیگر را همان طور که هستید بپذیرید. با گذر زمان متوجه تاثیر چهارچوب ارتباطتان بر زندگی خواهید شد.

❤️❤️3- ارتباط صحیح زناشویی با همسر
برای یکدیگر وقت بگذارید، مسائل مهم را شناسایی کنید و به آن‌ها بپردازید. برخی مسائل در زندگی هستند که اضطراری هستند، مانند مریضی فرزندتان. اما برخی مسائل از اهمیت بسیاری برخوردارند که مهم‌ترین آن‌ها رابطه زناشویی تان است. بنابراین به خاطر مسائل اضطراری، مسائل مهم را در اولویت پایین نگذارید. برای با هم بودن باید برنامه ریزی کنید و گرنه در سیل زندگی روزمره غرق می‌شوید و یادتان می‌رود برای هم وقت بگذارید. یک بعد ازظهر را برای خودتان دو نفر خالی کنید. یا یک سفر دو نفره برای خودتان ترتیب دهید. سرگرمی‌های مشترک پیدا کنید و گاهی به آن‌ها بپردازید. زوج‌هایی که می‌توانند با هم بازی کنند، بیشتر کنار هم می‌مانند، در نتیجه میزان رضایت زناشویی بالاتری راتجربه می‌کنند.

🌹4- ارتباط کلامی با همسر
سبک ارتباطی خود را بشناسید و تفاوت آن را با سبک ارتباطی همسرتان مشخص کنید. گاهی اوقات همین تفاوت سبک علت اختلاف‌ها می‌شود. سعی کنید جاهایی که حس می‌کنید به علت زبان متفاوتتان، اختلاف پیش می‌آید، مفاهیم و پیش فرض هایتان را تعریف کنید. هدفتان از صحبتی که می‌کنید را واضح بگویید و مبهم و ناقص حرف نزنید. به عبارت دیگر زبان مشترک بیافرینید. برای حل اختلافات و بیان دلخوری‌ها، باید زمان و مکان مناسب را تشخیص دهید. مشکل را واضح بیان کنید. هدفتان را از بیان آن بگویید. مشخص کنید نهایتا چه می‌خواهید و بر سر چه چیزی قرار است توافق کنید. فراموش نکنید ازدواج قراردادی است که دو طرف باید در وضعیت برد-برد قرار گیرند.

❤️5- شیمی عشق
اولین روزهای آشنایی، مغز تغییرات شیمیایی فوق العاده ای می‌کند. دوپامین (ماده شادی آور) مغز به نحو چشمگیری بالا می‌رود و سروتونین به نحو چشمگیری پایین می‌آید. این تغییر حالات باعث تغییرات روحی، خلقی، عاطفی و رفتاری می‌شود. در طول زمان، این دوپامین و سروتونین به وضع ثابتی می رسند  اما چیزی که به رابطه غنا می‌دهد، اکسی توسین است. اکسی توسین بعد از هر نوازش، آغوش کشیدن، بوسه و عشق بازی ترشح می‌شود. این هورمون باعث پیوند زوج می‌شود. پس اگر می‌خواهید صمیمیت فیزیکی تان را افزایش دهید، اکسی توسین را فراموش نکنید.

 

لطفا نظر خودرا بنویسید 

برای مشاوره حضوری یا تلفنی باشماره 09058956770تماس حاصل فرمائید.

 

موافقین ۰ مخالفین ۰

مشاوره پیش از ازدواج

نقش مشاور چیست؟

بی‌شک پیچیدگی‌های زندگی نوین موجب شده که سطح سلامت روان در جامعه امروز کاهش پیدا کند و نیاز به مشاور برای ارتقای سلامت روان امری اجتناب‌ناپذیر شود. زوجین با شرکت در جلسات مشاوره‌ای و پیمودن گام به گام مراحل به صورت انفرادی و زوجی قبل از ازدواج می‌توانند به شناخت خصوصیات بنیادین شخصیت‌های خود و یکدیگر دست یابند. 
مشاور در زمان مراجعه قبل از ازدواج هرگز به طرفین نمی‌گوید که این کار را بکنید یا نکنید، بلکه تنها وظیفه آگاه کردن و اطلاع‌رسانی درباره ویژگی‌های شخصیتی دختر و پسر را دارد و اینکه به آن‌ها بگوید نتیجه این ازدواج چه خواهد بود تا افراد خودشان دست به انتخاب بزنند.

رجوع به دوستان به جای مشاور!

این روز‌ها کارشناسان بسیار توصیه می‌کنند که زوج‌های جوان قبل از آغاز زندگی مشترک حتماً با مشاور معتمد و متخصص مشورت کنند، اما متأسفانه در کشور ما زوج‌ها اطلاع دقیق و درستی در این باره ندارند و گاهی با این تصور که، چون ما به حد مطلوبی از استقلال مالی و خانوادگی رسیده‌ایم، می‌توانیم بدون مشورت با افراد دیگر بهترین انتخاب را داشته باشیم به مشاور مراجعه نمی‌کنند یا برخی افراد به غلط به جای مشورت با یک فرد متخصص این حوزه با دوستانشان مشورت کرده و با ملاک قرار دادن برخی ایده‌آل‌های کلیشه‌ای همسر آینده خود را انتخاب می‌کنند.

اگرچه بعضی از این ملاک‌ها، ملاک‌های عرفی جامعه ما هستند، اما باید این نکته را هم در نظر داشت که تنها به شکل کلی به آن‌ها توجه می‌شود نه جزئی چراکه اگر جزئی‌تر مورد بررسی قرار بگیرد، زوجین می‌توانند آگاهی دقیق‌تری از شخصیت طرف مقابل خود داشته باشند.

تشخیص، سنجش و ارزیابی

مهم‌ترین اصل ارجاع دخترخانم‌ها و آقاپسر‌ها به مشاور خانواده یا روان‌درمانگر جهت مشاوره پیش از ازدواج مرحله تشخیص، سنجش و ارزیابی است که با مصاحبه بالینی، تشخیصی و انگیزشی است و بدین صورت که ابتدا با توجه به زبان بدن و با برقراری ارتباط چشمی مشاور با مراجعه‌کننده صورت می‌گیرد. 
مشاور چرایی ازدواج کردنشان را از دختر و پسر می‌پرسد تا از انگیزه آن‌ها درباره ازدواج آگاهی پیدا کند. همه انگیزه‌ها غیر از شخصیت برای ازدواج غلط است. اگر انگیزه دختر و پسر چهره، آناتومی بدن، احساسات و زیبایی باشد، از نظر علم روانشناسی نادرست است چراکه دوام مدت عشق و این انگیزه‌ها تنها دو سال است و با گذشت زمان از جذابیت آن کاسته شده یا از بین می‌رود.

انتخاب عاقلانه، زندگی عاشقانه

جمله‌ای که می‌گویند عاقلانه انتخاب کن و عاشقانه زندگی به این معنی است که در انتخاب همسر آینده عقلانیت باید مقدم بر احساسات باشد چراکه ما امروزه در روابط و زندگی‌های زناشویی شاهد این موضوعات هستیم که دختر و پسر یا هر دو تنها به دلیل پول، امکانات زیاد طرفین یا مدرک تحصیلی با یکدیگر ازدواج کرده‌اند. 
اسباب آسایش خوب مثل خانه خوب، درآمد بالا یا زندگی لاکچری را فراهم می‌کند، اما لزوماً آرامش را به همراه نمی‌آورد، حتی مدرک تحصیلی تا زمانی که درک همراه نداشته باشد فایده‌ای در زندگی مشترک ندارد. پس هیچ یک از این موارد انگیزه صحیح برای انتخاب همسر نیستند، چون تنها شخصیت یا همان بررسی فرآیند‌های فکری، ذهنی و رفتاری در تعامل با محیط مهم‌ترین و صحیح‌ترین انگیزه در انتخاب شریک زندگی آینده باید باشد.

مراحل مشاوره قبل از ازدواج

مشاوره قبل از ازدواج در چندین مرحله برگزار می‌شود. در مرحله اول زوجین از نظر رفتاری، خانوادگی، سبک زندگی و تحصیلات مورد بررسی قرار می‌گیرند که در صورت مثبت بودن وارد مرحله بعدی شده و در این مرحله از لحاظ ذهنی و تفکرات بررسی می‌شوند تا نکات مشترک و غیر مشترک طرفین مشخص شود و آخرین مرحله نگاه به زندگی، سرگرمی و تفریحات زوجین است که تمامی این مراحل گام به گام و در آخر به صورت اجمالی بررسی می‌شود. 
بنابراین تشخیص، سنجش و ارزیابی دختر و پسر قبل از ازدواج بهتر است قبل از عقد رسمی صورت گیرد تا مشاور از سلامت شخصیت و تناسب فرهنگی، خانوادگی، تحصیلاتی، اقتصادی و عقیدتی طرفین آگاهی و اطلاع داشته باشد. باید بعد از ازدواج هر شش ماه یک بار با یک فیدبک یا بازخورد به روانشناس خانواده مراجعه کنند به طوری که یک روانشناس خانوادگی مانند پزشک خانواده دارند تا با این کار زندگی زناشویی خود را غنی‌سازی کنند و مانع بروز بسیاری از مشکلات شوند.

تضمینی برای یک زندگی مشترک

تمام اهمیت مشاوره قبل از ازدواج و طی کردن مراحل و پیگیری‌های آن حین ازدواج به این دلیل است که دختر و پسر یک زندگی مشترک با ثبات، با دوام و با کیفیت داشته باشند. در دین مبین اسلام و آیات الهی نیز بار‌ها در رابطه با آثار ازدواج اشاره شده است. «و من آیاته اَن خلق لکم من انفسکم ازواجاً لستکنوا الیها»: «دیگر از نشانه‌های خدا این است که از جنس خودتان همسران برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید.»
ختم کلام اینکه یک انتخاب صحیح برای ازدواج آن هم با راهنمایی یک مشاور یا روان درمانگر می‌تواند آرامش روحی، دوستی و مودت برای زوجین به همراه داشته و همچون دژی محکم در مقابل شهوات و ناملایمات زندگی باشد. از همه مهم‌تر اینکه در جامعه ما دیگر شاهد از هم گسیختگی کانون مقدس خانواده نخواهیم بود و آمار طلاق هم قطعاً به تبع این امر کاهش می‌یابد. چه بهتر است که مراجعه به مشاور قبل از ازدواج اجباری باشد و در فرهنگ جامعه نهادینه شود.

موافقین ۰ مخالفین ۰